كاهش قدرت خريد  از عوامل مهم تهديد امنيت غذايي كشور
امنيت غذايي در ايران تحت‌تاثير چالش‌هاي ساختاري و بحران‌هاي محيطي قرار دارد

كاهش قدرت خريد از عوامل مهم تهديد امنيت غذايي كشور

۱۴۰۳/۱۱/۲۷ - ۰۱:۵۶:۱۵
|
کد خبر: ۳۳۴۱۳۰

خودكفايي كلمه‌اي است كه شايد ظاهري فريبنده داشته باشد و بسياري از كشورها براي رسيدن به آن دست به هر كاري بزنند اما اگر در مسير درست و با توجه به اهداف تعيين شده اجرايي نشود نه تنها نمي‌تواند جوامع را از گزند آسيب‌هاي احتمالي محفوظ دارد كه ممكن است به اين آسيب‌ها دامن بزند.

تحقق خودكفايي لزوما امنيت غذايي را به ‌دنبال نخواهد داشت

گلي ماندگار|

خودكفايي كلمه‌اي است كه شايد ظاهري فريبنده داشته باشد و بسياري از كشورها براي رسيدن به آن دست به هر كاري بزنند اما اگر در مسير درست و با توجه به اهداف تعيين شده اجرايي نشود نه تنها نمي‌تواند جوامع را از گزند آسيب‌هاي احتمالي محفوظ دارد كه ممكن است به اين آسيب‌ها دامن بزند. درست مانند اتفاقي كه در زمينه خودكفايي كشاورزي در كشور ما رخ داد. اين شعار سال‌هاي سال باعث شد تا ما تمامي منابع آبي خود را با كشاورزي سنتي به هدر بدهيم و در نهايت هم نه تنها به خودكفايي در اين زمينه نرسيديم كه حالا با بحران‌هاي ديگري هم مواجه شده‌ايم؛ از كمبود آب در اكثر شهرها و استان‌ها تا فرونشست زمين و .... بنا به گفته بسياري از متخصصان خودكفايي اگر با برنامه مدون و جامع همراه نباشد مي‌تواند آسيب‌هاي جبران‌ناپذيري به هر جامعه مدعي آن وارد كند. به اين ترتيب خودكفايي بدون برنامه مي‌تواند جامعه را با چالش‌هاي ساختاري و بحران‌هاي محيطي مواجه كند. در واقع اصرار بر خودكفايي بدون برنامه حتي مي‌تواند امنيت غذايي يك كشور را با خطر جدي مواجه كرده و باعث بروز مشكلات جانبي بسياري شود.

 

امنيت غذايي چيست؟

سازمان ملل، امنيت غذايي را دسترسي همه مردم به غذاي كافي در تمام اوقات براي داشتن يك جسم سالم مي‌داند. طبق اين تعريف، موجود بودن غذا، دسترسي به غذا و پايداري در دريافت غذا سه ركن اصلي مي‌باشند. يعني سه مولفه مهم در امنيت غذايي داريم، ماده غذايي بايد خوب به اندازه كافي و در دسترس باشد يعني يك خانواده بايد به اندازه نياز بتواند مواد غذايي تهيه كند و اين مكانيزم هم پايدار باشد، يعني به خاطر يارانه و منابع ارزان قيمت نباشد بلكه به گونه‌اي باشد كه در بلندمدت توليد و در دسترس بودن آن تضمين شود. به هر حال تحقق امنيت غذايي يكي از بنيادي‌ترين ملزومات جامعه‌اي سالم است. از سوي ديگر، امنيت غذايي با رشد و توسعه‌ اقتصادي نيز پيوند نزديكي دارد. ناامني غذايي اثرات اجتماعي و اقتصادي ناگواري در پي خواهد داشت و مي‌تواند ثبات و پايداري سرزمين‌ها را در معرض نابودي قرار دهد.

 

خودكفايي از شعار تا واقعيت

پيمان ايزدي، كارشناس سيستم‌هاي كشاورزي پژوهشگر حوزه امنيت غذايي در اين باره به «تعادل» مي‌گويد: خودكفايي مي‌تواند يك واژه زيبا و فريبنده باشد اما اگر بخواهيم واقع‌بينانه به آن نگاه كنيم عموما باعث مي‌شود تا كشورهايي كه فكر مي‌كنند منابع طبيعي در دسترسي دارند براي تامين منابع غذايي خود به دام آن افتاده و به راحتي اين منابع را از دست داده و در نهايت به هدف نهايي خود كه همان خودكفايي است دست پيدا نمي‌كنند. استفاده از روش‌هاي غيركارشناسي، اصرار بر كارهايي كه قبلا امتحان خورده و شكست خورده و ... مي‌تواند باعث بروز اين مشكلات در جامعه شود. همان‌طور كه ما الان بعد از گذشت سال‌ها نه تنها در زمينه تامين مواد غذايي به خودكفايي لازم نرسيده‌ايم كه حتي بسياري از منابع خود اعم از خاك و آب و... را در اين راه هدر داده و نابود كرده‌ايم.

