اثرافزایش نرخ ارز  بر زندگی  اقشار محروم
آلبرت بغزيان در گفت‌وگو با «تعادل» درباره چرايي بروز نوسانات اخير ارزي مي‌گويد

اثرافزایش نرخ ارز بر زندگی اقشار محروم

۱۴۰۳/۱۱/۲۴ - ۰۰:۵۸:۵۷
|
کد خبر: ۳۳۳۷۹۶

در بطن بازار ارز ايران و ساير بازارهاي اقتصادي كشور چه مي‌گذرد؟ آيا نوسانات اخير و نزديك شدن نرخ دلار به محدوده ۱۰۰ هزار تومان فعلي محصول نظام تصميم‌سازي‌هاي داخلي كشور است يا برآمده از تحولات بيروني و رخدادهاي سياست خارجي؟ افرايش قيمت ارز تا چه محدوده‌اي تداوم خواهد داشت و اين افزايش قيمت چه تبعاتي خواهد داشت؟

زهرا سليماني

در بطن بازار ارز ايران و ساير بازارهاي اقتصادي كشور چه مي‌گذرد؟ آيا نوسانات اخير و نزديك شدن نرخ دلار به محدوده ۱۰۰ هزار تومان فعلي محصول نظام تصميم‌سازي‌هاي داخلي كشور است يا برآمده از تحولات بيروني و رخدادهاي سياست خارجي؟ افرايش قيمت ارز تا چه محدوده‌اي تداوم خواهد داشت و اين افزايش قيمت چه تبعاتي خواهد داشت؟

اين موارد پرسش‌هايي هستند كه اين روزها در ذهن هر فرد ايراني جولان مي‌دهند. مردمي كه شب مي‌خوابند و صبح بدون اينكه هيچ حركتي صورت داده باشند، ۱۰ درصد، ۲۰ درصد يا حتي ۳۰ درصد ارزش اموال و دارايي‌هاي آنها كاسته مي‌شود. اينكه آيا نوسانات اخير محصول تحولات داخلي يا خارجي است؟ براي آگاهي از كم و كيف اين ابهامات و تلاش براي يافتن پاسخي براي پرسش‌هاي عموم ايرانيان، «تعادل» گفت‌وگويي را با آلبرت بغزيان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران و تحليلگر مسائل ارزي برنامه‌ريزي كرده تا نوري به شرايط كلي اقتصاد ايران و نوسانات اخير بتاباند.

 

در شرايطي با شما گفت‌وگو مي‌كنيم كه نرخ ارز كانال‌ 90 هزار توماني را رد كرده و همچنان به پيش مي‌رود. از نظر شما گزاره‌هاي داخلي و نظام تصميم‌سازي‌هاي دورني در بروز اين نوسانات نقش داشته يا عوامل بيروني و تهديدات خارجي؟

به نظرم هر دو عامل تاثيرات خود را گذاشته‌اند. عوامل داخلي و گزاره‌هاي بيروني در اين ميان نقش داشته‌اند. هر چقدر از زمان قدرت گرفتن ترامپ بيشتر سپري مي‌شود و ترامپ ايده‌هاي عجيب خود را بيشتر اجرايي مي‌كند، بحث تحريم و فشار حداكثري عليه ايران جدي‌تر مي‌شود. اين عامل، يكي از دلايل مهمي است كه باعث افزايش نرخ ارز شده. به هر حال انتظارات تورمي در اقتصاد ايران همواره يك بحث جدي بوده است. هر اندازه اخبار خوشايندي درباره مذاكرات و دورنماي ارتباطي ايران با كشورهاي غربي منتشر شود بازار واكنش مثبت نشان داده و نرخ ارز عقب‌نشيني مي‌كند و هر اندازه اخبار توقف مذاكرات، فشار حداكثري و تهديدها بيشتر شود، نرخ ارز صعودي‌تر مي‌شود.

تا چه اندازه روند رخدادهاي داخلي در بروز نوسانات اخير نقش داشته است؟

اين رخدادها و صحبت‌ها بدون ترديد دومين دليل اين نوسانات است. صحبت‌هايي هست كه داخل ايران درباره عدم انجام مذاكره با ترامپ مطرح شده است. در شرايطي كه انتظار افكار عمومي، فعالان اقتصادي و در كل بازارهاي كشور اين بود كه ايران و امريكا به زودي گفت‌وگوهاي مستقيم را از سر مي‌گيرند، اين روند را شكل داده است. اما ناگهان اين روند بهبود در گفت‌وگوها و مذاكرات متوقف شد. طبيعي است در يك چنين شرايطي انتظارات تورمي افزايش يافته و نرخ دلار وارد دالان‌هاي تاريكي مي‌شود كه تا قبل از اين حتي فكر كردن به آن هم هولناك مي‌نمود. چه كسي فكرش را مي‌كرد نرخ دلار از محدوده حدودا50 هزار تومان به 100 هزار تومان برسد؟ اما اين اتفاق رخ داده است.

