مردم در بیبرقی؛ وزرا در جدال/ جنگ ناترازی انرژی در ۲ وزارتخانه نفت و نیرو بالا گرفت
بحران ناترازی انرژی در ایران به فصل جدید خود رسیده است. در حالی که مردم در نبود برق و گاز زندگی روزمره و کسبوکارشان را مختلشده میبینند، دو وزارتخانه نفت و نیرو با یکدیگر وارد جدال شدهاند و انگشت اتهام را به سمت یکدیگر نشانه میگیرند.
به گزارش تجارت نیوز، ناترازی انرژی در سال جاری به شکل یک ابربحران درآمد و علاوه بر تکرار قطعی گسترده برق در تابستان، این موضوع به زمستان هم کشیده شد. با این حال، زمستان امسال آنچنان هم به استقبال سرما نرفت و دمای هوا در بیشتر استانهای کشور در بسیاری از روزها به تناسب آخرین فصل سال کاهش نیافت تا روزگار هم باب میل مسئولان پیش رود.
با این حال این سازگاری آب و هوا هم چندان کارساز نشد و تقریباً در تمام روزهای زمستان، مناطقی از کشور قطعی برق را تجربه کردند. اما شب گذشته خاموشیها به اوج خود رسید و بدون اطلاعرسانی قبلی تقریباً به تمام مناطق و محلههای تهران هم رسید.
در شرایطی که انتظار میرفت وزارت نیرو و شرکت توانیر بهعنوان متولیان اصلی مدیریت و تأمین برق ضمن عذرخواهی از مردم، توضیح قانعکنندهای در این مورد ارائه دهند، اما صرفاً اطلاعیهای منتشر کردند که بیشتر نشان از شانه خالیکردن این نهادها از زیر بار مسئولیت داشت.
در واقع شرکت توانیر با انتشار این اطلاعیه، سرمای هوا، مردم و درنهایت وزارت نفت را مقصر اصلی قطعی برق معرفی کرد و درنهایت هم از تمام شهروندان خواست تا با شرکت در پویش «2 درجه کمتر» به کاهش خاموشیها کمک کنند.
خشم وزارت نفت از اطلاعیه توانیر
گویا انتشار اطلاعیه توانیر که در آن به تأخیر و محدودیت در سوخترسانی بهعنوان یکی از عوامل قطعی برق و ناترازی انرژی اشاره شده بود، چندان به مذاق وزارت نفت خوش نیامد و مسئولان این وزارتخانه در اولین دقایق حضور در محل کار خود بلافاصله با لحنی تند بیانیهای عجیب علیه وزارت نیرو منتشر کردند.
وزارت نفت در بیانیه خود صراحتاً و مستقیماً وزارت نیرو را خطاب قرار داد و ضمن نسبت دادن فرافکنی به آن، در پایگاه اطلاعرسانی خود نوشت: در حالی که آمار نشان میدهد مدیریت صحیح سبد سوخت میتوانست از مشکلات اخیر جلوگیری کند، وزارت نیرو به جای تمرکز بر سیاستگذاری صحیح و اجرای مصوبات مرتبط با مصرف سوخت مایع، تلاش دارد با فرافکنی، کمبود گاز را عامل اصلی خاموشیها جلوه دهد.
در ادامه این بیانیه آمده است: این در حالی است که تأمین گاز و سوخت مایع، حتی فراتر از تعهدات انجام شده و در بسیاری از روزها بیش از میزان تکلیفشده به نیروگاهها تحویل داده شده است. نادیده گرفتن این واقعیت و چشمپوشی از نقش مدیریت نامناسب سوخت معادل، نهتنها مشکل را حل نمیکند، بلکه میتواند زمینهساز چالشهای مشابه در آینده باشد.
جدال بر سر ناترازی انرژی
تقابل دو وزارتخانه به انتشار بیانیه و اطلاعیه محدود نشد و مسئولان دو وزارتخانه با انجام چند مصاحبه نشان دادند که در جدالی جدی قرار گرفتهاند. چنانکه وزیر نفت در حاشیه جلسه هیأت دولت به این موضوع پرداخت و در جمع خبرنگاران اعلام کرد که خاموشی دیشب تهران ارتباطی به تأمیننشدن سوخت نیروگاهها ندارد.
البته هیچ یک از دو طرف در این جدال اتهامزنی به مردم را کنار نگذاشتند و محسن پاکنژاد نیز در اظهارات خود به رکوردشکنی مصرف گاز در بخش خانگی تأکید کرد تا او هم مردم را بینصیب نگذارد.
سعید توکلی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، نیز امروز به ایلنا اعلام کرد که از ابتدای آذر تاکنون نسبت به مدت مشابه سال قبل میزان گاز تحویلی به نیروگاهها رشد شش درصدی داشته است.
