جايگاه امنيت اجتماعي كجاست؟
همهچيز از اظهارات وكيلي در مورد پرونده تعرض يكي از تكنسينهاي اورژانس به يك بيمار شروع شد. درحالي كه مسوولان اورژانس سعي داشتند اين خبر را ناديده گرفته و صحبتهاي اين وكيل در يك برنامه اينترنتي را فاقد وجاهت قانوني جلوه دهند، منتشر شدن اخبار ديگر در رابطه با چنين اتفاقي ماجرا را به سمت و سوي ديگري برد.
آزار جنسي به تجربه روزمره زنان در اكثر جوامع تبديل شده است
همهچيز از اظهارات وكيلي در مورد پرونده تعرض يكي از تكنسينهاي اورژانس به يك بيمار شروع شد. درحالي كه مسوولان اورژانس سعي داشتند اين خبر را ناديده گرفته و صحبتهاي اين وكيل در يك برنامه اينترنتي را فاقد وجاهت قانوني جلوه دهند، منتشر شدن اخبار ديگر در رابطه با چنين اتفاقي ماجرا را به سمت و سوي ديگري برد. وقتي پدري با مراجعه به يكي از خبرگزاريها مدعي شد كه اين اتفاق باعث شده تا او دو دختر جوانش را به فاصله يك روز از دست بدهد و همچنان هم پيگير پرونده است ديگر انكار نميتوانست راهكار مناسبي براي شانه خالي كردن مسوولان از بار مسووليت باشد. هر چند سخنگوي اورژانس كشور در واكنش به اين خبر اعلام كرد: اگر مورد تجاوز تكنسين اورژانس به بيمار در داخل آمبولانس اورژانس صحت داشته باشد، بايد بگويم چنين فردي در سيستم اورژانس كه هيچ در سيستم درمان كشور جايي ندارد و معتقديم كه محروميت شغلي ۲ ساله كافي نيست و اين فرد به كلي بايد از سيستم درمان حذف شود؛ چرا كه اگر بعد از ۲ سال برگردد دوباره چنين كاري را انجام ميدهد. بابك يكتا پرست تاكيد كرد: حوزه سلامت و درمان، حريم امن مردم است و تمام افتخار ما اين است كه امنيت ذهني را در مواقع نياز درمان فوري براي مردم فراهم ميكنيم و اگر چنين اتفاقي افتاده باشد مسلما بايد با چنين فردي بهطور قاطع برخورد شده و بايد از اين سيستم حذف شود؛ چراكه خود من به عنوان شهروند در چنين مواقعي احساس امنيت نميكنم و معلوم است كه بايد حذف شود. ما فقط منتظريم كه وكيل مربوطه تكليف صحت آن را زودتر مشخص كند. همچنين به گفته سخنگوي اورژانس پشت تمام آمبولانسهاي اورژانس شماره «۱۹۰» نوشته شده است و اگر كسي هر نوع شكايتي از آمبولانسها دارد، با اين شماره تماس بگيرد و موضوع را مطرح و پيگيري كند و بازرسي اورژانس هم شكايت مطرح شده را تا حصول نتيجه پيگيري ميكند.
جايگاه امنيت اجتماعي كجاست؟
اما بروز اتفاقاتي از اين دست يك سوال بزرگ را در ذهن افراد تداعي ميكند؛ اينكه در چنين شرايطي امنيت اجتماعي افراد چطور بايد تامين شود. اينگونه اتفاقات تا چه حد ميتواند به اين امنيت اجتماعي آسيب برساند و به آن خدشه وارد كند. براي پاسخ به اين سوال و البته بررسي موضوع با احمد جعفري، دانشآموخته دكتراي جامعهشناسي، دانشگاه خوارزمي، تهران گفتوگو كرديم.
آزار جنسي به تجربه روزمره زنان در اكثر جوامع تبديل شده است
احمد جعفري، دانشآموخته دكتراي جامعهشناسي دانشگاه خوارزمي ميگويد: «با اينكه آزار جنسي به تجربه روزمره زنان در اكثر جوامع تبديل شده است، ولي شنيدن خبر آزار و تجاوز جنسي در محيطهايي مثل آمبولانس مايه خشم و نگراني مضاعف است. منشا اين نگراني و نفرت فقط همدردي با قربانيان اين بزهها نيست. هر كسي تصور ميكند روزي خودش يا يكي از عزيزانش در اوج بيماري و آسيبپذيري كارش به اورژانس ميافتد و مجبور است به آن اعتماد كند. وقوع چنين جرايمي به امنيت رواني و اعتماد اجتماعي آسيب وارد ميكند و در عين حال، برندينگ و سرمايه اجتماعي اورژانس را تحليل ميبرد.»
