انرژي روي لبه تيغ؛ وقتي مصرف از توليد جلو مي‌زند!
«تعادل» از چالش امروز، بحران فردا گزارش مي‌دهد

انرژي روي لبه تيغ؛ وقتي مصرف از توليد جلو مي‌زند!

۱۴۰۳/۱۱/۱۶ - ۰۱:۱۱:۴۶
|
کد خبر: ۳۳۳۰۵۰

مصرف بي‌رويه انرژي، افزايش تقاضا و كمبود توليد، ايران را در مسير يك بحران جدي انرژي قرار داده است. درحالي‌كه ظرفيت توليد برق و گاز كشور به مرز هشدار رسيده، مصرف افسارگسيخته و الگوي نادرست بهره‌برداري از منابع انرژي، ناترازي شديدي را رقم زده است.

گلناز پرتوي مهر |

مصرف بي‌رويه انرژي، افزايش تقاضا و كمبود توليد، ايران را در مسير يك بحران جدي انرژي قرار داده است. درحالي‌كه ظرفيت توليد برق و گاز كشور به مرز هشدار رسيده، مصرف افسارگسيخته و الگوي نادرست بهره‌برداري از منابع انرژي، ناترازي شديدي را رقم زده است. ناترازي انرژي، كه به معناي شكاف بين ميزان توليد و مصرف است، نه‌تنها تهديدي براي صنايع و كسب‌وكارها به شمار مي‌رود، بلكه رفاه عمومي را نيز تحت تأثير قرار داده و دولت را ناچار به اتخاذ تصميمات سختگيرانه‌تري كرده است.

به گزارش خبرنگار «تعادل»، ايران هر سال با دو بحران بزرگ انرژي مواجه مي‌شود: كمبود گاز در زمستان و كمبود برق در تابستان. در فصل سرد، افزايش مصرف گاز خانگي و تجاري، فشار شديدي بر شبكه گاز كشور وارد مي‌كند، به‌طوري‌كه صنايع و نيروگاه‌ها با محدوديت‌هاي شديد در تأمين گاز روبه‌رو مي‌شوند. اين وضعيت باعث مي‌شود كه نيروگاه‌ها به سوخت‌هاي جايگزين مانند مازوت روي بياورند كه نه‌تنها هزينه توليد برق را افزايش مي‌دهد، بلكه موجب آلودگي شديد هوا نيز مي‌شود. در تابستان نيز افزايش دماي هوا، مصرف برق را به اوج مي‌رساند. سيستم‌هاي سرمايشي به‌ويژه كولرهاي گازي در مناطق گرمسيري، بار سنگيني بر شبكه برق تحميل مي‌كنند. در چنين شرايطي، نيروگاه‌هاي برق‌آبي به دليل كاهش سطح آب مخازن سدها قادر به تأمين برق كافي نيستند و اين موضوع، خاموشي‌هاي گسترده‌اي را در پي دارد. مصرف سرانه انرژي در ايران به‌مراتب بالاتر از استانداردهاي جهاني است. يارانه‌هاي پنهان انرژي، باعث شده تا قيمت حامل‌هاي انرژي در ايران بسيار پايين‌تر از قيمت واقعي باشد، كه اين مساله خود منجر به مصرف غيرمنطقي و اسراف شده است. بسياري از نيروگاه‌هاي كشور قديمي و فرسوده هستند و بازدهي آنها در مقايسه با استانداردهاي جهاني پايين‌تر است. همچنين، افت فشار در ميادين گازي و كمبود سرمايه‌گذاري در زيرساخت‌هاي توليد، به كاهش توليد انرژي منجر شده است. با وجود پتانسيل بالاي ايران در زمينه انرژي‌هاي خورشيدي و بادي، سرمايه‌گذاري در اين حوزه بسيار محدود بوده است. درحالي‌كه بسياري از كشورها به سمت توسعه انرژي‌هاي پاك حركت كرده‌اند، ايران همچنان وابسته به سوخت‌هاي فسيلي است. در بخش خانگي، صنعتي و كشاورزي، ميزان اتلاف انرژي بسيار بالاست. سيستم‌هاي گرمايشي و سرمايشي غيربهينه، تجهيزات قديمي و عدم اجراي سياست‌هاي بهينه‌سازي مصرف، به هدررفت بخش قابل‌توجهي از انرژي توليدي منجر شده است. اختلاف قيمت انرژي در ايران با كشورهاي همسايه، زمينه‌ساز قاچاق گسترده سوخت شده است كه اين امر فشار بيشتري بر شبكه توزيع انرژي وارد مي‌كند.

استمرار كمبود توليد و افزايش مصرف، منجر به خاموشي‌هاي گسترده در تابستان و قطع گاز صنايع در زمستان مي‌شود كه اين موضوع، ضررهاي اقتصادي قابل‌توجهي به همراه دارد.

استفاده از سوخت‌هاي جايگزين مانند مازوت و گازوئيل در نيروگاه‌ها و صنايع، سطح آلاينده‌هاي زيست‌محيطي را به‌شدت افزايش داده و سلامت عمومي را به خطر مي‌اندازد.

ناترازي انرژي، هزينه‌هاي دولت را براي تأمين برق و گاز افزايش مي‌دهد و در نتيجه، فشار بيشتري بر بودجه عمومي وارد مي‌كند. قطعي مكرر برق و محدوديت در تأمين گاز، صنايع را با مشكل جدي مواجه كرده و بسياري از كارخانه‌ها را به تعطيلي كشانده است.

ناترازي انرژي در ايران، يك چالش جدي است كه نياز به مديريت هوشمندانه و برنامه‌ريزي دقيق دارد. اگرچه ايران يكي از بزرگ‌ترين توليدكنندگان نفت و گاز در جهان است، اما ادامه روند فعلي مي‌تواند كشور را به بحران‌هاي شديدتري سوق دهد. اصلاح الگوي مصرف، توسعه انرژي‌هاي تجديدپذير، بهينه‌سازي زيرساخت‌ها و اصلاح سياست‌هاي انرژي، كليدهاي اصلي عبور از اين بحران هستند. اگر امروز تصميمات درستي گرفته نشود، فردا با زمستان‌هاي سردتر و تابستان‌هاي تاريك‌تري روبه‌رو خواهيم شد. انرژي، نعمتي است كه مي‌تواند آينده كشور را تضمين كند، اما تنها در صورتي كه درست مصرف شود!