پديده روابط موازي موثر در افزايش آمار طلاق
افزايش آمار طلاق و عوامل بروز آن در مقابل اتفاقي به نام ازدواج سفيد

پديده روابط موازي موثر در افزايش آمار طلاق

۱۴۰۳/۱۲/۰۲ - ۰۱:۴۰:۱۸
|
کد خبر: ۳۳۴۸۲۸

چند روز پيش خبري مبني بر از هر دو ازدواج يكي به طلاق منجر مي‌شود باعث شد تا يك بار ديگر مساله ازدواج و طلاق در صدر خبرها قرار گرفته و اين سوال را مطرح كند كه پس نتيجه اين همه فرهنگ‌سازي كه انجام شده و امتيازهايي كه دولت براي ازدواج جوانان در نظر گرفته چه شده كه باز هم آمار طلاق تا اين حد افزايش پيدا كرده است.

ازدواج سفيد در نهايت به ضرر دختران تمام مي‌شود

 

چند روز پيش خبري مبني بر از هر دو ازدواج يكي به طلاق منجر مي‌شود باعث شد تا يك بار ديگر مساله ازدواج و طلاق در صدر خبرها قرار گرفته و اين سوال را مطرح كند كه پس نتيجه اين همه فرهنگ‌سازي كه انجام شده و امتيازهايي كه دولت براي ازدواج جوانان در نظر گرفته چه شده كه باز هم آمار طلاق تا اين حد افزايش پيدا كرده است.

اين مساله در كنار خبر ديگري مبني بر افزايش طلاق بين افرادي كه بالاي 20 سال سابقه زندگي مشترك داشته‌اند نشان مي‌دهد مساله پيچيدگي‌هاي منحصربه فردي دارد كه نمي‌توان تنها با اشاره به يك عامل آن را دليل بروز چنين رفتارهايي در جامعه دانست.

از سوي ديگر بنا به گفته كارشناسان از سال 96 يا 97 به بعد پديده‌اي به اسم ازدواج سفيد در بين جوانان رواج پيدا كرده كه علي‌رغم زندگي زير يك سقف هيچ كدام به طرف مقابل تعهد شرعي و عرفي ندارند. ازدواجي كه تنها با بودن زير يك سقف آغاز مي‌شود و هر زمان هم كه امكان داشته باشد از هم گسسته شده و هر يك از طرفين به دنبال زندگي خود مي‌روند بدون اينكه مجبور به طي كردن مراحل طلاق و مشكلات مهريه و ... باشند. شايد همه‌چيز در اين ازدواج به ظاهر ساده باشد اما ميزان آسيب ديدگي افراد به خصوص دختران در يك چنين زندگي كه هيچ تعهدي در آن مطرح نيست به مراتب بيشتر از ازدواج‌هايي است كه به طلاق مي‌انجامد.

 

افزايش طلاق در مناطق مرفه نشين

«عليرضا شريفي يزدي» جامعه‌شناس و روانشناس اجتماعي در رابطه با خبر هر دو ازدواج يكي به طلاق مي‌انجامد به ايلنا گفت: عوامل ايجاد‌كننده پديده طلاق در كشور يكسان نيست و نمي‌توان با يك تحليل ساده همه عوامل موضوع طلاق در كشور را مورد مطالعه قرار داد. آنچه كه مسلم است در تحليل پديده طلاق حتما بايد به قشربندي اجتماعي توجه كنيم. بر اساس مطالعاتي كه در داخل كشور انجام شده از هر دو ازدواج در تهران، يك مورد به طلاق منجر مي‌شود و اين آمار متعلق به مناطق مرفه و بالاي شهر تهران مانند مناطق يك و سه است. او ادامه داد: اين تحقيقات مطالعاتي در مناطق مرفه‌نشين تهران، جهانشهر و عظيميه كرج انجام شده كه آمارشان نزديك به هم است. بر اساس اين تحقيقات اگر بخواهيم به صورت قشربندي اجتماعي اين پديده را تحليل كنيم بايد بگوييم در بين لايه‌هاي بالاي جامعه به اصطلاح طبقه فرادست جامعه ايران، مقوله طلاق عمدتا به سبك زندگي باز مي‌گردد كه افراد يك سبك زندگي خاص را براي خود تعريف مي‌كنند كه به راحتي قابل پيش بيني است كه اين سبك زندگي در نهايت منتج به طلاق خواهد شد يا در بين اين طبقه بيشتر مساله طلاق صورت مي‌گيرد و عمدتا طلاق‌ها در بين گروه‌هايي از جامعه رخ مي‌دهد.