ارتكاب جرايمي نظير تعرض در دستگاه سلامت به اعتماد اجتماعي ضربه ميزند
او ادامه ميدهد: «فلسفه وجودي سازمانهاي بهداشتي و درماني كمك به افراد آسيبديده، ايجاد امنيت و كاهش آلام افراد است. نميتوان انكار كرد كه اكثريت كاركنان اورژانس كشور انسانهايي بااخلاق، فداكار و متعهد هستند كه براي سلامتي مردم تلاش ميكنند. بارها شاهد ازجانگذشتگي پزشكان، پرستاران و ديگر اعضاي كادر درمان در مواردي مثل جنگ، زلزله و ايام كرونا بودهايم. با اين همه، نبايد از كنار چنين اتفاقي بهسادگي گذشت. چنين حوادثي وجه اجتماعي دستگاه سلامت كشور را خدشهدار ميكند و فداكاري اكثريت كاركنان آن را زائل ميسازد.»
احمد جعفري بيان ميكند: «آزار جنسي با ايجاد و تقويت حس ناامني در زنان همراه است و به پديدهاي نگرانكننده تبديل شده است. پژوهشها حاكي از آنند كه دانش موردنياز ما درباره جرايمي مثل تجاوز و تعرض جنسي (بهويژه هنگامي كه زنان و كودكان قرباني باشند) بسيار كم است. فقدان چنين دانشي نگرانكننده است. انگار مساله اهميت كافي براي جلبتوجه پژوهشگران را دارا نيست يا موانع اساسي در شناخت ابعاد مختلف مساله وجود دارد. اين وضعيت در كشور ما مشهود است.»
عوامل اجتماعي مانع پرداختن به مساله
اين جامعه شناس اضافه ميكند: «جو سنتي و مردسالارانه جامعه، شرم قربانيان، فقر، تحصيلات پايين خانواده، عدم ارايه آموزشهاي لازم، گزارش نشدن موارد تجاوز و تعرض در سطوح مختلف، فشار خانواده به قربانيان براي همكاري نكردن با پليس و خبرنگار و وكيل و پژوهشگر، عدم مراجعه قربانيان به مراكز قضايي و درماني و مسائل ديگر مانع گردآوري اطلاعات و كسب دانش درباره تعرض و تجاوز ميشود.»
برخورد دستگاه قضايي با جرم بايد مورد قبول جامعه باشد
احمد جعفري ميگويد: «وقتي با جرايمي نظير تعرض و آزار جنسي در آمبولانس مواجه ميشويم، افكار عمومي جامعه بهشدت جريحهدار ميشود. مطالبه عمومي فزايندهاي از دستگاه قضايي و ديگر نهادهاي در سطح جامعه شكل ميگيرد كه بايستي پاسخ داده شود. در صورتي كه پاسخ سازوكارهاي رسمي براي جامعه كافي نباشد، احتمال شكلگيري اقدامات انتقامجويانه غيررسمي وجود دارد. اين اقدامات هم در نوع خود نظم و امنيت عمومي را به خطر مياندازند. قربانيان تجاوز معمولا زنان و كودكان هستند كه از قدرت اجتماعي چندان زيادي برخوردار نيستند.»
او ميافزايد: «يكي از نكات قابل توجه در اين موارد، وضعيت بيماري و ضعف قربانيان است. حال آنكه نهاد بهداشت متولي سلامت و آرامش شهروندان است. در گزارشها نيز ذكر شده است كه برخي قربانيان اين حادثه و اطرافيانشان اقدام به خودكشي نمودهاند.»
تاثیر بر زندگي اجتماعي و روان قربانيان است
اين دانشآموخته دكتراي جامعهشناسي ميگويد: «تجاوز و تعرض جنسي آثار دهشتناكي بر روان و زندگي اجتماعي زنان قرباني دارد. زنان در مقايسه با مردان ايراني بيشتر اشكال مختلف آزار جنسي را در زندگي تجربه كردهاند و ابژه سوءاستفاده جنسي قرار گرفتهاند. بسياري از زنان ايراني تا مدتها پس از سوءاستفاده و آزار جنسي اختلال استرس پس از تروما را با خود يدك ميكشند. واقعيت اين است كه تجاوز جنسي سلامت روان زنان را به خطر مياندازد و باعث افزايش شديد اضطراب ميشود.»
