ايران پل انرژي منطقه؛ چگونه به هاب گازي تبديل خواهيم شد؟
هدف ايران از تبديل شدن به هاب گازي منطقه با اجراي پروژه انتقال گاز روسيه به هند از مسير ايران با اتصال مستقيم گازي به اين دو كشور، به واقعيت نزديك خواهد شد و جايگاه ايران را به عنوان پل انرژي منطقه تثبيت ميكند.
هدف ايران از تبديل شدن به هاب گازي منطقه با اجراي پروژه انتقال گاز روسيه به هند از مسير ايران با اتصال مستقيم گازي به اين دو كشور، به واقعيت نزديك خواهد شد و جايگاه ايران را به عنوان پل انرژي منطقه تثبيت ميكند. تجارت انرژي و امنيت تأمين آن به يكي از مهمترين عوامل تأثيرگذار در معادلات اقتصادي و سياسي تبديل شده است و ايران، با توجه به موقعيت جغرافيايي ويژه و زيرساختهاي گسترده انرژي، پتانسيل آن را دارد كه به يك هاب گازي منطقهاي تبديل شود. با توجه به سفر اخير رييسجمهور ايران به روسيه و مذاكرات انجامشده، موضوع انتقال گاز روسيه به هند از مسير ايران بار ديگر مورد توجه قرار گرفته است. در همين راستا، با زينب قيصري، عضو كميسيون صنايع و معادن مجلس، گفتوگويي داشتيم تا ابعاد مختلف انتقال گاز روسيه به هند از مسير ايران، تأثيرات اين پروژه بر جايگاه ايران در بازار انرژي منطقهاي، و نقش اين همكاري در تقويت صنعت نفت و گاز كشور را بررسي كنيم. زينب قيصري، عضو كميسيون صنايع و معادن مجلس، با اشاره به موقعيت جغرافيايي استراتژيك و زيرساختهاي گسترده خطوط لوله گاز در ايران، تأكيد ميكند كه كشورمان ظرفيت بالقوهاي براي تبديل شدن به هاب گازي منطقهاي دارد. اين جايگاه نهتنها موجب تقويت ديپلماسي انرژي ايران خواهد شد، بلكه موقعيت كشور را در بازار جهاني گاز ارتقا خواهد داد. همكاري ميان ايران، روسيه و هند در ايجاد يك مسير مستقيم انتقال گاز، ميتواند مزاياي متعددي براي هر سه كشور به همراه داشته باشد. از يك سو، اين پروژه موجب كاهش وابستگي هند به تأمينكنندگان خاص شده و امنيت انرژي اين كشور را افزايش ميدهد. از سوي ديگر، ايران ميتواند با بهرهگيري از اين فرصت، سرمايهگذاريهاي جديدي را جذب كرده و از زيرساختهاي موجود بهينهتر استفاده كند. در اين ميان، روسيه نيز كه به دنبال بازارهاي جديدي براي صادرات گاز مازاد خود است، ميتواند از طريق ايران، گاز خود را به هند منتقل كند و وابستگي خود به مسيرهاي ديگر را كاهش بدهد.
قيصري با اشاره به سفر اخير رييسجمهور ايران به روسيه و مذاكرات انجامشده، ميگويد: اين ديدار نشاندهنده اهميت همكاريهاي گازي ميان دو كشور است. تحولات ناشي از جنگ اوكراين شرايط جديدي را ايجاد كرده كه ايران ميتواند از آن براي تثبيت جايگاه خود به عنوان مركز توزيع انرژي در منطقه بهره ببرد. وي در ادامه توضيح ميدهد كه پس از جنگ اوكراين، روسيه بخش قابلتوجهي از بازار صادرات گاز خود در اروپا را از دست داد و به دنبال مسيرهاي جايگزين براي انتقال گاز مازاد خود است.