 

دختران طبقه متوسط با پسران پولدار  ازدواج مي‌كنند

اين جامعه شناس اظهار داشت: دختران طبقه متوسط به اميد زندگي بهتر اقتصادي، دسترسي به امكانات بيشتر، سفر خارج، خانه بزرگ‌تر، موقعيت بهتر، ماشين بهتر و بر اساس يك سري قاعده‌ها با پسرهايي كه از خانواده‌هاي متمول و پولدار هستند، ازدواج مي‌كنند و متاسفانه آيتم‌هاي ديگري كه براي يك ازدواج پايدار وجود دارد را در نظر نمي‌گيرند.

او تصريح كرد: برخي دختران وقتي پسري از يك خانواده پولدار پيدا مي‌شود، از طريق دوستي با او ازدواج مي‌كنند، اما مساله اينجاست اين دختران، رفتارهاي غلطي كه در دوران دوستي و نامزدي مي‌بينند به دليل دستيابي به امكانات اقتصادي و موقعيت اجتماعي بالاتر ناديده مي‌گيرند به اين اميد كه اين چالش‌ها پس از ازدواج درست مي‌شود، اما وقتي مي‌بينند موفق نمي‌شوند و شرايط آنگونه كه اميدوار بودند، پيش نمي‌رود و بعد از مدتي هم آن جذابيت‌ها و نيت‌هاي اقتصادي و اجتماعي رنگ مي‌بازد، زندگي‌شان به سمت طلاق و جدايي مي‌رود كه متأسفانه گاهي فرزندي هم در اين وسط وجود دارد كه آسيب‌هاي خاص خودش را دارد.

 

برخي پسران به دنبال دختراني با خانواده‌هاي پولدار مي‌گردند

اين جامعه‌شناس با تاكيد بر اينكه معكوس اين قضيه كمتر است، اما وجود دارد، گفت: پسراني هم هستند كه به دنبال خانواده‌هاي پولدار مي‌گردند تا با دخترخانم‌هايي ازدواج كنند كه پدرشان امكانات مالي خوبي دارد، اما بعد از مدتي مي‌بينيم كه در آن فضا هضم نمي‌شود و ديگر نمي‌تواند نيازهاي خانم را با استانداردهايي كه پدرش برايش در نظر گرفته پاسخ دهد و موجب اختلاف و درگيري مي‌شود كه طبيعتااين زندگي به سمت طلاق كشيده مي‌شود.

شريفي يزدي در ادامه گفت: وقتي اين سبك ازدواج‌ها اتفاق مي‌افتد، نتيجه‌اش اين مي‌شود كه بعد از مدتي جذابيت‌هاي محيطي براي فرد كنار مي‌رود و ديگر او نيازمند مهر و محبت از طرف همسر مي‌شود، اما چون آن را دريافت نمي‌كند، ازدواج به سمت طلاق عاطفي و طلاق جنسي كشيده مي‌شود؛ برخي به خاطر امكانات اقتصادي و موقعيت اجتماعي اين فضا را پذيرا مي‌شوند و مي‌مانند و برخي به سمت طلاق مي‌روند، يعني برخي در طلاق عاطفي گير مي‌كنند و عده‌اي به سمت طلاق رسمي مي‌روند.

 

«پديده روابط موازي» از مهم‌ترين عوامل طلاق

شريفي يزدي افزود: همچنين يكي از مهم‌ترين عوامل طلاق پديده روابط موازي است. روابطي كه حالا هر كدام از طرفين به دليل اينكه به اندازه كافي مورد توجه طرف مقابل نيست يا در زمان ازدواج به شيوه زندگي قبلي فرد، دقت نكرده‌اند، وجود دارد. متأسفانه اين هم يكي از مواردي است كه بسيار سريع فاش مي‌شود و زمينه اختلافات سنگين و سپس طلاق را فراهم مي‌كند.

اين جامعه‌شناس تصريح كرد: در اين ميان برخي خانم‌هاي طبقه ميان‌دست جامعه كه با يك آدمي از طبقه فرادست جامعه ازدواج مي‌كنند، بسيار سريع علاقه دارند كه فرزندآوري داشته باشند، به خاطر اينكه بنيان‌هاي خانواده را قوي كنند و از نظر اقتصادي اين نوه يك كانالي براي جذب سرمايه افرادي است مانند پدربزرگ و مادربزرگ يا هر كس ديگري كه فرزند متمولي را داشته باشد. معمولا در سال‌هاي اول، دوم و سوم ازدواج به خصوص در طبقه بالاي جامعه، چندان گرايش به فرزندآوري در آقايان وجود ندارد، اما فردي كه دليل اصلي ازدواج خود را مسائل اقتصادي قرار داده، علاقه به فرزندآوري دارد.

