
مروري بر حوادث خودكشي در مترو؛ آماري كه يك دهه به روز نشد
وسط سياهي ريلها بود با آن پيراهن نارنجياش. قطار تنها چند متر آنسوتر ايستاد. فرياد ميزد: «چرا نجاتم داديد؟ چرا نميگذاريد بميرم؟ من نميخواهم زنده بمانم.» تصوير خميده جوان نارنجيپوش كه كمرش را راست نميكرد، حالا به نمادي از همدردي يك ملت بدل شده است. به گزارش خبرآنلاين اين نخستين خودكشي در ايستگاههاي مترو تهران نيست و آخرين آن هم نخواهد بود.
وسط سياهي ريلها بود با آن پيراهن نارنجياش. قطار تنها چند متر آنسوتر ايستاد. فرياد ميزد: «چرا نجاتم داديد؟ چرا نميگذاريد بميرم؟ من نميخواهم زنده بمانم.» تصوير خميده جوان نارنجيپوش كه كمرش را راست نميكرد، حالا به نمادي از همدردي يك ملت بدل شده است. به گزارش خبرآنلاين اين نخستين خودكشي در ايستگاههاي مترو تهران نيست و آخرين آن هم نخواهد بود. رسول اسدزاده، راهبر قطار، در كانال اتحاديه راهبران مترو تهران خاطرهاي مشابه را در ايستگاه هفتتير روايت ميكند، جوان داستان او اما زير قطار مترو استخوانهايش خرد ميشود: ايستگاه هفت تير بود، دقيقا همين جايي كه اين مرد در مقابل سرنوشت زانو زده ولي زنده مانده است. هنوز پس از گذشت 15 سال صحنه يادم است.
مرد جوانِ سبزه، با لباس سياه نشسته بود روي صندليهاي سرد ايستگاه... مثل هر روز معمولي ديگر نزديك ايستگاه كه شدم هندل ترمز را تكان دادم. لنتهاي ترمز به چرخها فشرده شدند و قطار مانند يك موجودِ فولادي 140 متري شروع كرد به زوزه كشيدن. داشتم همين طور سرعت را كم ميكردم،كه مرد جوان سبزه ناگهان از روي صندلي بلند شد و خودش را پرت كرد زير چرخهاي قطار... لحظهاي درنگ نكرد... تكان كوچكي احساس كردم ولي صداي خرد شدن استخوانهاي آن جان به لب رسيده هنوز يادم است... آدمي كه در يك روز سرد زمستاني خودش را تكه تكه كرد و من نتوانستم كاري بكنم... سه هفته بعد، وقتي از مرخصي استعلاجي برگشتم، همكارانم گفتند: وقتي خانوادهاش آمدند براي تحويل جسد برادرش گفت هفته گذشته تصادف كرده بود، دختري كه كنارش بود كمربند نبسته بود. يادم آمد، سياه پوش بود و سرش باندپيچي داشت.
شاهدِ متلاشي شدنِ روح و جسم يك انسان بودن كار آساني نيست. تا چند ماه سكوي شرقي ايستگاه هفت تير براي من غمانگيزترين نقطه كره زمين بود.
حلقه مفقوده ايمني مترو
در ميانه اين داستانها آن چه به چشم ميآيد اين است كه هر كه بخواهد و تصميم بگيرد ميتواند از مرز زرد رنگ عبور كند و خود را به ميانه ريل بيندازد و هيچ سدي در مقابل مسافران به انتها رسيده وجود ندارد . يكي از راهبران مترو از كمبود نيروي انساني در ايستگاههاميگويد: «بسياري از ايستگاهها حتي مامور سكو ندارند كه در لحظات بحراني دكمه اضطراري را فشار دهد و قطار را متوقف كند. اين كمبود، علاوه بر افزايش احتمال خودكشي، باعث ناهنجاريهاي ديگري همچون جلوگيري نكردن از بسته شدن درها توسط مسافران، دستفروشي و استعمال سيگار در ايستگاهها شده است.»
