فرصتهاي مهم اقتصاد ايران
براساس آمارهاي جهاني، نيمه شرقي جهان به عنوان قطب جديد اقتصاد جهاني در حال ظهور است. پيشبينيها نشان ميدهند كه تا سال ۲۰۵۰، آسيا بيش از ۶۰درصد توليد ناخالص داخلي جهان را به خود اختصاص خواهد داد. ايران با قرار گرفتن در چهارراه تجارت جهاني، اين فرصت را دارد كه از اين ظرفيتها بهرهبرداري كند.

براساس آمارهاي جهاني، نيمه شرقي جهان به عنوان قطب جديد اقتصاد جهاني در حال ظهور است. پيشبينيها نشان ميدهند كه تا سال ۲۰۵۰، آسيا بيش از ۶۰درصد توليد ناخالص داخلي جهان را به خود اختصاص خواهد داد. ايران با قرار گرفتن در چهارراه تجارت جهاني، اين فرصت را دارد كه از اين ظرفيتها بهرهبرداري كند.
كشورهايي مانند روسيه، چين و هند با جمعيتي بالغ بر ۳ ميليارد نفر و اقتصادهاي پويا، بازارهاي بزرگي براي كالاها و خدمات ايراني محسوب ميشوند. به¬رغم رسيدن صادرات غيرنفتي ايران به ۵۰ ميليارد دلار در سال، اين رقم همچنان در مقايسه با ظرفيتهاي بالقوه كشور پايين است. كشف و توسعه بازارهاي نوظهور، افزايش كيفيت محصولات، تنوعبخشي به كالاهاي صادراتي و انعقاد توافقنامههاي تجاري بلندمدت، صادرات ايران را به سطوح بالاتري ارتقا ميدهد. كشور ما با برخورداري از منابع طبيعي فراوان و بيش از ۴۰ ميليون نيروي انساني در سن كار، ظرفيت بالايي براي توسعه دارد. اما ظرفيتهاي داخلي زماني به شكوفايي حداكثري ميرسند كه نگاه به توانمندي داخلي، با اقداماتي عملي و سازنده همراه باشد. براساس آمارهاي منتشر شده، سهم بهرهوري از رشد اقتصادي ايران در دهههاي گذشته كمتر از ۱۵درصد بوده است، درحالي كه اين شاخص در اقتصادهاي پيشرو به بيش از ۳۰درصد ميرسد. اين نشان ميدهد كه استفاده بهينه از ظرفيتهاي داخلي، نيازمند يك بازنگري عميق است. يكي از نقاط قوت كشور سرمايه انساني جوان، تحصيلكرده و خلاق است. بيش از 52درصد جمعيت ايران را افراد زير 35 سال تشكيل ميدهند. اين نيروي جوان ميتواند موتور محركه اقتصاد دانشبنيان باشد. در سالهاي اخير، شاهد افزايش تعداد شركتهاي دانشبنيان به بيش از ۸ هزار واحد بودهايم. اين روند اگرچه اميدبخش است، اما در مقايسه با استانداردهاي جهاني، هنوز فاصله زيادي داريم. يكي از راهكارهاي مهم در اين ميان، شبكهسازي بين شركتهاي دانشبنيان با توليدكنندگان خلاقيتجو است. ايجاد كنسرسيومهاي توانمند شركتهاي دانش-بنيان و هدايت ظرفيت آنها به سمت حل مسائل كليديتر كشور، راهگشاي افزايش سهم دانش در توليد ثروت ملي است. براساس آمارها، در سال گذشته، بيش از ۷۰درصد استارتاپهاي ايراني در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات فعاليت داشتهاند. اين نشاندهنده ظرفيت عظيم كشور در اين بخش است. اما گسترش اين موفقيت به ساير حوزههاي صنعتي و توليدي، نيازمند سياستگذاريهاي دقيقتر و هدفمندتر است.
اگر به تاريخ نگاهي بيندازيم درمييابيم كه ملتهايي كه بر خلاقيت و نوآوري سرمايهگذاري كردهاند، توانستهاند از مشكلات اقتصادي عبور كنند. امروز نيز ايران براي دستيابي به توسعه پايدار بايد روي روحيه نوآوري جوانان خود تمركز كند. با افزايش حمايتهاي دولتي و ايجاد محيطي امن براي سرمايهگذاريهاي خطرپذير، ميتوان بستري مناسب براي ظهور و شكوفايي ايدههاي نو ايجاد كرد.