ضرورت توسعه صنعت برق بر محور تجديدپذيرها
براي بيمه آينده صنعت برق ايران و ايجاد ظرفيت زيرساختهاي توسعه كشور در دهههاي آينده، امروز نياز به يك تغيير پارادايم جدي در روند توسعه صنعت برق ايران داريم و آن حركت به سمت توسعه نيروگاههاي تجديدپذير است.
براي بيمه آينده صنعت برق ايران و ايجاد ظرفيت زيرساختهاي توسعه كشور در دهههاي آينده، امروز نياز به يك تغيير پارادايم جدي در روند توسعه صنعت برق ايران داريم و آن حركت به سمت توسعه نيروگاههاي تجديدپذير است.
امروز روز جهاني انرژي پاك (International Day of Clean Energy) است. اين روز (26 ژانويه) توسط سازمان ملل متحد (UN) به منظور ترويج اهميت استفاده از انرژيهاي پاك و تجديدپذير براي رسيدن به توسعه پايدار و كاهش تاثيرات منفي تغييرات اقليمي و آلودگي محيط زيست اعلام شده است.
روند توسعه انرژيهاي تجديدپذير در جهان در سالهاي اخير شتاب قابل توجهي داشته است و بسياري از كشورها بهطور جدي به سمت استفاده از منابع انرژي پاك و تجديدپذير مانند انرژي خورشيدي، بادي، آبي و زيستتوده حركت كردهاند. اين روند به دلايل مختلفي از جمله كاهش هزينههاي توليد، افزايش نگرانيها در مورد تغييرات اقليمي و تلاش براي كاهش وابستگي به سوختهاي فسيلي سرعت گرفته و بسياري از كشورها درحال پايهگذاري تأمين آينده انرژي خود از محل منابع تجديدپذير هستند.
آژانس بينالمللي انرژي (IEA) پيشبيني كرده كه انرژيهاي تجديدپذير ميتواند تا نيمه قرن حاضر به بيش از 50 درصد از ظرفيت توليد برق جهاني برسد.
در ايران هم برنامههايي براي توسعه انرژيهاي تجديدپذير اعلام شده و حركت براي تغيير سبد اوليه تأمين انرژي كشور آغاز شده است؛ اما هنوز در ابتداي اين راه هستيم. بيش از 90 درصد تأمين برق كشور در طول سال وابسته به سوخت فسيلي است و وابستگي بيش از 75 درصدي به گاز طبيعي براي تأمين انرژي اوليه كشور داريم
ظرفيت توليد برق تجديدپذير در ايران در مرز 1500 مگاوات است، درحالي كه طبق آخرين مطالعات ساتبا (سازمان انرژيهاي تجديدپذير و بهرهوري انرژي برق) در بخش استفاده از انرژي باد براي توليد برق بيش از 71 هزارمگاوات و در بخش استفاده از نور خورشيد براي توليد برق در حدود 150 هزار مگاوات ظرفيت در ايران وجود دارد.
در دولت چهاردهم برنامهريزيها بر مبناي رساندن ظرفيت توليد برق تجديدپذير به 30 هزارمگاوات است؛ اين بهمعناي يك جهش شارپي و قابل توجه در استفاده از ظرفيت انرژيهاي تجديدپذير در ايران خواهد بود، اما نكته مهم اينجاست كه براي مانع زدايي از توسعه تجديدپذيرها بايد همه اركان كشور به ضرورت توسعه در اين بخش باور داشته باشند؛ بهنظر ميرسد اين باور همگاني هنوز در تمامي بخشهاي تصميمگير و اجرايي كشور ايجاد نشده و بعضا كار توسعه تجديدپذيرها با موانعي مواجه ميشود كه به كندي توسعه در اين بخش دامن ميزند.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي كه روند توسعه كشور در تمامي بخشها، با تغيير نگرش مواجه شد؛ در بخش افزايش ظرفيت توليد برق، احداث واحدهاي بخاري بزرگ نيروگاهي بهمنظور تأمين نياز برق كشور، رفع خاموشيها و ايجاد ظرفيت پايه براي توسعه همهجانبه كشور در دستور كار قرار گرفت.