درهاي حائل، اولويتي كه عملي نشد
به جز كاهش ماموران سكو يك تكليف قديمي هم سالهاست كه به نتيجه نرسيده است. در برنامه پنجساله دوم شهرداري تهران، نصب درهاي حائل در سكوهاي مترو پيشبيني شده بود. شوراي چهارم شهر تهران نيز مصوبهاي در اين زمينه داشت، اما اجراي آن به نصب چند زنجير پلاستيكي زردرنگ محدود شد. زنجيرهايي كه تنها در ايستگاه طالقاني ديده شد و پس از مدتي هم جمع شد. آن زمان، احمد دنيامالي، رييس وقت كميسيون عمران و حملونقل شوراي شهر، پيشنهاد اجراي درهاي محافظ (PSD) را مطرح كرد، اما با مخالفتهايي روبرو شد. مخالفان معتقد بودند هزينه اجراي اين طرح بالاست، چراكه در كشورهايي كه اين سيستم وجود دارد، قطارها تماماتوماتيك بوده و بدون راننده كار ميكنند. جعفر تشكريهاشمي، معاون وقت حملونقل شهرداري تهران، آمار خودكشي در مترو را در سالهاي ۹۲ تا ۹۴ ارايه داده و هزينههاي اين درها را توجيهناپذير دانسته بود.
يك دهه بيخبري
از آمار رسمي خودكشي در مترو
در سال ۹۳، دنيامالي اعلام كرد كه سالانه ۱۷ تا ۱۸ نفر در ايستگاههاي مترو خودكشي ميكنند. پژوهشي در سال ۹۴ نيز نشان داد كه نرخ خودكشي در متروي تهران روند افزايشي داشته و بهطور متوسط سالانه ۳.۶ نفر در اين مكان دست به خودكشي ميزنند. اين تحقيق بر لزوم نصب درهاي محافظ براي كاهش اين پديده تأكيد داشت، اما تصميمگيري در اين زمينه به مساله هزينهها و اولويتهاي مديريت شهريوابسته شد. معمولا اخبار خودكشي در مترو منتشر نميشود يا با عنوان «حوادث ناشي از ورود به حريم ريلي» اطلاعرساني ميشود. مديران شهري معتقدند انتشار چنين اخباري ممكن است به افزايش اين حوادث دامن بزند. بااينحال، برخي از اين رويدادها همچنان در حافظه مسافران مترو باقي مانده است. نخستين مورد ثبتشده در فروردين ۸۴ رخ داد؛ دختري ۱۸ ساله در ايستگاه شهيد بهشتي خودكشي كرد. پس از آن، در سالهاي ۸۶ تا ۹۱ موارد متعددي از خودكشي در ايستگاههاي مختلف مترو گزارش شد. در سال ۹۳ زني ميانسال در ايستگاه وليعصر جان خود را گرفت و مردي ميانسال در خط ۴ مترو به زندگياش پايان داد. در دهه ۹۰ نيز حوادث مشابهي رخ داد؛ از جمله در مهر ۱۳۹۵ كه مردي ۴۰ ساله در ايستگاه انقلاب با پريدن روي ريل اقدام به خودكشي كرد و در اسفند ۱۳۹۶ كه زني ۲۸ ساله در ايستگاه ميدان آزادي جان خود را از دست داد. آمار اين خودكشيها در سالهاي بعد نيز ادامه يافت، تا جايي كه در فروردين ۱۴۰۳، جوان ۱۸ سالهاي در ايستگاه متروي جانبازان اقدام به خودكشي كرد و در مرداد ۱۴۰۳، زن ۳۰ سالهاي در ايستگاه ابنسينا با برخورد به قطار بهشدت آسيب ديد.
راهحلي كه همچنان در انتظار اجراست
با گذشت سالها، خودكشي در متروي تهران همچنان يك معضل جدي است. بررسيها نشان ميدهد كه نصب درهاي حائل در ايستگاهها ميتواند مانع بروز بسياري از اين حوادث شود. اما اين راهكار هنوز در حد پيشنهاد باقي مانده و متروي تهران همچنان شاهد تكرار تلخترين صحنههاست.