
بورس به دنبال ناجي
ناجي بورس تهران همچنان پيدا نشده است و بازار روزهاي تلخي را سپري ميكند، اين موضوع درحالي است كه برخي كارشناسان پيشبيني ميكنند تالار شيشهاي معاملات در آخرين ماه سال روزهاي طلايي را تجربه خواهد كرد؛ اما خروج نقدينگي از بازار و رشدهاي بازارهاي موازي نويد ديگري به بورس ميدهد و احتمالا آخرين هفتههاي سال شاهد تلخي ادامهدار در بورس باشيم.
ناجي بورس تهران همچنان پيدا نشده است و بازار روزهاي تلخي را سپري ميكند، اين موضوع درحالي است كه برخي كارشناسان پيشبيني ميكنند تالار شيشهاي معاملات در آخرين ماه سال روزهاي طلايي را تجربه خواهد كرد؛ اما خروج نقدينگي از بازار و رشدهاي بازارهاي موازي نويد ديگري به بورس ميدهد و احتمالا آخرين هفتههاي سال شاهد تلخي ادامهدار در بورس باشيم.
تمامي بازارهاي سرمايهگذاري در دومين ماه زمستان بازدهي قابل قبولي را ثبت كردند و حتي نتوانستند نقدينگي را از ساير بازارها خارج و جذب بازار خود كنند؛ اما در ميان بورس بازدهي منفي را كسب كرد و شرايط خوبي نداشت. بر همين اساس سكه طلا طرح جديد بازدهي 32.7 درصدي، نيم سكه 32.1 درصد، گرم طلا18 عيار 24.5 درصد، ربع سكه 21.6 درصد، دلار بازار آزاد 13.5 درصد، نرخ سود بانكي 2.5 درصد و در نهايت شاخص كل بورس تهران با بازدهي منفي 2.97 درصد پيشتاز بازارها در روند منفي بود. قيمت طلا و سكه در هفتههاي گذشته بيشترين افزايش را تجربه كردند و توانستند سرمايههاي جديد را جذب بورس كنند.
همچنين طبق دادههاي آماري محاسبه شده از عملكرد بازارهاي دارايي در بهمن امسال؛ صندوقهاي طلا با كسب ۲۶.۷۵ درصد بازده ماهانه، دوم را كسب كرد. بازده فراصندوقها از بازده بازار آزاد دلار بيشتر بود. فراصندوقها (صندوق در صندوقها) توانستند بهطور ميانگين ۱۷.۳۲ درصد بازده ماهانه براي سرمايهگذارانشان كسب كنند. به اين ترتيب صندوق در صندوقها عنوان چهارمين بازار سودده در اين جدول ردهبندي را از آن خود كردند.
حال بسياري از كارشناسان پيش بيني ميكنند كه طبق سنت ساليان گذشته و نزديك شدن به سال نو احتمالا در آخرين ماه سال يعني اسفند ماه شاهد رشد قيمتي و ورود ادامهدار نقدينگي به بازارهاي طلا، سكه و دلار باشيم. علت اين موضوع را هم ميتوان سنت بازارهاي مالي دانست، مردم در نزديكي سال نو با خريد طلا و سكه هداياي سال جديد را تامين ميكنند و همچنين با خريداري ارز نيز به استقبال سفرهاي نوروزي ميروند كه در نتيجه اين مولفه در كنار يكديگر ميتواند خروج نقدينگي و عدم ورود به بورس را در پي داشته باشد. البته برخي ديگر از كارشناسان پيش بيني ميكنند به علت افزايش نرخ در بازار طلا و نزديكي قيمت به محدوده ۷ ميليون توماني به نظر ميرسد كه اين بازار با استقبال كمتري مواجه شود البته سكه نيز چنين شرايطي دارد و در نهايت نقدينگي حاصل در بازارها وارد صندوقهاي بورسي شود. البته بايد ديد قيمت طلا در بازار تا چه حدودي كنترل ميشود و آن زمان ميتوان ورود نقدينگي به اين بازار را تا حدودي پيش بيني كرد.
بايد به اين نكته توجه داشت كه علت سرخ پوشي بورس در آخرين ماه سال نزديكي به فصل بهار و تعطيلات نوروزي است. در اسفند ماه، به دليل تعطيلات نوروزي و كاهش فعاليتهاي تجاري، ممكن است حجم معاملات در بورس كاهش يابد و اين موضوع بر بازدهي بازار تاثير منفي بگذارد.