 

افزايش ازدواج سفيد در كلان‌شهرها از سال ۹۷ به بعد

شريفي يزدي در خصوص عوامل گريش جوانان به ازدواج سفيد گفت: اگر به تجربه فردي استناد كنم به‌طور متوسط از هر ۵۰ پرونده زوجين كه مراجعه مي‌كنند، متأسفانه يك يا دو مورد از آنها در تهران ازدواج‌شان، ازدواج سفيد است. آمارها حاكي از افزايش پديده ازدواج سفيد در كلان‌شهرهايي مانند تهران دارد كه به سرعت رشد كرده به خصوص از سال ۹۷ به بعد، ميزان آن در كشور به ويژه در كلان‌شهرها افزايش يافته است.

 

دختران اميدوارند ازدواج سفيد به دايم  تبديل شود؛ اما در بيشتر موارد نمي‌شود

او با بيان اينكه اصلي‌ترين عامل گرايش جوانان به پديده ازدواج سفيد مساله اقتصاد است، گفت: در كنار آن عوامل ديگري هم وجود دارد از جمله مسووليت‌ناپذيري مردها، مهريه‌هاي سنگين، هزينه‌هاي سنگين ازدواج، خواستگاري و مراسم عروسي. دليل اصلي خانم‌ها براي ورود به ازدواج سفيد عمدتا اين است كه به اميد اين هستند كه پس از مدتي ازدواج سفيد به يك ازدواج دايم تبديل شود كه در اكثر موارد متأسفانه اينگونه نمي‌شود.

 

تفاوت ازدواج سفيد در ايران و كشورهاي غربي!

شريفي يزدي تصريح كرد: دليل اصلي مردان هم براي ازدواج سفيد اين است كه زير بار تعهداتي كه به لحاظ قانوني و عرفي تحميل مي‌شود، نروند و در عين حال يك زندگي باثبات داشته باشند. اين روزها به دليل اينكه در تهران زندگي‌هاي تك نفره بسيار باب شده است، چه آنهايي كه از خانواده‌ها جدا مي‌شوند و چه آنهايي كه از شهرستان براي تحصيل، كار يا هر انگيزه ديگري به تهران آمده‌اند، تمايل دارند با يك پارتنر زندگي كنند چون به تنهايي نمي‌توانند از پس زندگي بر بيايند.

اين روانشناس در خصوص آسيب‌هاي ازدواج سفيد گفت: استدلال اوليه ازدواج سفيد در كشورهاي غربي اين بود كه همانطور كه دوران نامزدي را سپري مي‌كنيم يك مدتي هم زير يك سقف با هم زندگي كنيم و ببينيم آيا روحيات و سبك زندگي با همديگر همخواني دارد كه پس از آن زندگي مشترك را تشكيل دهيم. مطالعات در آنجا نشان داد كه ازدواج سفيد هيچ تأثيري در قوام بخشي و كاهش خطر فروپاشي زندگي يا كاهش اختلافات بين زوجين ندارد و تنها حسني كه مي‌تواند داشته باشد، اين است كه در دوره ازدواج سفيد مرد بيشتر به همسرش توجه دارد تا در ازدواج رسمي.

 

دختران در ازدواج سفيد بيشتر از پسران ضرر مي‌كنند

اين جامعه شناس در ادامه گفت: اين در حالي است كه ازدواج سفيد در كشورهاي غربي از نظر قانوني به عنوان يك ازدواج مطرح مي‌شود؛ يعني اگر بتوانند اثبات كنند كه با يكديگر زندگي مي‌كردند، قانون از دو طرف حمايت مي‌كند. در كشور ما به دليل اينكه اولا اين كار غيرقانوني است، امكان حمايت قانوني وجود ندارد. ثانيا غيرعرفي است يعني در جامعه ما به عنوان يك امر متعارف هنوز جا نيفتاده است و نتيجه‌اش اين مي‌شود كه عمدتاً با شكست روبرو مي‌شود و اگر خانم‌ها در اين ميان دچار مشكل شوند، لطمه‌هاي سنگين روحي، رواني، عاطفي، اجتماعي و اقتصادي مي‌بينند. او تصريح كرد: در ازدواج سفيد طبيعتاً خانم‌ها به مراتب بيشتر از مردها ضرر مي‌كنند البته اينگونه نيست كه مردها هيچ ضرري نمي‌كنند، اما خانم‌ها بسيار بيشتر ضرر مي‌كنند چون فرصت‌ها را از دست داده‌اند و يك دلبستگي‌هايي به لحاظ عاطفي و اقتصادي پيدا كرده بودند.