ناترازي بنزين و فرصتهاي از دست رفته گازي
اخيرا آماري از سوي مدير شركت پالايش و پخش فرآوردههاي نفتي منتشر شده كه با پيگيري آن ميتوان يكي از ريشههاي اصلي ناترازي بنزين در كشور را شناسايي كرد.
اخيرا آماري از سوي مدير شركت پالايش و پخش فرآوردههاي نفتي منتشر شده كه با پيگيري آن ميتوان يكي از ريشههاي اصلي ناترازي بنزين در كشور را شناسايي كرد. عظيميفر با اشاره به اينكه سال گذشته (۱۴۰۲) ميانگين مصرف سيانجي در كشور روزانه ۲۲ ميليون مترمكعب بوده كه اين رقم امسال (۱۴۰۳) به ۱۸ ميليون متر مكعب در روز رسيده است، گفت: «درواقع چهار ميليون ليتر از مصرف بنزين كشور كه امسال افزايش داشته ناشي از كاهش مصرف سيانجي بوده است.» اين اظهارات و اعداد و ارقام از واقعيتي كليدي و مهم در اقتصاد ايران رونمايي ميكند و آن اينكه هر اندازه سرمايهگذاري و توسعه استفاده از گاز سيانجي و الپيجي كاهش يافته به همان ميزان حجم استفاده از بنزين افزايش يافته است. ايران به روايتي بيشترين ذخاير گازي و به روايتي دومين ذخاير گازي جهان را داراست. با يك چنين ظرفيتي، طبيعي است كه بايد استفاده بهينهاي از اين ظرفيتها داشته باشد. اما متاسفانه نه تنها از ظرفيتهاي انرژي گاز به درستي استفاده نميشود بلكه در بسياري از موارد اين ظرفيتها در مسير اتلاف نيز قرار ميگيرد. اما موضوعي كه به نظرم لازم است درباره آن بررسي و مداقه صورت گيرد آن است كه چرا مصرف گاز
سي ان جي در كشور كاهش يافته و متعاقب آن مصرف بنزين افزايش يافته است؟
۱) يكي از دلايل كاهش مصرف گاز در خودروهاي ايراني، وجود برخي شايعات بياساس درباره آسيب رساندن گاز به موتور خودروهاست. برخي تصور ميكنند، موتور خودرو با گاز، خشك كار ميكند و دچار استهلاك بيش از حد ميشود. اين شايعات صحت ندارد، اما بحث شده تا برخي گروهها نگران استفاده از گاز در خودروها باشند.
2) از زمان مجلس هفتم در دهه ۸۰ بنا بر اين بوده، توسعه جايگاههاي سيانجي به سرعت در دست در كار قرار بگيرد تا روند خدمترساني به مردم تسريع شود. متاسفانه مردم براي استفاده از گاز سيانجي ناچارند در صفوف بلندبالايي بايستند. اين روند باعث شده تا استقبال از سيانجي كاهش پيدا كند.
۳) موضوع مهم بعدي، تعرفه بسيار پايين گاز در كشور است. اين روند هرچند ممكن است در ظاهر عاملي براي استقبال بيشتر مردم از گاز سيانجي شود، اما در واقع باعث شده روند توسعه و خدماترساني گاز سيانجي به مردم كاهش يابد. زماني كه تعرفهها پايين باشد، طبيعي است كه دولت هم نميتواند اقدام به افزايش جايگاهها، بهبود كيفيت و بهبود كيفيت اين محصول كند. زماني كه قيمت گاز تناسبي به هزينههاي آن نداشته باشد پس از مدتي از دستور كار خارج ميشود.
4) مساله بعدي اضافه شدن گاز الپيجي به زنجيره تامين انرژي خودروهاي كشور است. در مجلس هفتم زماني كه با مسوولان وزارت نفت بحث ميكرديم اعلام ميكردند، ظرفيت كشور براي توليد گاز الپيجي اندك است. اما امروز با توسعه پالايشگاه اراك و ستاره خليج فارس، ظرفيت توليد اين نوع گاز بالا رفته و اين گاز ميتواند بخشي از نيازهاي كشور به انرژي را پاسخ دهد. ويژگي مهم گاز الپيجي، سازگاري اين گاز با محيط زيست و ايده هواي پاك است.
در شرايطي كه اين روزها موضوع آلودگي هوا، يكي از معادلات اصلي در ايران است، ايده استفاده از گاز الپيجي آنگونه كه بايد و شايد توجه نميشود. معضل مهم بعدي در عدم گسترش فرهنگ استفاده از گاز الپيجي، سود بالاي صادرات اين نوع گاز است. مسوولان احساس ميكنند، چون تقاضا براي خريد اين نوع گاز در سطح جهان و منطقه بالاست، استفاده از اين در داخل به صرفه نيست. در واقع نگاه سوداگرانه برخي دولتها نسبت به استفاده از اين نوع گاز باعث شده تا روند استفاده از اين ظرفيتهاي انرژي در كشور رشد پيدا نكند. اين در حالي است كه هر متر مربع كاهش مصرف گاز در كشور باعث افزايش يك ليتر بنزين شده و مشكلات و هزينههاي بسياري را ايجاد ميكند. به نظرم لازم است رسانهها اين بحث را در سطوح تخصصي خود طرح كنند تا مطالبهاي عمومي براي استفاده از گاز براي خودروها شكل بگيرد. اصل استفاده از اين ظرفيتها بايد توام با ارايه خدمات مناسب به شهروندان باشد. در برخي برههها مردم ناچار بودند از كپسولهاي ۱۱كيلويي گاز استفاده كرده و انرژي خودروهاي گازسوز خود را تامين كنند . رويكردي كه خطرات بسياري براي ايمني و سلامت شهروندان داشت و مشكلات عديدهاي را ايجاد كرد.