در مقابل این موضعگیریها، مسئولان وزارت نیرو هم سکوت نکردند و به یکباره اعلام کردند که حداقل تا پایان سال 1404 قرار نیست بحران ناترازی انرژی حل شود. در همین زمینه محمد اللهداد، معاون انتقال و تجارت خارجی توانیر، به جماران گفت: برای سال 1404 مشکل برق به طور کلی حل نمیشود، اما تلاش این است که وضعیت بهتر شود.
خشم در برابر خشم
تقابل وزارت نیرو نیز به مصاحبه اللهداد محدود نشد و این وزارتخانه هم در بیانیهای سرگشاده تمام تقصیر را متوجه وزارت نفت دانست. در بخشی از این بیانیه آمده است که در روز گذشته به میزان ۶۷ میلیون مترمکعب گاز تحویل نیروگاهها شد که در مقایسه با روز مشابه سال گذشته که ۱۸۷ میلیون مترمکعب در روز بود ۶۴ درصد کاهش داشته است.
همچنین آمده است که «در مجموع آمار نشان میدهد که وزارت نفت در تخصیص گاز و سوخت کافی برای نیروگاهها تعلل و کوتاهی کرده و مقصر بوده و به همین خاطر باعث بروز این خاموشیها و بحرانهای اجتماعی و سیاسی ناشی از آن شده است. اما متاسفانه حاضر نیست مسئولیت خودش را بپذیرد و مانند سنوات گذشته وزارت نفت همچنان توپ را به زمین وزارت نیرو انداخته و باعث شده وزارت نیرو مقصر جلوه داده شود در حالی که وزارت نیرو واقعا مقصر نیست.».
نکته جالب توجه این است که وزارت نیرو پس از آنکه هر چه در توان داشت به وزارت نفت نسبت داد، به مسئله وفاق، همافزایی، پرهیز از تشتت و اتهامزنی تأکید و خود را خادم مردم معرفی کرده است.
خادمان ناترازی انرژی!
مسئولان وزارتخانههای نفت و نیرو در شرایطی خود را خادمان ملت معرفی میکنند که خدمات آنها باعث شده تا خاموشی و کمبود گاز و حتی آب دیگر به بخش جداییناپذیر زندگی مردم ایران تبدیل شود.
در حال حاضر که وزارت نفت و نیرو سعی دارند توپ ناترازی انرژی را به زمین یکدیگر بیندازند، نهتنها برای مردم تفاوتی ندارد که مقصر این ناترازی کدام نهاد است، بلکه حتی بسیاری از شهروندان حتی وزارت نفت یا نیرو را نمیشناسند و حتی ممکن است ندانند که تفاوت این دو وزارتخانه با یکدیگر چیست؟! وزارتخانههایی که هر دو، بخشی از دولت هستند و انتظار مردم این است که دولت سرانجام چارهای برای رفع این ناترازیها بیندیشد.
البته فراتر از دولت، میتوان به شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا اشاره کرد که همین چند روز پیش به مسئله سیبزمینی ورود کردند و بر اساس اظهارات وزیر جهاد کشاورزی به این وزارتخانه اجازه دادند که بازار سیبزمینی را کنترل کند؛ حال آیا موضوع ناترازی انرژی از اهمیت کمتری برخوردار است که این شورا به آن ورود نمیکند؟
البته یکی از مسائل اصلی اقتصاد ایران به همین نوع ورودها بازمیگردد که همراه با دستور، ابلاغ و ضربالاجل است؛ چنانکه دولت و مجلس در دورههای مختلف بر این تصور بودهاند که با صدور یک دستور میتوانند بازار سیبزمینی یا هر بازار دیگری را تحت کنترل درآورند. شاید چنین سیاستی در کوتاهمدت برای بعضی از بازارهای کالا در مقاطعی پاسخگو باشد، اما نبود انرژی و ناتوانی در مدیریت آن مسئلهای نیست که بتوان با ضرب و زور آن را حل کرد.
حل ناترازی انرژی؛ نیازمند جدال 2 وزیر یا محتاج سرمایه؟
انرژی، بازاری است که تعادل آن پیش از هر اتفاقی نیاز به سرمایهگذاری، دانش فنی، مدیریتی کاربلد و تکنولوژی دارد و جدال بر سر اینکه چه کسی مقصر است تنها این بحران را جدیتر و غیرقابل حل میکند.
بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران بر این عقیدهاند که ریشه ناترازی انرژی پیش از آنکه ریشه در سوخترسانی یا نحوه فعالیت نیروگاهها داشته باشد، به فرار سرمایه از این بخش بازمیگردد.
