وقتي تاريكي برف را سفيدتر مي‌كند
«تعادل» گزارش مي‌دهد

وقتي تاريكي برف را سفيدتر مي‌كند

۱۴۰۳/۱۰/۳۰ - ۰۰:۳۲:۵۳
|
کد خبر: ۳۳۱۲۴۷

در يك شب سرد زمستاني، صداي خاموشي مثل هميشه خاموش‌تر از هر صداي ديگري شنيده مي‌شود. برقي كه روزي بي‌وقفه جريان داشت، حالا غريبه‌اي است كه گاه‌ و بي‌گاه به خانه‌ها سر مي‌زند و دوباره مي‌رود.

گلناز پرتوي مهر|

در يك شب سرد زمستاني، صداي خاموشي مثل هميشه خاموش‌تر از هر صداي ديگري شنيده مي‌شود. برقي كه روزي بي‌وقفه جريان داشت، حالا غريبه‌اي است كه گاه‌ و بي‌گاه به خانه‌ها سر مي‌زند و دوباره مي‌رود. زمستان بي‌برق، بيش از آنكه پديده‌اي فني باشد، روايتي از معاد‌له‌اي پيچيده بين كمبود منابع، مصرف بي‌رويه و سياستگذاري‌هاي بلندمدت است.

به گزارش خبرنگار «تعادل»، وقتي به گذشته نگاه مي‌كنيم، خاموشي برق همواره مفهومي تابستاني به نظر مي‌رسيد. اوج مصرف انرژي در ماه‌هاي گرم سال، به‌ويژه با افزايش استفاده از وسايل سرمايشي، عامل اصلي قطع برق تلقي مي‌شد. اما در دهه اخير، زمستان‌ها نيز به صحنه خاموشي‌ها بدل شده‌اند. دلايل اين موضوع را مي‌توان در تغييرات اقليمي، الگوهاي مصرف انرژي و چالش‌هاي توليد برق جست‌وجو كرد.

زمستان بي‌برق شايد بيش از هر چيز ديگري به كمبود منابع گاز و سوخت مرتبط باشد. نيروگاه‌هاي توليد برق به ميزان زيادي به گاز طبيعي وابسته‌اند و در روزهاي سرد، اولويت با تامين گاز براي مصارف خانگي است. همين امر باعث مي‌شود كه برق، قرباني اين تعادل شكننده شود.

ايران يكي از كشورهايي است كه مصرف انرژي در آن نسبت به جمعيت بسيار بالاست. تعرفه‌هاي پايين و فرهنگ مصرفي نامناسب باعث شده تا منابع انرژي بدون توجه به محدوديت‌ها استفاده شوند.

به‌‌رغم ذخاير عظيم گازي، در سال‌هاي اخير مشكلاتي همچون فرسودگي زيرساخت‌ها و سرمايه‌گذاري ناكافي باعث كاهش ظرفيت توليد گاز شده است. در زمستان، با افزايش تقاضاي گاز براي گرمايش، تامين سوخت نيروگاه‌ها با چالش مواجه مي‌شود.

زيرساخت‌هاي توليد و انتقال برق در ايران به شدت فرسوده‌اند. اين فرسودگي در شرايط سخت زمستاني مي‌تواند منجر به قطعي‌هاي گسترده شود.

خاموشي‌هاي زمستاني تاثيرات گسترده‌اي بر زندگي مردم دارد. خانه‌هايي كه گرمايش مركزي آنها به برق وابسته است، در معرض سرماي شديد قرار مي‌گيرند. كسب‌وكارهايي كه نياز به برق پايدار دارند، با زيان‌هاي اقتصادي مواجه مي‌شوند. حتي بيمارستان‌ها و مراكز حياتي نيز از قطعي برق مصون نيستند و نياز به استفاده از ژنراتورهاي اضطراري دارند.

قطع برق همچنين به زندگي ديجيتال ما آسيب مي‌زند. اينترنت كه به بخشي حياتي از كار و ارتباطات تبديل شده، در نبود برق كارايي خود را از دست مي‌دهد. خاموشي زمستاني تنها يك مشكل زيرساختي نيست؛ بلكه كيفيت زندگي را در تمام ابعاد تحت تاثير قرار مي‌دهد.

قصه‌هاي زمستان بي‌برق، در هر خانه‌اي متفاوت است. مادري كه نمي‌تواند غذاي گرم براي خانواده‌اش آماده كند. كودكي كه در زير پتو به درس خواندن با نور شمع مشغول است. كارگري كه صبح زود به اميد رسيدن به كارخانه، با سردي خانه و خيابان مواجه مي‌شود. اصلاح الگوي مصرف انرژي در بخش‌هاي خانگي، صنعتي و تجاري مي‌تواند تاثير چشمگيري بر كاهش تقاضا داشته باشد. اين اصلاح بايد از طريق آگاهي‌بخشي عمومي و سياستگذاري‌هاي هدفمند انجام شود.

حركت به سمت توسعه نيروگاه‌هاي خورشيدي و بادي مي‌تواند وابستگي به سوخت‌هاي فسيلي را كاهش داده و منبعي پايدار براي توليد برق فراهم كند.

نوسازي تجهيزات و شبكه‌هاي برق مي‌تواند از هدررفت انرژي جلوگيري كرده و توانايي شبكه براي مديريت بحران‌ها را افزايش دهد. اولويت‌بندي تامين انرژي براي مصارف داخلي، به ويژه در زمان بحران، مي‌تواند تاثير قابل توجهي داشته باشد. توسعه نيروگاه‌هاي برق‌آبي، زغال‌سنگي و هسته‌اي مي‌تواند به كاهش وابستگي به گاز طبيعي كمك كند. زمستان بي‌برق مي‌تواند تلنگري باشد براي بازنگري در سياست‌هاي انرژي كشور. اين بحران نشان داد كه اتكا به يك منبع انرژي، حتي اگر به وفور در دسترس باشد، مي‌تواند كشور را در برابر تغييرات ناگهاني آسيب‌پذير كند. راه رسيدن به آينده‌اي روشن، از اصلاح امروز آغاز مي‌شود. اگر بتوانيم از درس‌هاي اين زمستان براي برنامه‌ريزي بهتر استفاده كنيم، شايد زمستان‌هاي بعدي، به جاي خاموشي و سرما، با نور و گرما همراه باشند.