فرصت طلايي نجات انرژي كشور و رهايي از ناترازي برق
با توجه به پتانسيلهاي موجود و نياز به رفع ناترازيهاي برق، توسعه انرژيهاي تجديدپذير به يك ضرورت تبديل شده است. اين فرصت طلايي نهتنها ميتواند بحرانهاي فعلي در تأمين انرژي را حل كند، بلكه به بهبود شرايط زيستمحيطي و اقتصادي كشور نيز كمك ميكند.
با توجه به پتانسيلهاي موجود و نياز به رفع ناترازيهاي برق، توسعه انرژيهاي تجديدپذير به يك ضرورت تبديل شده است. اين فرصت طلايي نهتنها ميتواند بحرانهاي فعلي در تأمين انرژي را حل كند، بلكه به بهبود شرايط زيستمحيطي و اقتصادي كشور نيز كمك ميكند.
به گزارش تسنيم، در سالهاي اخير، ايران با مشكلات متعددي در تأمين برق و ناترازي ميان توليد و مصرف انرژي برق در فصول گرم سال روبهرو بوده است. بحران تأمين برق پايدار در فصل گرم سال كه ناشي از فاصله سقف عملي توليد برق با تقاضاي در زمان پيك مصرف بوده، به نوعي ديگر در زمستان نيز بروز كرده است.
چالش در تأمين برق پايدار در فصول سرد سال بهدليل پايين بودن ظرفيت منصوبه نيروگاهي نيست، بلكه بهدليل وابستگي بيش از 90درصدي تأمين برق كشور به گازطبيعي و متأثر شدن از بحران ناترازي گاز است؛ در واقع در فصول سرد سال نبود سوخت كافي براي توليد برق، تأمين پايدار آن را به چالش ميكشد.
اين بحرانها نهتنها باعث افزايش فشار بر زيرساختهاي موجود شده، بلكه به شكلگيري قطعيهاي گسترده برق در فصلهاي گرم و سرد سال منجر شده است. در اين شرايط، توسعه انرژيهاي تجديدپذير به عنوان يك فرصت طلايي براي رفع اين ناترازيها مطرح است، چرا كه هم راهي براي افزايش ظرفيت منصوبه توليد برق و پاسخگويي به نياز تابستاني برق است و هم راهي براي كاهش وابستگي به سوخت فسيلي در توليد برق و پاسخگويي به نياز زمستاني تأمين برق خواهد بود. در اين شرايط، انرژيهاي تجديدپذير همچون خورشيدي، بادي و آبي ميتوانند به عنوان راهحلي موثر براي رفع ناترازيهاي برق در ايران مطرح شوند. ايران با داشتن شرايط اقليمي مناسب براي توليد انرژي خورشيدي و بادي، ظرفيتهاي بالقوهاي براي استفاده از اين منابع دارد.
ايران به دليل موقعيت جغرافيايي خاص خود، يكي از كشورهايي است كه بهشدت از پتانسيل بالاي انرژي خورشيدي بهرهمند است. آمارها نشان ميدهند كه ايران در رتبههاي بالاي جهاني در زمينه تابش خورشيدي قرار داردبهطوري كه در بخشهاي گستردهاي از پهنه ايران، بيش از 300 روز آفتابي داريم. اين ويژگي به ايران اين امكان را ميدهد كه در صورت سرمايهگذاري در زيرساختهاي لازم، بتواند بخش عمدهاي از نياز برق كشور را از طريق انرژي خورشيدي تأمين كند.
همچنين در برخي از مناطق كشور، به ويژه در سواحل درياي خزر و مناطق جنوب غربي ايران و كريدورهاي شرقي و شمال شرقي، پتانسيل بالايي براي توليد انرژي بادي وجود دارد. اين منابع انرژي ميتوانند در كنار انرژي خورشيدي به شكل تركيبي، به توليد برق در ساعات مختلف شبانهروز كمك كنند و ناترازي برق را به حداقل برسانند.
پيام باقري، رييس هياتمديره سنديكاي صنعت برق ايران در اين خصوص گفت: تغييرات اقليمي و گرمايش زمين ناشي از مصرف سوختهاي فسيلي، ضرورت كاهش انتشار گازهاي گلخانهاي را در كانون توجه جامعه جهاني قرار داده و حركت به سمت استفاده از انرژيهاي پاك و تجديدپذير را بيش از پيش تسريع كرده است. رييس هياتمديره سنديكاي صنعت برق ايران با بيان اينكه «ايران با برخورداري از منابع غني انرژيهاي تجديدپذير بهخصوص خورشيدي و بادي مستعد ايجاد تغيير نسبت به توليد برق در سبد انرژي كشور با تكيه بيشتر بر احداث اين نوع نيروگاههاست » اضافه كرد: با توجه به ظرفيتهاي بالقوه موجود اين موضوع امري در دسترس است كه نه تنها به كاهش وابستگي به سوختهاي فسيلي منجر ميشود بلكه به عنوان يك صنعت رو به رشد اشتغالزايي و خلق ارزش افزوده را نيز به دنبال خواهد داشت.
