دورنماي بازارها در آستانه آغاز مذاكره با امريكا
بازار بورس مسير متفاوت و ويژهاي را پشت سر ميگذارد، تحولات روزها و هفتههاي اخير نشان داد كه دورنماي روشني در انتظار اين بازار خواهد بود. حتي اگر تاثير صحبتهاي اميدواركننده روزهاي اخير ناصر همتي، وزير اقتصاد را كنار بگذاريم؛ نميتوان انكار كرد كه از حدود ۲۰ روز آينده، شاهد يك موج صعودي قابل توجه در اكثريت بازار خواهيم بود.
بازار بورس مسير متفاوت و ويژهاي را پشت سر ميگذارد، تحولات روزها و هفتههاي اخير نشان داد كه دورنماي روشني در انتظار اين بازار خواهد بود. حتي اگر تاثير صحبتهاي اميدواركننده روزهاي اخير ناصر همتي، وزير اقتصاد را كنار بگذاريم؛ نميتوان انكار كرد كه از حدود ۲۰ روز آينده، شاهد يك موج صعودي قابل توجه در اكثريت بازار خواهيم بود. اين روند صعود البته مدتي است كه در بازار نهادينه شده است؛ دلايل مختلفي براي اين صعود و رشد ذكر ميشود كه بخشي از آن را جاماندگي بورس از تحولات سالهاي اخير ساير بازارها تشكيل ميدهد. آرام آرام كه سياستهاي خارجي كشور مشخصتر و دورنما و چشمانداز روشني از توافق و تفاهم نمايان شود، بورس هم منابع بيشتري جذب خواهد كرد و مسير رشد و پيشرفت را سريعتر خواهد پيمود. به عبارت روشنتر، تاثير اين موج اصلاحي كه در بازار اتفاق افتاد از دو، سه هفته ديگر كاملا نمايان خواهد شد. اما پرسشي كه اين روزها بسيار طرح ميشود، آن است كه با حضور ترامپ در كاخ سفيد بايد منتظر چه تحولاتي در اقتصاد ايران و وضعيت بازارهاي مختلف باشيم؟ معتقدم هنوز در خصوص ترامپ زود است كه از حالا پيشبيني داشته باشيم؛ اما يك عامل مهم و كليدي را نميتوان انكار كرد و آن اينكه اما تاكيد مستمر ترامپ بر صلح ميتواند نقطه اميدواري باشد. البته باز هم بايد در نظر داشت كه امريكا همواره تاكتيكهاي مختلفي براي دستيابي به هدفش پيش ميگيرد، ممكن است كه شيوه و تاكتيك ترامپ براي رسيدن به صلح تهديد و ارعاب و... باشد. اين سياست چماق و هويجي است كه امريكاييان طي تمام سالها و دهههاي گذشته در پيش گرفتهاند و محتمل است كه باز هم آن را تكرار كنند. اما راهبرد و هدف بنيادين آنها در خصوص ايران، دستيابي به صلح و توافق از طريق ديپلماسي و مذاكره است. جالب اينجاست كه برخلاف بسياري از نمونههاي قبلي، اينبار هدف ترامپ از سوي ايران هم تاييد ميشود. يعني بهرغم همه رخدادها، از سمت ايران هم شاهد افزايش ارسال پالسهاي مثبت به سوي امريكا و غرب هستيم. اگرچه كه راه درازي براي رسيدن به يك توافق جامع و پايدار در پيش است، اما شواهد نشان ميدهد معادلات منطقه و شرايط ما و شرايط امريكا با چند سال قبل خيلي فرق ميكند. از طرف ديگر اصلاحات اقتصادي در داخل هم با سرعت كم، ولي اميدواركننده پيش ميرود. حذف رانت و قيمتگذاري دستوري ميتواند جان دوبارهاي به اقتصاد خسته و سختي كشيده ايران بدهد، البته همواره ذينفعان در مسير هر نوع اصلاح و توافقي مانعتراشي ميكنند. مبارزه با مافيا هم كار راحتي نيست و طاقتفرساست. زمزمههاي كاهش نرخ بهره هم به گوش ميرسد كه به نظر من بزرگترين محرك بورس بعد از سال ۹۹ خواهد بود و تاثيرش در كنار ساير اقدامات، تاثير بزرگي بر بازار خواهد گذاشت.
در همين نقطه كه درباره آن صحبت ميكنيم بورس تاثير مثبت تغييرات را دريافت خواهد كرد، اما به نظر من اگر با امريكا توافقي صورت بگيرد و تحريمها برداشته شوند، ديگر نميتوان بورس ايران را بر مبناي p.e (نسبت قيمت سهم (Price) به سود هر سهم) تحليل كرد يا سقف يا هدف قيمت مشخصي براي سهام بورسي در يك اقتصاد بدون تحريم مشخص كرد! قطعا ديگر بايد نگاه جديدي به ارزش سهام بورسي داشت. اين ارزشگذاري بسيار فراتر از پارادايمهاي فعلي ارزشگذاري سهام در بازار خواهد بود! در اين بخش و به عنوان حسن ختام بد نيست نكاتي تجربي و تكنيكالي درباره بورس هم عنوان شود تا افرادي كه هنوز دورنمايي از بورس در ذهن خود نساختهاند، بتوانند درست تصميمگيري كنند. وقتي شاخههاي اصلاحي به صورت پرحجم، با زد و خورد، با نوسانات بالا و به اصطلاح CP يا كمپرس تشكيل ميشود، نوعي فشردگي قيمت در روند سهام به وجود ميآيد كه نشان از يك موج صعودي قوي پشت اين اصلاح را ميدهد و به نوعي پيش آگهي يك موج قوي پيش روي بازار است. به نظرم دورنماي بازار خوبي در پيش است. از چند هفته ديگر تا ارديبهشت ماه سال ۱۴۰۴ انتظار يك رالي بسيار قوي براي بازار دارم. تحولات مثبتي كه زمينههاي آن با اصلاح نظام تصميمسازيها و دورنماي مثبت مذاكرات ايجاد شده و بازار آرام آرام و به صورت تدريجي در مسير آن حركت ميكند.