لزوم نگاه جامعهشناختي و رسيدگي سريع و قاطع
احمد جعفري بيان ميكند: «كماهميت انگاشتن آزار و تجاوز جنسي علاوه بر آسيب زدن به سلامت زنان، احساس ناامني و انزواگزيني در ايشان ايجاد ميكند. اين امر به معني كاهش مشاركت اجتماعي زنان و محروم ساختن جامعه از قابليتها و استعدادهاي آنان است. تأمل جامعهشناسانه نشان ميدهد كه تجاوز جنسي عليرغم آمار پايين گزارش ازجمله جرايمي است كه افكار عمومي جامعه را بهشدت آزار ميدهد و حس انتقامجويي را تقويت ميكند، به همين دليل رسيدگي عاجل به آن ضروري است.»
سازمانها موظف هستند در راستاي كاهش فراواني آزار وارده اقداماتي داشته باشند
او ميافزايد: «با توجه به شرايط خاص وقوع جرم در اين مورد (تجاوز در آمبولانس)، رسيدگي قضايي بهتنهايي التيامبخش افكار عمومي نخواهد بود. در اكثر جوامع پيشرفته كدها و مقررات خاصي (فراتر از مجازاتهاي پيشبينيشده در حقوق رسمي) براي شناسايي و برخورد با اشكال آزار و تجاوز جنسي در سازمانها تدوين شده است. در چارچوب اين كدها، سازمانها موظف هستند به اعضاي خود در زمينه ريشههاي فرهنگي و اجتماعي آزار و تجاوز جنسي آموزشهاي لازم بدهند. همچنين با آموزش شيوههاي مقابله با رفتارهاي آزاردهنده، تا حدود زيادي از فراواني اين رفتارها بكاهند. اين مجموعهها بايد مجازات رفتارهاي آزاردهنده را با صراحت به افراد بيان كرده و مسووليت آنها در اين زمينه را گوشزد كنند.» اين جامعهشناس بيان ميكند: «در اكثر سازمانهاي كشورهاي پيشرفته بعيد است در صورت اثبات ارتكاب آزار و تجاوز جنسي، مجرم قادر به ادامه شغلش باشد. متاسفانه در موارد مربوط به تجاوز در آمبولانسها باوجود اثبات جرم، افراد هنوز اخراج نشدهاند. مسوولان بايد در نظر داشته باشند اين شكل از برخورد و ناچيز انگاشتن يك جرم جدي پيامدهاي وخيمي مانند آزرده شدن افكار عمومي، احساس ناامني بيشتر زنان و افول سرمايه اجتماعي و به خطر افتادن برندينگ سازمان اورژانس كشور را
در پي خواهد داشت.»
كليشههاي جنسيتي موجب ناديدهانگاري
جرم ميشود
او اضافه ميكند: «پژوهشها نشان ميدهند كه ساختارها و كليشههاي فرهنگي نقش اساسي در وقوع و تكرار آزار و تجاوز جنسي دارند. برساخت زنان به عنوان ابژههاي ناتوان، وابسته، منفعل و آسيبپذير در مقابل برساخت مردان به عنوان موجوداتي مستقل، قدرتمند و مقتدر كه كنترلي بر ميل جنسي خود ندارند، به نوعي مشوق مردان در ارتكاب به آزار و تجاوز جنسي است. اين فرهنگ با خلق سوژه-منقادهاي مطلوب خود به بازتوليد ساختارهاي نابرابر و تبعيضآميز عليه زنان كمك ميكند. در اين چارچوب، تجاوز جنسي تسهيل شده و ناديده گرفته ميشود.»
تداوم فرهنگ كنوني مانع رسيدگي صحيح
احمد جعفري در پايان ميگويد: «با تداوم اين فرهنگ، قربانيان جرات كافي براي گزارش نخواهند داشت و مساله براي جامعه و نهادهاي ذيربط كماهميت خواهد ماند. مقابله با اين شرايط اجتماعي فرهنگي به تلاش علمي منظم و مداوم نياز دارد. رسانههاي جمعي، مطبوعات و صنايع فرهنگي بايستي كليشههاي فرهنگي جنسيتي و باورهاي غلط را به چالش بكشند. همچنين بايد از ظرفيت نهادهاي مردمي و خود زنان براي شكستن كليشههاي فرهنگ جنسيتزده استفاده شود. تجربه نشان داده است كه زنان از توانايي بيشتري براي پرداختن به مسائل خودشان برخوردارند.»