كاهش توليد و تاثيرمنفي صنايع
در اين بين برخي كارشناسان عقيده دارند كه كاهش توليد صنايع در فصل زمستان باعث شده كه ورود نقدينگي به بورس كاهش يابد و از سوي ديگر نقدينگي از اين بازار خارج و وارد بازارهاي موازي شود. در اصل در فصل زمستان صنايع با قطعي و سهميهبندي گاز مواجه ميشوند و همين موضوع باعث ميشود كه ميزان سرمايهگذاري در بورس نيز تا حدودي كاهش يابد و حتي در مواقعي شاهد خروج نقدينگي از اين بازار باشيم. البته همواره صنايع با معضل نبود انرژي همانند برق و گاز مواجه هستند و اين موضوع باعث شده كه زيان سنگيني مشمول صنايع شود. در فصل تابستان قطعي برق و در فصل زمستان قطعي گاز باعث شده كه ديگر صنايع با ظرفيت كمي به توليد بپردازند و در برخي موارد محصول نهايي نسبت به گذشته با كيفيت كمتري باشد. قطعيهاي ادامهدار باعث زيان سنگين صنايع ميشود و ميتواند سودسازي صورت ماليها را تبديل به زيان ادامهدار كند.بهطور كلي ميتوان گفت كاهش بازدهي بورس در اسفند ماه معمولاتركيبي از عوامل فصلي، رواني، اقتصادي و حسابداري است. براي تحليل دقيقتر، بايد به شرايط خاص آن سال، روندهاي كلي بازار و سياستهاي اقتصادي توجه كرد. سرمايهگذاران بايد با در نظر گرفتن اين عوامل، استراتژيهاي مناسب براي مديريت ريسك و سرمايهگذاري خود انتخاب كنند.
بازار از دريچه معاملات
در اولين روز كاري هفته يعني شنبه 4 اسفند ماه بازار سرمايه روند نزولي به خود گرفت و مجددا شرايط بدي را براي سهامداران رقم زد. شاخص كل بورس تهران در اين روز با كاهش ۱۸ هزار و ۱۰۵ واحدي معادل ۰.۶۶ درصد به تراز ۲ ميليون و ۷۱۴ هزار واحدي رسيد. همچنين شاخص كل هم وزن نيز كاهش ۶ هزار و ۸۷۸ واحدي معادل ۰.۸۳ واحدي داشت و به عدد ۸۲۶ هزار و ۷۸۱ واحدي ايستاد. در سوي ديگر معاملات نيز شاخص كل فرابورس نيز كاهش قابل توجهي داشت و با ثبت افت ۲۴۱ واحدي به تراز ۲۵ هزار و ۸۴۸ واحدي رسيد. از ميان ۶۴۹ نماد بازار سرمايه در اين روز ۹۷ نماد مثبت و ۵۰۵ نماد نيز منفي بودند. همچنين ۴۳ نماد معادل ۶ درصد از نمادها در صف خريد و ۲۷۴ نماد معادل ۴۰ درصد در صف فروش قرار داشتند. تحت فشار بودن بازار سرمايه در صف فروش باعث خروج بيش از يك همت پول حقيقي از بازار خرد شد. اما در مقابل ارزش معاملات خرد نسبت به روز چهارشنبه كمتر از 10 درصد رشد كرد و به 6930 ميليارد تومان رسيد. در اين روز صنايع چاپ و نشر، تجهيزات صنعتي، توليد كود و تركيبات نيتروژن، تامين سرمايه، بنادر و كشتيراني، پيمانكاري صنعتي، نساجي، خرده فروشي به استثناي وسايل نقيله موتوري، كانيهاي فلزي و شكر طي اولين روز معاملاتي هفته ارزش بازار مثبت را تجربه كردند. رضا اداوي، كارشناس بازار سرمايه علت افت بورس در اولين روز كاري هفته را مجموعهاي از عوامل داخلي و خارجي دانست. به گفته اين كارشناس، افزايش نرخ بهره بدون ريسك به عنوان يكي از مهمترين عوامل داخلي، باعث شده سرمايهگذاران به سمت بازارهاي موازي با ريسك كمتر و بازدهي مشخصتر حركت كنند. همچنين، افزايش فاصله نرخ دلار در بازار توافقي و آزاد، نشاندهنده عدم تعادل در بازار ارز است كه بر روند معاملات بازار سهام تاثير منفي گذاشته است.اگرچه از مدتها قبل مورد انتظار بود، اما نحوه اعلام و ميزان افزايش آن، تاثير رواني قابل توجهي بر بازار سرمايه گذاشته است. اين موضوع از چند جنبه قابل بررسي است: نخست، زمانبندي اعلام اين خبر در شرايطي كه بازار با چالشهاي متعددي دست و پنجه نرم ميكند، باعث تشديد نگرانيهاي سهامداران شده است. بازار كه پيش از اين با ابهامات ناشي از نرخ ارز و تنشهاي ژئوپليتيك روبهرو بود، اكنون با عامل جديدي براي ترديد مواجه شده است. دوم، اثر رواني اين خبر بيش از اثر واقعي آن بر صورتهاي مالي شركتهاست. در حالي كه تاثير واقعي افزايش نرخ گاز بر سودآوري شركتها نيازمند بررسي دقيق و محاسبات كارشناسي است، فضاي احساسي حاكم بر بازار باعث شده سهامداران واكنش شديدتري به اين خبر نشان دهند.
سوم، اين افزايش قيمت به عنوان نشانهاي از رويكرد دولت در قبال صنايع تعبير شده و نگرانيهايي را در مورد احتمال افزايش ساير هزينههاي توليد در آينده ايجاد كرده است. اين نگراني به خصوص در صنايع انرژيبر مانند فولاد، سيمان و پتروشيمي بيشتر مشهود است.