![طالبان آب هيرمند را به شورهزار فرستاد؛ به ايران نداد طالبان آب هيرمند را به شورهزار فرستاد؛ به ايران نداد](/files/fa/news/1403/11/25/78523_147.jpg)
طالبان آب هيرمند را به شورهزار فرستاد؛ به ايران نداد
مساله حقابه ايران از هيرمند همچنان هم يكي از مشكلاتي است كه گويا هيچ راهكاري براي اجرايي شدن آن وجود ندارد. در واقع طالبان كه اكنون بر افغانستان حكمراني ميكند ترجيح ميدهد سرريز آب هيرمند را به شورهزارهاي اين كشور هدايت كند تا اينكه آن را به ايران بدهد.
مساله حقابه ايران از هيرمند همچنان هم يكي از مشكلاتي است كه گويا هيچ راهكاري براي اجرايي شدن آن وجود ندارد. در واقع طالبان كه اكنون بر افغانستان حكمراني ميكند ترجيح ميدهد سرريز آب هيرمند را به شورهزارهاي اين كشور هدايت كند تا اينكه آن را به ايران بدهد. بارها و بارها مقامات اين كشور به بهانههاي گوناگون از پرداخت حقابه ايران سر باز زدهاند و هيچ كدام از راهكارهاي مذاكره و ديپلماسي نتوانسته آنها را به انجام تعهداتي كه نسبت به ايران دارند وادارد. طبق آخرين اخبار افغانستان همچنان از جريان آب رودخانه هيرمند به سمت سيستان و بلوچستان، درياچه هامون و شهرستان زابل جلوگيري ميكند. اين در حالي است كه آب در رودخانه هيرمند جريان دارد، اما مقامات افغان با بهانههاي واهي از ورود آب به كشورمان ممانعت كرده و آن را به سمت شورهزار گودزره منحرف ميكنند. بررسي تصاوير ماهوارهاي Sentinel-۲ توسط مركز ملي مطالعات راهبردي كشاورزي و آب اتاق ايران نشان ميدهد كه در ۲۰ روز از ۲۲ ديماه تا ۱۲ بهمنماه ۱۴۰۳ جريان قابلتوجهي از آب در هيرمند وجود داشته است. اين آب در بند كمالخان جمعآوري و سپس از طريق مخزن دوم آن به شورهزار گودزره هدايت شده است. در گذشته، گودزره تنها مازاد آب تالاب هامون را از طريق رودخانه شيله دريافت ميكرد، اما پس از ساخت بند كمالخان، مسير طبيعي رودخانه هيرمند به عمد تغيير داده شده است.
چرا افغانستان ميخواهد مرزهاي شرقي ايران را به بيابان تبديل كند
با چنين رفتاري كه همسايه شرقي ما در قبال حقابه ايران در پيش گرفته اين سوال مهم پيش ميآيد كه افغانستان چرا ميخواهد مرزهاي شرقي ايران را به بياباني غير قابل سكونت تبديل كند. اين روندي كه افغانستان در پيش گرفته دير يا زود باعث خشكسالي و بيابان زايي در اين منطقه شده و امكان زيست در آنجا را از بين ميبرد. اتفاقي كه ميتواند امنيت مرزهاي شرقي كشور را به شكل چشمگيري به خطر بيندازد. نكته غمانگيز اينجاست كه مسوولان وزارت امور خارجه به جاي اينكه تدبيري براي گرفتن حقابه از افغانستان بينديشند به دنبال تكذيب اخباري مانند رهاسازي آب هيرمند به شوره زارهاي افغانستان هستند. اخباري كه به راحتي ميتوان صحت آن را از تصاوير ماهوارهاي تاييد كرد.
بهانههاي واهي مقامات افغان براي ندادن حقابه ايران
حميدرضا رمضاني، كارشناس ارشد محيط زيست در اين باره ميگويد: افغانستان همچنان از جريان آب رودخانه هيرمند به سمت سيستان و بلوچستان، درياچه هامون و شهرستان زابل جلوگيري ميكند. اين در حالي است كه آب در رودخانه هيرمند جريان دارد، اما مقامات افغان با بهانههاي واهي از ورود آب به كشورمان ممانعت كرده و آن را به سمت شورهزار گودزره منحرف ميكنند. او ميافزايد: برخلاف ادعاي مسوولان وزارت امور خارجه، انحراف سيلاب هيرمند به شورهزار گودزره همچنان ادامه دارد. اين در حالي است كه بر اساس معاهده رسمي سال ۱۳۵۱ ميان نخستوزير وقت ايران (اميرعباس هويدا) و نخستوزير وقت افغانستان (موسي شفيق) مقرر شد افغانستان سالانه ۸۵۰ ميليون متر مكعب آب از طريق هيرمند به ايران اختصاص بدهد، اما اين تعهد از سوي افغانستان رعايت نميشود.
نقش اشتباه ايران در ساخت بند كمالخان
مساله زماني غمانگيزتر ميشود كه بدانيم ايران نقش بسزايي در فراهم آوردن زيرساختهاي ساخت سد كمال خان در افغانستان داشته است. بر اساس اخبار منتشر شده دولت افغانستان در سالهاي ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ در حال احداث بند كمالخان بود، اما به دليل نبود زيرساختهاي لازم، ايران سيمان مورد نياز اين پروژه را تأمين كرد! نتيجه اين اقدام، تكميل بند كمالخان و مسدود شدن جريان طبيعي آب به ايران بود.
نقش تركيه در بحران آب افغانستان
حل بحران حقابه ايران از افغانستان تنها از طريق ديپلماسي آب ممكن نيست، بلكه بايد همكاريهاي اقتصادي و انرژي نيز در نظر گرفته شود. تركيه كه سوداي ژاندارمي خاورميانه را در سر دارد، با سرمايهگذاري گسترده در افغانستان، عملا مديريت منابع آبي اين كشور را در دست گرفته است. تركيه با اجراي پروژههاي شهرسازي، جادهسازي، سدسازي و كشاورزي نفوذ قابلتوجهي در افغانستان يافته و اكنون اين كشور را به ابزاري براي فشار به ايران تبديل كرده است. اين اتفاق در حالي رخ ميدهد كه تركيه هم هميشه در دادن حقابه ايران كارشكني ميكند در واقع اين كشور با سدسازي روي ارس باعث شده تا بخشي از اين رودخانه كه در ايران است تا آستانه خشك شدن پيش برود.
گزينه نظامي براي جلوگيري از زيادهخواهيهاي افغانستان
بحران آب در هيرمند تنها يك مساله فني و محيطزيستي نيست بلكه ابعاد اقتصادي، سياسي و ژئوپليتيكي گستردهاي دارد. ايران بايد ضمن پيگيري ديپلماسي آب، از اهرمهاي اقتصادي، سياسي و حتي نظامي براي جلوگيري از زيادهخواهيهاي افغانستان و نقشآفريني بازيگران خارجي مانند تركيه و آذربايجان استفاده كند. عدم توجه به اين مساله ميتواند در آينده نزديك به يك بحران امنيتي تمامعيار براي ايران تبديل شود.