نسخههاي اشتباه انرژي را به ناترازي رساند
يك نماينده ادوار مجلس گفت: ما ۲۰۰ هزار مگاوات ظرفيت در حوزه تجديدپذير داريم كه بيش از ۲ برابر ميزان برقي است كه امروز مصرف ميكنيم اگر اين ظرفيت را ايجاد كرده بوديم امروز هاب برقي منطقه بوديم .
يك نماينده ادوار مجلس گفت: ما ۲۰۰ هزار مگاوات ظرفيت در حوزه تجديدپذير داريم كه بيش از ۲ برابر ميزان برقي است كه امروز مصرف ميكنيم اگر اين ظرفيت را ايجاد كرده بوديم امروز هاب برقي منطقه بوديم .علي بختيار در گفتوگو با ايلنا، درباره موضوع ناترازي انرژي در كشور اظهار داشت: موضوع ناترازري در كشور ما به موضوع كلي مديريت استراتژيك انرژي برميگردد از سال ۱۳۷۹ شوراي عالي انرژي پايهگذاري شد بايد در حوزه سياستگذاري انرژي برنامهريزي ميكرد و باتوجه به ظرفيت حوزه عرضه بايد تعيين ميكرد چه ميزان انرژي فسيلي، تجديدپذير توليد و مصرف شود يا چه ميزان سوخت فسيلي به نيروگاهها، بخش خانگي و يا صنعت اختصاص يابد. يا اينكه چه درصدي از خودروها را بنا داريم كه برقي كنيم چه درصدي از برق تجديدپذير را روي سولار، ژئوترمال، هليوم و انرژي هستهاي و پاك ببريم، اما اين اتفاق نيفتد اكنون دنيا به سمت انرژيهاي پاك رفته ما در مرحله ناترازي هستيم، اگر در سياستهاي كشور براي انرژي پاك برنامهريزي ميكرديم و سرمايهگذاري خارجي و داخلي صورت ميگرفت امروز دچار ناترازي نبوديم و يكي از بازيگران اصلي منطقه و جهان در حوزه انرژي بوديم. وي افزود: ما ۲۰۰ هزار مگاوات ظرفيت در حوزه تجديدپذير داريم كه بيش از ۲ برابر ميزان برقي است كه امروز مصرف ميكنيم اگر اين ظرفيت را ايجاد كرده بوديم امروز هاب برقي منطقه بوديم و يا اينكه اگر ظرفيت گاز را توسعه ميداديم امروز يكي از تجار بزرگ گازي جهان بوديم و ميتوانيستيم صادراكننده مطمئن بوده و در زمينه ترانزيت، سواپ و صادرات الانجي نيز حرفي براي گفتن داشته باشيم. اين نماينده ادوار مجلس گفت: اكنون دنيا به سمت كاهش مصرف بنزين ميرود، در چين كل ناوگان تاكسيراني برقي شده و ۳۰ تا ۴۰ درصد ناوگان حمل و نقل سبز شده ما نيز به دليل آلودگي زيست محيطي و الزامات جهاني بايد اين مسير را دنبال كنيم و دراين صورت گاز و بنزين آزاد و ناترازيهاي سوخت و برق حل ميشود، كليد حل مساله ظرفيتسازي بزرگ در حوزه انرژيهاي تجديدپذي نگاه تنوعبخشي به اين ظرفيتها است، مثلا سالها است كه سرمايهگذاري درحوزه انرژي زمينگرمايي مشكينشهر معطل مانده اين پروژهها بايد اجرا شوند، ما بايداين تكنولوژي را از شركتهاي بزرگ جهان دريافت كنيم، اكنون شركتهاي بزرگ نفتي به سمت انرژيهاي نو رفتهاند ما نيز بايد نگاهمان را نسبت به انرژي تغيير دهيم در غير اين صورت نگاه مقطعي و كوتاهمدت اينكه در حد ۳۰ هزار مگاوات توسعه دهيم مسير اقتصاد انرژي نيست، فقط نگاه عمراني است در حوزه انرژي به عنوان كشوري كه ظرفيتهاي بزرگ انرژي داريم، بايد نگاه توسعهاي داشته باشيم تا تحول بزرگي درحوزه انرژي اتفاق بيفتد. به گفته وي اكنون نيروگاهها سالانه به اندازه ۴ فاز پارس جنوبي مصرف گاز دارند در حالي كه اگر انرژيهاي تجديدپذير توليد ميشد گاز توليدي به بخش صنعت اختصاص مييافت. بختياري بيان كرد: اكنون تعداد كثيري از پتروشمي و كارخانجات تعطيلند با اين وجود چگونه ميتوانيم به رشد اقتصادي ۸ درصد برسيم در حالي كه نميتوانيم مواد اوليه يعني زيرساخت انرژي را تامين كنيم؟ بايد رويكردها تغيير كند بخش توليد نبايد در اولويت آخر باشد مشكل ما اين است كه نگاهمان مقطعي است و نسبت به رفع مشكل نگاه درستي نداريم، در مجلس دهم با همكاري دولت و مجلس توانستيم ۶ فاز پارس جنوبي را تكميل كنيم، مجلس يازدهم با دولت همراه بود اما اتفاقي نيفتاده بهطوري كه ديگر امروز راجع به هاب شدن در حوزه برق و گاز و يا تجارت برق و گاز بحثي نميشود، كليدواژه ناترازي پاك كردن صورت مساله و اشتباه است و بايد آن را تغيير دهيم. وي ادامه داد: كشورهايي ناترازي دارند و به سمت رفع آن ميروند كه ظرفيتهاي بزرگ در حوزه انرژي تجديدپذدير ندارند، ما بايد اجازه دهيم بخش خصوصي داخلي و خارجي در زمينه توليد برق و گاز حضور داشته باشند، طبق اصل ۴۴ دولت نبايد دخالت كند، بايد نقدينگي به سمت عرصه توليد برود، وقتي شرايط سختگيرانه است و زيرساخت آماده نميشود حتما اين مساله حل نميشود، زماني حل ميشود كه نوع تفكر تغيير كند و نسخه اشتباه نپيچيم. اين كارشناس حوزه انرژي اظهار داشت: ما در رنكينگ حوزه نفت سوم بوديم و بنا داشتيم كه به مقام دوم برسيم اما واقع امر اينكه اين نفت در خدمت اقتصاد و توسعهيافتگي نيست و به جاي اينكه توسعهيافتگي ايجاد كند بلاي جان شده است، مساله اصلي اين است كه بايد شرايط را براي سرمايهگذاري بالا فراهم كنيم بايد ۵۰ ميليارد دلار در سال سرمايهگذاري كنيم، سياستگذاري انرژي را تغيير دهيم، طبق چشمانداز ۱۴۰۴ بنا بود اقتصاد اول منطقه باشيم كه اين اتفاق نيفتاد، هرچند يكي از عوامل اصلي تحريم بوده اما نوع نگاه مديران به اقتصاد و انرژي بيشتر تاثيرگذار بوده است.