تمركز نقدينگي روي دلار، طلا و سكه
در برهه زماني قرار داريم كه شاهد هجوم بيش از پيش افراد مختلف جامعه (از تمام اقشار جامعه) به سمت چند بازار بسيار خاص هستيم كه عملا در حالي كه حتي با كمبود نقدينگي در گردش مواجهيم (به دليل سياست انقباضي در پيش گرفته شده بانك مركزي در ادوار يك الي دو ساله اخير) افراد را به سمتي سوق داده كه در حال تبديل به ريال اكثريت داراييهاي قابل نقد شدن خود يا در صورت وجود باقيمانده نقدينگي در حسابهاي خود به سمت تبديل آن به دلار و طلا و سكه هستند كه البته وضعيت آشفته و البته بدون تصميم سياسي خاص حاضر كه هر لحظه به ميزان آشفتگي آن افزوده ميشود عملا به وقوع چنين اتفاقي دامن زده است (عملا شاهد حرفهاي ضد و نقيض و چرخشهاي 180 درجهاي بسياري هستيم) .
در برهه زماني قرار داريم كه شاهد هجوم بيش از پيش افراد مختلف جامعه (از تمام اقشار جامعه) به سمت چند بازار بسيار خاص هستيم كه عملا در حالي كه حتي با كمبود نقدينگي در گردش مواجهيم (به دليل سياست انقباضي در پيش گرفته شده بانك مركزي در ادوار يك الي دو ساله اخير) افراد را به سمتي سوق داده كه در حال تبديل به ريال اكثريت داراييهاي قابل نقد شدن خود يا در صورت وجود باقيمانده نقدينگي در حسابهاي خود به سمت تبديل آن به دلار و طلا و سكه هستند كه البته وضعيت آشفته و البته بدون تصميم سياسي خاص حاضر كه هر لحظه به ميزان آشفتگي آن افزوده ميشود عملا به وقوع چنين اتفاقي دامن زده است (عملا شاهد حرفهاي ضد و نقيض و چرخشهاي 180 درجهاي بسياري هستيم) .
در حال حاضر بايد گفت هر چند خريداران مجدد بالقوهاي پس از هر جنبش اين بازارها در استراحتهاي كوچك قيمتي مجدد اقدام به ورود ميكنند (در واقعيت روند چاپ پول قدرتمند هنوز هم در اقتصاد كشور يكي از معدود مواردي است كه پايدار مانده است) كه به واسطه چاپ پولهاي پرحجم گذشته واسطه ورود سيلآساي هجوم پول به اين بازارها بوده است.
مورد ديگر در صورت عدم عقبگرد سياستگذار پولي از انقباض شاهد كمبود سوختي در ادامه براي اين بازارها خواهيم بود كه هر چند در حال حاضر چنين ضعفي ديده نميشود باعث ترمزي خواهد بود كه باز هم قشر ضعيف را ضعيفتر از گذشته خواهد كرد، زيرا به واسطه هيجان بالا بحث قيمت و زمان و صد البته تعادل بين اين دو را بهطور كلي ناديده ميگيرند و چشم بسته اقدام به ورود در هر قيمت و زماني صرفا با هيجانات ميكنند.
بايد به مورد ديگري اشاره كرد كه هر چند در وضعيت كنوني اقتصاد و سياست در كشور احتمال رسيدن به اعداد بالا در اين بازارها دور از انتظار به نظر نميرسد ولي ميتواند در ناحيههاي مهم قيمتي چرخشي را خصوصا از سمت طرفهاي قدرتمند خريدار همانند رفتارهاي گذشته شاهد باشيم كه عملا خرده خريداران را با مخروبهاي با نمايي زيبا روبهرو ساخته است كه پس از تخليه، ناگهان فرو بريزد و اتفاقات تكراري گذشته در اين بازارها تكرار شود و صرفا باز هم قربانيهاي اين اتفاق همان قشر قبلي باشند.
نكته ديگري كه هم بايد به آن اشاره كرد، اين است هر چند حركات چند ماهه اخير اين بازارها وسوسهكننده و جذاب به نظر ميرسد كه شامل نوسانهايي با اعداد بزرگ است بايد خاطرنشان كرد كه شرايط حاضر يك شخص فعال با قابليت دسترسي بسيار خوبي به اين بازار را طلب ميكند كه با توجه به ميزان ريسك به ريوارد حال حاضر اين بازارها به سرعت توان خروج و نقد شدن را داشته باشد..
چون عملا ممكن است ناگهان با ميزان دارايي در دستي قرار بگيرد كه خريداري نداشته باشد و حتي اگر خريداري وجود داشته باشد ديگر نرخها بسيار كمتر از نرخهاي خريد شخص خواهند بود.
در قسمت ديگر هم بايد گفت كه هر چند ورود و احتمال كسب سود در هر بازاري (خصوصا بازار پرتلاطم حاضر دلار، طلا و سكه در زمان حاضر) جذاب به نظر ميرسد ولي هر بازار فرآيند، الزامات و خصوصا توانايي مورد نياز خود را طلب ميكند كه در صورت عدم آشنايي باعث زيان خواهد بود (كمبودي كه بارها و بارها باعث مشكل و ايرادات اساسي بوده و لطمههاي جبرانناپذيري را وارد كرده است) .
در بخش ديگر بايد گفت هر اقدامي در بازارها كه به واسطه هيجانات باشد در اكثريت مواقع نتايج منفي خواهد داشت هر چند بايد گفت به احتمال خوبي در حال حاضر اين بازارها شاهد يك گام هيجاني پرشتاب خواهيم بود كه حاصل از فشارهاي متعدد خارجي و جهاني و پس از آن رانت و فسادي افسارگسيخته داخلي بوده كه در نهايت منجر به چاپ پولي ناگزير از سمت دولتهاي گذشته و حال رخ داده است و هر چند اهداف قيمتي بالايي (مثلا اهداف بالاي 100 هزار توماني) براي اين بازارها (دلار، طلا و سكه) در دسترس است بازار به وسيله هيجانات بالا مسير قيمتي خود را در بازه زماني بسيار كوتاهي طي ميكند باعث ميشود تعادل را از قيمتهاي حاضر اقتصادي سلب كند كه شايد طبق حركات گذشته اين بازارها يك دوره ركودي مجدد را به اين بازارها تحميل كند تا به اصطلاح پس از تكميل گام قيمتي بازار، ظرف زماني آن هم تكميل شود كه در نهايت بايد ورودكنندگان در گامها و موجهاي قبلي را برندگان اصلي دانست كه در نهايت در صورت عقبنشيني نسبي بازار با شناسايي سود معقولي از اين بازارها خارج شده و مجدد براي حركتهاي آتي آماده ميشوند.