در چنین شرایطی که بخش انرژی ایران تشنه سرمایه است، گاه و بیگاه مسئولان کشور بر آتش تحریم میدمند و همچنان به مذاکرات پشت میکنند. موضوعی که نهتنها جذب سرمایه را بهمراتب سختتر از گذشته میکند، بلکه سرمایه ناچیزی را هم که در این بخش وجود دارد، فراری میدهد.
بنابراین شاید سادهانگارانه باشد که عدهای تصور کنند ناترازی انرژی در پایان این جدالها حل شود؛ بلکه حل این مشکل نیاز به راهکارهای کلانتر دارد که شاید گام نخست آن رفع تحریم و بازگشایی درهای کشور روی سرمایهها باشد.
به دنبال همین بیتوجهی به تحریم و فرار سرمایه است که حداقل در حدود دو دهه اخیر برنامه جدی برای احداث نیروگاههای جدید تدوین نشده و با استهلاک و فرسودگی نیروگاههای فعال، میزان مصرف برق کشور از ظرفیت تولید آن پیشی گرفته است.
حضور بیحد و حصر دولت در صنعت برق باعث شده تا بخش خصوصی هم سرمایه خود را کاملاً از این بخش خارج کند و دولت در مدیریت این صنعت یکه و تنها بماند.
آمار نشان میدهد در سال 1387 بخش خصوصی سرمایهگذاری 6.5 میلیارد دلاری را در صنعت برق انجام داده بود. اما اکنون پس از گذشت 16 سال رقم این سرمایهگذاری به نیم میلیارد دلار هم نمیرسد.
خروج پیمانکاران بخش خصوصی از این صنعت باعث شده تا نرخ رشد ظرفیت نیروگاهی ایران از حدود 9 درصد ابتدای دهه 90، اکنون به کمتر از دو درصد برسد. این در حالی است که طبق اعلام سندیکای صنعت برق میزان مصرف برق سالانه بین پنج تا هفت درصد رشد دارد.
بر همین اساس ناترازی روزانه برق که در سال گذشته در محدوده 10 هزار مگاوات بود، امسال به 18 هزار مگاوات رسیده و وزیر نیرو اعلام کرده است که در تابستان سال آینده این ناترازی به 24 هزار مگاوات هم میرسد.
محاسبات حاکی از آن است که ساخت هر نیروگاه 1000 مگاواتی تقریباً به 500 میلیون دلار سرمایه نیاز دارد. بنابراین همین حالا با فرض صحت اینکه ناترازی روزانه برق بیشتر از 18 هزار مگاوات نیست، با سرمایهگذاری 9 میلیارد دلاری میتوان بحران کمبود برق را پشتسر گذاشت.
حال آیا وزرای نیرو و نفت دولت مسعود پزشکیان که بر وفاق هم تأکید دارند و خود را خادم ملت میدانند، قبل از صدور بیانیه و انجام مصاحبههای آتشین خود به چگونگی جذب این 9 میلیارد دلار اندیشیدهاند؟
شاید این دو وزیر مسئول مستقیم تحریم یا انجام مذاکرات هستهای نباشند، اما آیا مذاکره با بخش خصوصی واقعی در ایران که ظرفیت ویژهای از لحاظ مالی و فنی برای ورود به این بخش دارد هم مربوط به ارکان دیگر حاکمیت است؟
در همین زمینه فعالان بخش خصوصی بارها اعلام کردهاند که در صورت ورود به بخش سرمایهگذاری در بخش نیروگاهی این توانایی را دارند که در طول دو سال حل بحران قطعی برق و خاموشی را از یک رؤیا به واقعیت تبدیل کنند.
وزرا در جنگ زرگری؛ ناترازی انرژی جدیتر از همیشه
آنچه اکنون مردم با آن سر و کار دارند، ارتباطی به بیانیههای تند و تیز مسئولان دولت ندارد. آنها صرفاً شاهد آسیبهای جدی به کسبوکار و روال زندگی عادی و روزمره خود هستند که در مقابل این ناترازیها به تعطیلی کشانده شدهاند.
از این رو، از نهادهای مختلف دولتی انتظار میرود به جای صدور بیانیه و انجام مصاحبههای وقتگیر و بینتیجه که بیشتر جنبه سیاسی دارد و قدرتطلبی وزرا را به تصویر میکشد، چارهای جدی برای عبور از ناترازی انرژی بیندیشند.
شاید امروز این دو وزارتخانه در یک جنگ زرگری بتوانند یکدیگر را متهم و برخی از رسانهها را سرگرم کنند، اما با ادامه این روند احتمالاً دیگر سوخت یا نیروگاه فعالی هم وجود نداشته باشد که جدالهای اینچنینی بر سر آن شکل بگیرد.
![](/files/fa/adv/60331_191.gif)