 

تنش آبي در اكثر مناطق ايران

اين پژوهشگر در پاسخ به اين سوال كه با توجه به شرايط در حال حاضر وضعيت امنيت غذايي در كشور ما چگونه است، اظهار مي‌دارد: در ايران داستان پيچيده‌تر است. ايران در وضعيت جدي‌تر و بحراني‌تري قرار گرفته است. وقتي به نقشه ايران كه در اين باره تهيه شده، نگاه مي‌شود، مي‌بينيم كه عمده استان‌ها در وضعيت بحراني يا بسيار بحراني در حوزه تنش آبي هستند، مثل اصفهان، كرمان، فارس، كهگيلويه و بويراحمد، سيستان و بلوچستان و خراسان جنوبي. ايزدي ادامه مي‌دهد: در واقع كل نيمه شرقي ايران در تنش آبي هستند در نيمه غربي هم مثل آذربايجان شرقي و غربي، اردبيل، زنجان و ايلام هم دچار تنش آبي هستند. در تعداد محدودي از استان‌هاي شمال غربي كشور مثل كردستان، كرمانشاه و همدان تنش آبي مهمي وجود ندارد وگرنه اغلب كشور ايران با تنش آبي مواجه است يعني حدود 260 شهر ايران و تعداد زيادي از روستاها رسما دچار تنش آبي هستند.

 

امنيت غذايي مفهومي چندبعدي است

از سوي ديگر محمدحسين عمادي، دكتراي سيستم‌هاي كشاورزي و سفير سابق و نماينده دايم در سازمان فائو نيز درباره مفهوم امنيت غذايي اظهار مي‌دارد: امنيت غذايي از معنايي جامع و چندبعدي برخوردار است. امنيت غذايي براساس تعريف سازمان خواروبار جهاني (فائو) و بانك جهاني دربرگيرنده شاخص‌هاي متعددي است. مفهوم امنيت غذايي فراهم بودن و دسترسي آحاد جامعه به مواد غذايي مغذي و سالم به‌صورت پايدار، توان مالي مصرف‌كننده، پايداري سيستم غذا را در بر مي‌گيرد.

 

تحقق خود‌كفايي لزوما امنيت غذايي

را به ‌دنبال نخواهد داشت

او درباره ارتباط خودكفايي با امنيت غذايي مي‌گويد: خودكفايي ضامني بر وجود امنيت غذايي نيست. خودكفايي بيان‌كننده توان يك كشور در تامين اقلام غذايي مورد نظر در چارچوب مرزها و در سطح ملي است. تحقق خودكفايي لزوما در دسترس بودن غذاي سالم كافي و مغذي براي افراد جامعه به‌صورت عادلانه و پايدار را در پي ندارد. واژه خودكفايي، امنيت غذايي را به‌طور كامل در بر نمي‌گيرد. نماينده دايم فائو ادامه مي‌دهد: مقايسه امنيت غذايي و خودكفايي صحيح نيست.امنيت غذايي شاخص‌هاي متعددي براي دستيابي به هدفي جامعه و بلندمدت را در بر مي‌گيرد. خودكفايي راهبردي خاص و گاه ناقص براي تامين امنيت غذايي است. گفتمان خودكفايي متشكل از كليدواژه‌هاي كليشه‌اي است كه در دايره لغات انقلابي يافت مي‌شوند. اين گفتمان توسط افرادي مطرح مي‌شود كه معتقدند براي صيانت از انقلاب در برابر دشمن، مقابله با تحريم‌هاي خارجي و دسترسي به استقلال داخلي بايد به منابع درون كشور متكي باشيم.

واژه خود‌كفايي بدون توجه به واقعيات

استفاده سياسي دارد

محمدحسين عمادي در بخش ديگري از سخنان خود به مساله خودكفايي اشاره كرده و مي‌گويد: در ۱۰ سال گذشته گفتمان امنيت غذايي به‌مرور جايگزين خودكفايي شده است، اما كماكان طرفداران خودكفايي بدون تعريف واضح و مشخصي از اين راهبرد در مقابله‌هاي سياسي ياد مي‌كنند. واژه خودكفايي هيچ‌گاه به‌صورت دقيق و سيستماتيك تعريف نشده است. شاخص‌هاي كمي و كيفي خودكفايي بيان و مميزي نشده‌اند، به همين دليل هر فردي در هر زماني مي‌تواند بدون تطبيق با واقعيات زمينه‌اي اين واژه را تفسير ‌به‌راي كند.

