
نبرد با ناترازي انرژي در سرماي بيرحم!
با فرا رسيدن فصل زمستان و كاهش دماي هوا، چالشهاي مرتبط با تأمين انرژي در بسياري از كشورها بهويژه آنهايي كه وابستگي بالايي به سوختهاي فسيلي دارند، دوچندان ميشود. ايران، با وجود داشتن منابع عظيم نفت و گاز، هر ساله با معضل ناترازي انرژي در فصل سرما روبهرو ميشود.
گلناز پرتوي مهر
با فرا رسيدن فصل زمستان و كاهش دماي هوا، چالشهاي مرتبط با تأمين انرژي در بسياري از كشورها بهويژه آنهايي كه وابستگي بالايي به سوختهاي فسيلي دارند، دوچندان ميشود. ايران، با وجود داشتن منابع عظيم نفت و گاز، هر ساله با معضل ناترازي انرژي در فصل سرما روبهرو ميشود. اين ناترازي كه نتيجه تركيبي از افزايش مصرف، كاهش راندمان نيروگاهها و سياستهاي انرژي ناپايدار است، زندگي مردم و بخشهاي مختلف اقتصادي را تحت تأثير قرار ميدهد. به گزارش «تعادل» زمستانهاي سرد، افزايش تقاضا براي گاز طبيعي و برق را به دنبال دارد. خانوارها براي گرم كردن منازل، صنايع براي تداوم توليد و حتي نيروگاههاي برق براي توليد انرژي، همگي به مصرف بيشتر سوخت روي ميآورند. اين افزايش تقاضا باعث ميشود فشار زيادي به شبكههاي توزيع وارد شده و در بسياري از موارد، قطعيهاي مكرر برق و گاز رخ بدهد. بخش ديگري از مشكل ناترازي انرژي، ناشي از فرسودگي شبكههاي انتقال و توزيع است. تجهيزات قديمي، راندمان پايين نيروگاهها و عدم سرمايهگذاري كافي در بهروزرساني زيرساختها، موجب ميشود بخش قابلتوجهي از انرژي توليدي هدر برود. اين مساله در فصل زمستان كه شبكهها تحت فشار بيشتري هستند، بهوضوح نمايان ميشود.
يارانههاي گستردهاي كه براي سوختهاي فسيلي ارائه ميشود، از يك سو هزينههاي انرژي را براي مردم كاهش ميدهد، اما از سوي ديگر، باعث تشويق به مصرف بيرويه ميشود. قيمت پايين انرژي در مقايسه با ارزش واقعي آن، انگيزه براي صرفهجويي را از بين ميبرد و اين امر در بلندمدت به تشديد بحران ناترازي دامن ميزند. ناترازي انرژي تنها يك مشكل فني نيست؛ بلكه پيامدهاي اجتماعي و اقتصادي گستردهاي به دنبال دارد. قطعيهاي مكرر برق و گاز، صنايع را مجبور به كاهش توليد يا تعطيلي موقت ميكند كه اين امر به افزايش بيكاري و كاهش رشد اقتصادي منجر ميشود. از سوي ديگر، مردم در مناطق سردسير با كمبود وسايل گرمايشي و افزايش خطرات ناشي از سرمازدگي مواجه ميشوند. حل معضل ناترازي انرژي نيازمند رويكردي جامع و بلندمدت است. توسعه انرژيهاي تجديدپذير، بهينهسازي مصرف، افزايش بهرهوري نيروگاهها و اصلاح تدريجي قيمتگذاري انرژي، از جمله راهكارهايي است كه ميتواند به تعادل در عرضه و تقاضاي انرژي كمك كند. علاوه بر اين، فرهنگسازي براي مصرف بهينه و استفاده از فناوريهاي نوين مديريت انرژي، ميتواند نقش مهمي در كاهش فشار بر شبكههاي انرژي ايفا كند. اگرچه چالشهاي ناترازي انرژي در فصل زمستان پيچيده و چندبعدي است، اما با اتخاذ تصميمات درست و اجراي سياستهاي پايدار، ميتوان به آيندهاي اميدوار بود كه در آن، مردم بدون نگراني از قطعيهاي مكرر، زمستانهاي گرمتر و آرامتري را تجربه كنند. سرمايهگذاري در زيرساختهاي انرژي، حمايت از فناوريهاي نوين و تدوين برنامههاي بلندمدت براي كاهش وابستگي به سوختهاي فسيلي، ميتواند مسير ايران را به سوي پايداري انرژي هموار كند. زمستان سخت شايد هر سال تكرار شود، اما با برنامهريزي هوشمندانه، ميتوان آن را به فرصتي براي تحول در ساختار انرژي كشور تبديل كرد؛ تحولي كه نه تنها زمستانهاي آينده را ملايمتر ميكند، بلكه زمينهساز امنيت و استقلال انرژي در بلندمدت خواهد بود.