با وجود آنكه افزايش ظرفيت نيروگاهي كشور بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب در دستور كار قرار گرفت اما بروز جنگ تحميلي، چالشهايي را در اين بخش به وجود آورد. صنعت برق در طول سالهاي جنگ با شرايط بسيار سختي روبهرو شد. از يك سو بايد كمبودهاي گذشته جبران ميشد و از سوي ديگر به بازسازي تأسيسات صدمه ديده و ويرانيهاي ناشي از جنگ پرداخته ميشد.
با اين همه تأمين برق در شرايط جنگي از اولويتهاي خاص برخوردار بود و بهطور مستقيم در زندگي همه مردم و بهويژه صنايع كشور اثر اساسي و مهم داشت. در چنين شرايطي صنعت برق با برنامهريزيهاي دقيق موفق شد در طي سالهاي جنگ، قدرت نامي نيروگاهها را با ميانگين رشد سالانه 6.9 درصد از 7024 مگاوات در سال 1357 به 13 هزار و 681 مگاوات در سال 1367 برساند. اوج بار شبكه سراسري و بيرون از شبكه نيز با ميانگين رشد 8.3 درصدي در سال از 3 هزار و 486 مگاوات در سال 1357 به 7 هزار و 762 مگاوات در سال 1367 رسيد.
در طي سالهاي بعد از انقلاب توسعه صنعت برق با احداث واحدهاي بزرگ بخاري پيگيري شد بهطوري كه نيروگاه شهيد سليمي (نكا) با 4 واحد بخاري به مجموع ظرفيت 1760 مگاوات در طي سالهاي 1358 تا 1360 بهبهرهبرداري رسيد. همچنين احداث نيروگاههاي بزرگ بخاري كشور و بهرهبرداري از آنها از جمله رامين اهواز، بندرعباس، اسلام آباد، شهيد محمد منتظري اصفهان، توس، تبريز، اسلاماباد اصفهان و زرگان در طي سالهاي بعد از انقلاب و زمان جنگ انجام گرفت و در دهه 70 شمسي نيز شاهد بهرهبرداري از نيروگاه شهيد رجايي، بيستون، مفتح غرب، شازند و ايرانشهر بوديم.
در مجموع 13 نيروگاه بخاري با ظرفيتي درحدود 13 هزار مگاوات در اين ايام بهبهرهبرداري رسيد، اما در ادامه توسعه ظرفيت نيروگاهي كشور نياز به تغيير پارادايم احساس ميشد و ديگر نيروگاههاي بخاري با راندمان پايين، جوابگوي نياز آينده ايران نبود. در ميانه دهه 70 شمسي و آغاز دهه 80، شاهد تغيير پارادايم و ساختار توسعه بخش نيروگاهي كشور با احداث واحدهاي گازي و در ادامه سيكل تركيبي بوديم. در واقع با توسعه بخش گاز، مسير جديد توسعه ظرفيت توليد برق كشور، احداث واحدهاي گازي و سيكل تركيبي به جاي بخاري بود.
آنچه صنعت برق ايران و توسعه ظرفيتهاي توليد برق كشور را بيمه كرد، اين تغيير پارادايم از ايجاد ظرفيتهاي بخاري به سمت توسعه واحدهاي گازي و سيكلتركيبي بود. اكنون بيش از دو دهه از اين تغيير ساختار ميگذرد و بهنظر ميرسد براي بيمه آينده صنعت برق ايران و ايجاد ظرفيت زيرساختهاي توسعه كشور در دهههاي آينده، امروز نياز به يك تغيير پارادايم جدي در روند توسعه صنعت برق ايران داريم و آن حركت به سمت توسعه نيروگاههاي تجديدپذير است.
اگر زماني از نيروگاههاي بخاري به سمت نيروگاههاي گازي تغيير مسير داديم و امروز كشور با تكيه بر 132 نيروگاه گازي، در كنار 14 نيروگاه بخاري، برق مورد نياز جمعيت بيش از 85 ميليون نفري خود را تأمين ميكند، امروز اين تغيير مسير را بايد در حركت از توسعه نيروگاههاي حرارتي به سمت توسعه نيروگاههاي تجديدپذير داشته باشيم تا در كنار ظرفيت حدودا 100 هزار مگاواتي نيروگاههاي حرارتي كشور، پايه توسعه آينده ايران را بر ظرفيت چند ده هزار مگاواتي نيروگاههاي تجديدپذير بنيان بگذاريم.