 

امنيت غذايي در گرو قدرت خريد افراد جامعه است

او بيان مي‌كند: يكي از شاخص‌هاي امنيت غذايي توان مالي تامين غذا براي افراد جامعه است. ممكن است در سطح ملي يا محلي غذاي كافي توليد شده باشد، اما علي‌رغم دسترسي فيزيكي قدرت خريد گروهي از جامعه براي دستيابي به آن كافي نباشد. در اين صورت علي‌رغم وجود غذا و حتي خودكفايي در يك يا چند محصول غذايي، امنيت غذايي حاصل نمي‌شود. عمادي ادامه مي‌دهد: ‌با توجه به نقش بازار و اهميت قيمت محصولات غذايي در جهان كنوني، قدرت خريد جامعه شايد اصلي‌ترين عامل محدودكننده در دسترسي به امنيت غذايي باشد. ناتواني مالي از عوامل مهم در گرسنگي و ناامني غذايي در سطح جهاني است.

 

قدرت خريد افراد جامعه تصوير دقيق امنيت غذايي

سفير سابق ايران در فائو مي‌گويد: براي تصوير دقيق از امنيت غذايي سطوح فردي و خانوادگي بايد مطالعه شوند. در اين صورت، دسترسي واقعي افراد جامعه به غذاي كافي و مغذي بررسي مي‌شود. هرگز نمي‌توان با تكيه بر محاسبه كل غذاي موجود و نياز غذايي كشور، آن‌هم براساس كيلوكالري، درباره امنيت غذايي مردم يك كشور صحبت كرد. قدرت خريد افراد جامعه بايد در‌نظر گرفته شود. عمادي خاطرنشان مي‌كند: همان‌طور كه پيش‌ازاين بيان شد در جامعه امن از نظر غذايي تمام افراد دسترسي دايم به غذاي كافي و سالم و مغذي دارند. مهم‌تر آنكه روند اين دسترسي بايد پايدار باشد. وضعيت امنيت غذايي در ايران با وجود پيشرفت‌هاي نسبي، همچنان تحت‌تاثير چالش‌هاي ساختاري و بحران‌هاي محيطي قرار دارد.

 

شكاف بزرگ سرانه دريافت كالري در استان‌هاي كشور

عضو دايم ايران در فائو مي‌گويد: در سال ۱۴۰۱، بيش از نيمي از جمعيت شهري ايران با ناامني غذايي مواجه بودند يا در آستانه آن قرار داشتند. سرانه كالري دريافتي در مناطق شهري ۲۵۴۰ كيلوكالري است كه عمدتا از غلات تامين مي‌شود. البته تفاوت و نابرابري قابل‌توجهي بين استان‌هاي كشور از نظر سرانه كالري دريافتي وجود دارد و بين ۱۹۸۸ تا ۳۱۹۶ كيلوكالري متغير است. عمادي درباره‌ استان‌هاي ناامن از نظر غذايي مي‌گويد: هرمزگان، كهگيلويه‌وبويراحمد و سيستان‌وبلوچستان در گروه استان‌هاي بسيار ناامن از نظر غذايي قرار دارند. وضعيت اين استان‌ها عمدتا به دليل خشكسالي شديد، كمبود آب و فقر زيرساختي چنين است. از استان‌هاي ناامن مي‌توان به خوزستان (عمدتا به‌دليل تنش آبي و آلودگي منابع آب)، كرمان (به‌دليل كاهش منابع آب زيرزميني) و ايلام و بوشهر (به‌دليل وابستگي به كشاورزي سنتي و آسيب‌پذيري در برابر تغييرات اقليمي) اشاره كرد. او ادامه مي‌دهد: ضعف اقتصاد ملي در كمك به مناطق محروم ايران و اثرات تغييرات اقليمي وضعيت را وخيم‌تر كرده است. سيستم غذايي ناپايدار موجب تخريب منابع شده است. بهره‌برداري مفرط در كنار تخريب منابع نيز سيستم غذا را به‌طور جدي تحت‌تاثير قرار مي‌دهد و ناامني و گرسنگي به‌دنبال دارد. اين چرخه باطل مي‌تواند تا نابودي كامل يك سرزمين و شهروندانش ادامه يابد. از سوي ديگر اين كارشناس صنعت غذايي مي‌افزايد: از نظر توليد و تامين مواد غذايي، ۳۶.۶درصد غلات مورد نياز ايران، به‌ويژه محصولاتي مانند گندم (۲۳درصد)، ذرت (۷۱درصد) و برنج (۵۲درصد) و همچنين بيش از هشتاد درصد روغن خوراكي موردنياز از طريق واردات تامين مي‌گردد. اين وابستگي هنگام وقوع بحران‌هاي جهاني مانند شيوع كرونا، جنگ در خاورميانه، جنگ روسيه و اوكراين و تحريم‌هاي شديد بين‌المللي امنيت غذايي كشور را تهديد مي‌كند.