عضو كميسيون صنايع و معادن مجلس با اشاره به محدوديتهاي روسيه در صادرات گاز توضيح ميدهد كه اين كشور سه گزينه اصلي براي صادرات گاز خود دارد: انتقال گاز از طريق تركيه به اروپا كه با توجه به عدم تمايل اروپا به واردات گاز روسيه، اين مسير عملا كنار گذاشته شده است. افزايش صادرات به چين از طريق خط لوله پاور سيبري 2 كه به دليل نگراني چين از وابستگي بيش از حد به انرژي روسيه، اين پروژه به حالت تعليق درآمده است. همكاري با ايران، كه اكنون تنها گزينه عملي و پايدار براي انتقال گاز روسيه به بازارهاي جديد محسوب ميشود.
قيصري خاطرنشان ميكند كه ايران در حال حاضر از سه مسير ارمنستان، آذربايجان و تركمنستان امكان دريافت سالانه 20 ميليارد مترمكعب گاز از روسيه را دارد. علاوه بر اين، ايران داراي بازارهاي صادراتي گاز تثبيتشدهاي است و ميتواند 10 ميليارد مترمكعب گاز اضافي به عراق صادر كند و قرارداد صادرات گاز به پاكستان را احيا كند. قيصري در ادامه گفت: هند به عنوان يكي از بزرگترين مصرفكنندگان گاز طبيعي در جهان، براي توسعه صنايع خود نياز فزايندهاي به گاز دارد. اين كشور در تلاش است تا وابستگي خود را به تأمينكنندگان خاص كاهش داده و منابع انرژي خود را متنوعتر كند. انتقال گاز روسيه به هند از مسير ايران، نهتنها به نفع اقتصاد هند است، بلكه ميتواند يك مسير پايدار و استراتژيك براي تأمين انرژي اين كشور فراهم كند. قيصري همچنين به احداث خط لوله از مسير درياي خزر به عنوان يك گزينه استراتژيك براي اتصال مستقيم ايران و روسيه اشاره ميكند. اين مسير ايران را مستقيما به شبكه گازي روسيه متصل كرده و وابستگي كشور به مسيرهاي ترانزيتي ديگر را كاهش ميدهد. او خاطرنشان ميكند كه روسيه در گذشته از مسيرهاي مشابه براي صادرات گاز به اروپا از طريق دريا، مانند خط لوله نورد استريم در درياي بالتيك، استفاده كرده است. بنابراين، اجراي چنين پروژهاي در درياي خزر نيز كاملا عملي و اجرايي خواهد بود و امنيت انرژي ايران را بهبود خواهد بخشيد.
وي تأكيد ميكند كه ايران از ظرفيتهاي فني و مهندسي لازم براي اجراي اين پروژه برخوردار است. در سالهاي اخير، شركتهاي دانشبنيان داخلي پيشرفت چشمگيري در حوزه طراحي و اجراي خطوط لوله دريايي، حفاري و انتقال گاز داشتهاند. اين توانمندي موجب ميشود كه پروژه انتقال گاز از مسير درياي خزر، با تكيه بر دانش و فناوري داخلي، بدون وابستگي به شركتهاي خارجي اجرا شود. اجراي چنين طرحي، علاوه بر رشد صنايع داخلي و اشتغالزايي در حوزه مهندسي انرژي، زمينه را براي سرمايهگذاري خارجي در زيرساختهاي انرژي ايران فراهم خواهد كرد.
قيصري در پايان افزود: ايران با بهرهگيري از موقعيت جغرافيايي منحصربهفرد، توسعه زيرساختهاي انرژي و گسترش همكاريهاي بينالمللي، ميتواند به هاب گازي منطقهاي تبديل شود و نقشي كليدي در تأمين و ترانزيت گاز به بازارهاي جهاني ايفا كند. اين هدف با اجراي پروژه انتقال گاز روسيه به هند از مسير ايران با اتصال مستقيم گازي به اين دو كشور، بيش از پيش به واقعيت نزديك خواهد شد و جايگاه ايران را به عنوان پل انرژي منطقه تثبيت ميكند.