بلوفي به نام صفر كردن حجم صادرات نفت ايران
آيا امكان حذف ايران از بازارهاي نفتي وجود دارد؟ تا چه اندازه بلوف ترامپ براي به صفر رساندن توان صادرات نفتي ايران امكانپذير است؟ در صورت كاهش درآمدهاي نفتي ايران آيا راهبردهاي جايگزيني براي عبور از مشكلات بودجهاي و منابع اعتباري لازم ميتوان تدارك ديد؟ كدامين بخشها ميتوانند جايگزين درآمدهاي نفتي ايران شوند؟ اينها پرسشهايي هستند كه اين روزها در رسانهها و محافل اقتصادي وجود دارد و درباره آن صحبت ميشود. شخصا معتقدم ترامپ يك بلوفزن قهار است، چراكه اساسا امكان حذف كامل ايران از حوزه صادرات نفت وجود ندارد.
آيا امكان حذف ايران از بازارهاي نفتي وجود دارد؟ تا چه اندازه بلوف ترامپ براي به صفر رساندن توان صادرات نفتي ايران امكانپذير است؟ در صورت كاهش درآمدهاي نفتي ايران آيا راهبردهاي جايگزيني براي عبور از مشكلات بودجهاي و منابع اعتباري لازم ميتوان تدارك ديد؟ كدامين بخشها ميتوانند جايگزين درآمدهاي نفتي ايران شوند؟ اينها پرسشهايي هستند كه اين روزها در رسانهها و محافل اقتصادي وجود دارد و درباره آن صحبت ميشود. شخصا معتقدم ترامپ يك بلوفزن قهار است، چراكه اساسا امكان حذف كامل ايران از حوزه صادرات نفت وجود ندارد.
ايران سالها در اين زمينه كار كرده و بازارهاي سنتي و متعددي را پيدا كرده كه اساسا ارتباطي با حوزه دلار و اقتصاد امريكا ندارند. از سوي ديگر، ايران سابقه بالايي در اوپك و بازار نفت دارد و به راحتي ميتواند زمينه صادرات حداقل 1 تا 1.5ميليون بشكهاي را براي خود فراهم سازد. از سوي ديگر ايران با كشورهايي چون چين، هند و روسيه روابط راهبردي دارد و اين كشورها نفت ايران را خريداري ميكنند، چراكه پالايشگاههاي اين كشورها به نفت ايران نياز دارند. اين همه موضوع نيست و مسائل ديگري هم در اين ميان دخيل است. اقتصاد ايران طي سالهاي اخير وابستگي خود به نفت را كاهش داده است.
ايران توانسته حجم قابل توجهي صادرات غيرنفتي داشته باشد و از اين طريق تراز تجاري خود را مثبت كند.
بنابراين با حمايت از مديران و فعالان اقتصادي ميتوان تهديدهاي دشمنان براي به صفر رساندن صادرات نفتي ايران را خنثي كرد. حوزههايي چون افزايش سهم ماليات، افزايش سهم بخش خصوصي و افزايش سهم صادرات غيرنفتي، جايگزينهايي هستند كه ايران براي مقابله با چالشهاي نفتي خود ميتواند در دستور كار قرار دهد. متنوعسازي سبد اقتصادي و صادراتي ايران سياستي است كه طي سالهاي اخير دنبال شده و همچنان ميتواند پيگيري شود.
ايران بايد بتواند از نفت خام خود ارزش افزوده خلق كند. ايجاد ارزش افزوده از نفت خام، پروژهاي است كه طي سالهاي مستمر در ايران مطرح بوده است. اساس خامفروشي محصولات حوزه انرژي دستاورد قابل توجهي براي اقتصاد ايران ندارد. ساير كشورها نفت خام ايران را گرفته و با آن محصولاتي با ارزش افزوده بيشتر توليد ميكنند و بعد با چند ده برابر قيمت نفت خام به ايران ميفروشند. ايران ميتواند 4ميليون بشكه نفت توليدي خود را تبديل به بنزين، محصولات پتروشيمي و ساير فرآوردههاي نفتي كند و با سود بسيار بيشتر از طريق مناطق مرزي به فروش برساند.
هر ليتر بنزين در كشورهاي همسايه ايران بين 85 تا 90 سنت به فروش ميرسد. در واقع هر بشكه نفت خام كه حدود 70دلار قيمت دارد، در صورتي كه بدل به بنزين شود تا 300برابر بيشتر سود نصيب ايران ميكند. ايران بايد بتواند تهديدهاي ترامپ را بدل به فرصتي براي رشد بيشتر كند.
خاطرم هست در زمان مجلس پنجم اين ضرورت مطرح و تلاش شد تا زمينههاي تبديل مواد خام نفتي به محصولاتي با ارزش افزوده بيشتر فراهم شود.ايران ميتواند اين پتروپالايشگاهها و پالايشگاههاي كوچك را بين 4ماه تا يك ساله برپا كند. در واقع براي اجراي اين پروژه به زمان زياد هم نياز نيست.
فقط بايد از تجربه انباشت شده افرادي كه در اين زمينهها فعاليت كردهاند، بهره برده شود. البته همانطور كه گفته شد، ايران در كنار اين ايده ميتواند صادرات نفت خام هم داشته باشد. اما امروز كه زمينههاي اين تغيير براي اقتصاد ايران فراهم شده، خوب است از خامفروشي به سمت فروش محصولات با ارزش افزوده بيشتر حركت كنيم.