مهم‌ترين تصميم بانك مركزي طي روزهاي اخير، حذف بازار نيمايي و ايجاد بازار توافقي ارز بوده است. اين تصميم آيا تاثيري در افزايش نرخ دلار داته است؟

بله، به نظر من حذف ارز نيمايي و ايجاد ارز توافقي در نوسانات اخير اثرگذار بوده است. قبلا هم هشدار داده بودم كه نرخ بازار آزاد هر اندازه بازارهاي ارز دولتي با رشد همراه شوند، بالا مي‌رود. در واقع ذي‌نفعان ارزي براي خود حاشيه سود تضمين شده‌اي در نظر مي‌گيرند و هر وقت دولت به آن تعرض كند، واكنش نشان مي‌دهند. اين تصميم (بازار ارز توافقي) نرخ ارز را به حدود ۸۰ هزار تومان رساند‌. جالب اينكه در حال حاضر فاصله نرخ ارز توافقي با ارز بازار آزاد همان ۳۰ درصدي است كه سوداگران و ذي‌نفعان همواره از آن برخوردار بوده‌اند. در كل رشد روزهاي اخير در نرخ ارز، يكي به عدم تمايل بانك مركزي براي مديريت ارزي باز مي‌گردد، در گذشته به هر حال بانك مركزي تلاش مي‌كرد جهش‌هاي ناگهاني در نرخ ارز را مديريت كند، اما امروز اين گونه نيست. بنابراين هم حضور ترامپ در كاخ سفيد و آغاز كمپين فشار حداكثري عليه ايران تاثيرگذار بوده و هم نظام تصميم‌سازي‌هاي غلط اقتصادي در بروز شرايط فعلي اثرگذار بوده است.

برخي زمزمه‌ها شنيده مي‌شود كه دولت براي جبران كسري بودجه‌اش، مايل است نرخ ارز بالا برود تا از اين طريق نيازهاي مالي خود را تامين كند. اين فرضيه را تا حد درست مي‌دانيد؟

دولت با كسري بودجه قابل توجهي روبه‌روست. از سوي ديگر دولت عملا ديگر منبع قابل دسترسي براي پوشش كسري بودجه‌اش در اختيار ندارد. دولت‌هاي ايراني در سنوات قبلي روش‌هايي چون فروش اوراق قرضه، افزايش ماليات‌ها، استفاده از صندوق ذخيره ارزي، فروش اموال و املاك دولتي و حتي استفاده از منابع مردم در بورس و... را پيموده‌اند و امروز عملا راهي براي تامين منابع پيش روي دولت قرار ندارد. در يك چنين شرايطي دولت راهي جز افزايش نرخ ارز و افزايش قيمت بنزين و ساير خدمات دولتي را ندارد. افزايش قيمت بنزين با توجه به تبعات امنيتي كه ايجاد مي‌كند به مقدماتي نياز دارد، تنها راهكار باقي مانده بازي با نرخ ارز است كه مي‌تواند بخشي از نيازهاي دولت را در كوتاه‌مدت تامين كند. البته دولتي‌ها احتمالا آگاه هستند كه افزايش نرخ ارز نهايتا به ضد خود بدل شده و قيمت تمام شده پروژه‌هاي دولت را نيز بالا مي‌برد. اينكه دولت تمايل به افزايش نرخ دارد، روشن است. دولت هم ماهي‌هاي خود را از آب گل‌آلود صيد می‌كند.

براي شرايط فعلي آيا مي‌توان برندگان و بازندگاني را متصور شد؟

برندگان معادله افزايش نرخ ارز بدون ترديد ذي‌نفعان، سوداگران و افرادي هستند كه به ارز توافقي دسترسي دارند. افراد و جرياناتي كه از فقر مردم، ثروتمند شده و سودهاي كلان به جيب مي‌زنند‌. بازندگان وضعيت اقشار حقوق‌بگيري هستند كه ناچارند با حقوق‌هاي ۱۴ و ۱۵ ميليون تومان روزگار سپري كنند. مردمي كه از اين حقوق دريافتي بايد ۸ تا ۱۰ ميليون تومان را صرف اجاره‌خانه كنند و باقي ماه را با ۵ الي ۶ ميليون تومان سپري كنند. نهايتا هم سر و ته افزايش دستمزدها با ۲۵ الي ۳۰ درصد به هم مي‌آيد، بدون اينكه كسي به اين پرسش مهم پاسخ بدهد كه خانواده‌هاي حداقل‌بگير ايراني با اين حقوق‌ها آيا زندگي مي‌كنند يا اينكه فقط زنده مي‌مانند؟! در ادامه هم بايد منتظر باشيم نوسانات ارزي اخير در ساير بازارها از جمله خودرو، طلا، مسكن و بورس نمايان شود.