باقري يادآور شد: امروز سهم ظرفيت منصوبه نيروگاههاي تجديدپذير خورشيدي و بادي از كل مجموعه منصوبه نيروگاهي كشور كمتر از 1.5 درصد است؛ آن هم در شرايطي كه حسب برنامه هفتم پيشرفت، هدفگذاري رشد 8 درصد در دستور برنامههاي اقتصادي كشور قرار دارد كه تامين انرژي پايدار از ملزومات بديهي آن به شمار ميرود. وي توسعه ظرفيتهاي نيروگاهي كشور را وابسته به تامين منابع مالي دانست و افزود: كمبود منابع مالي، مانعي جدي در احداث نيروگاهها و توسعه شبكه برق كشور از جمله انرژيهاي تجديدپذير در سالهاي اخير بوده است بر اين اساس ضرورت دارد با اتخاذ تصميمات پشتيبان و بهكارگيري راهكارهاي اجرايي مناسب، شرايط براي ترغيب سرمايهگذاران به گونهاي فراهـــم شـــود كه با محيطي جذاب مبتني بر مدلهاي كسب و كار توجيهپذير و قابل پيشبيني مواجه شوند.
رييس هياتمديره سنديكاي صنعت برق ايران تصريح كرد: از آنجايي كه تأمين مالي يكي از گلوگاههاي اصلي در توسعه ظرفيتهاي نيروگاههاي تجديدپذير كشور قلمداد ميشود لذا مهيا كردن محيط امن سرمايهگذاري از اهم پيش نيازهاي توسعه اين بخش و مورد تاكيد قاطبه صاحب نظران و كارشناسان است. وي ضمن ابراز اميدواري نسبت به استقبال سرمايهگذاران براي ورود به اين حوزه، بيان كرد: ايران به لحاظ امكان استفاده از انرژيهاي تجديدپذير، استعداد بالقوه مطلوبي داشته و در عين حال يكي از راهكارهاي توقف و غلبه بر ناترازي حال حاضر برق، توسعه نيروگاههاي تجديدپذير است كه اين مهم مستلزم همرساني طرف عرضه و طرف تقاضا به يكديگر بوده به عبارتي يعني تقويت بسترهاي سرمايهگذاري است. باقري يادآور شد: به رسميت شناختن حق مالكيت سرمايهگذار نسبت به برق توليد شده در نيروگاههاي تجديدپذير و امكان معامله آن با متقاضي كه عمدتاً صنايع انرژي بر هستند، در بستر عرضه و تقاضا در محيط بورس انرژي و همچنين تحويل برق معامله شده به صورت پايدار به مصرفكننده نهايي، تصويري از همان محيط جذاب سرمايهگذاري در اين حوزه بوده كه لازم است. وي ابراز داشت: بديهي است نظارت بر چنين بازار راهبردي و با اهميتي هم ضرورت دارد كه البته توسط قانونگذار از طريق استقرار نهاد تنظيم مقررات يا رگولاتور مستقل و پاسخگو پيشبيني شده كه از جمله خواستههاي فعالان اقتصادي در صنعت برق نيز هست. باقري در پايان خاطرنشان كرد: در مسير حركت موفق به سمت توسعه ظرفيت انرژيهاي تجديدپذير در كشور پرداختن به اين موارد و ايجاد تمهيدات لازم جهت شناسايي، رفع موانع و توسعه سرمايهگذاري از طريق اتخاذ تصميمات حمايتي آن هم در شرايط كنوني كه اهميت استفاده از انرژيهاي تجديدپذير از هر زمان ديگري بيشتر احساس ميشود، امري ضروري بوده كه در گروی همراهي و همكاري تمام بخشها و سازمانهاي ذيربط و فعالان اين حوزه است و نه تنها تسهيل فرآيندهاي سرمايهگذاري را در پي دارد بلكه به تحقق اهداف رشد و توسعه اقتصاد پايدار و كاهش وابستگي به سوختهاي فسيلي نيز منجر خواهد شد. توسعه انرژيهاي تجديدپذير علاوه بر تأمين انرژي پايدار، مزاياي ديگري نيز دارد كه شامل كاهش وابستگي به سوختهاي فسيلي، كاهش آلودگيهاي زيستمحيطي و ايجاد اشتغال در مناطق مختلف كشور ميشود. همچنين، سرمايهگذاري در اين حوزه ميتواند به تقويت امنيت انرژي كشور و كاهش هزينههاي واردات سوختهاي فسيلي كمك كند.
با اين حال، براي بهرهبرداري حداكثري از پتانسيلهاي انرژيهاي تجديدپذير، نياز به سرمايهگذاري قابل توجه و ايجاد سياستهاي حمايتي مناسب از سوي دولت وجود دارد. حمايت از شركتهاي داخلي و خارجي در زمينه توسعه فناوريهاي نوين، تسهيل فرآيندهاي مجوزدهي و ايجاد مشوقهاي مالي ميتواند روند توسعه اين منابع را تسريع كند. با توجه به پتانسيلهاي موجود و نياز مبرم به رفع ناترازيهاي برق، توسعه انرژيهاي تجديدپذير در ايران به يك ضرورت تبديل شده است. اين فرصت طلايي نهتنها ميتواند بحرانهاي فعلي در تأمين انرژي را حل كند، بلكه به بهبود شرايط زيست محيطي و اقتصادي كشور نيز كمك شاياني خواهد كرد.