
وقتي عقربههاي بازار نفت روي توفان تنظيم ميشوند
نفت، طلاي سياه، همچنان يكي از حياتيترين عناصر اقتصاد جهاني است. نوسانات قيمت آن نهتنها بازارهاي مالي را تكان ميدهد، بلكه معادلات سياسي و ديپلماتيك را نيز بازتعريف ميكند.
گلناز پرتوي مهر|
نفت، طلاي سياه، همچنان يكي از حياتيترين عناصر اقتصاد جهاني است. نوسانات قيمت آن نهتنها بازارهاي مالي را تكان ميدهد، بلكه معادلات سياسي و ديپلماتيك را نيز بازتعريف ميكند. از اجلاسهاي اوپك گرفته تا تحولات ژئوپليتيك، هر اتفاقي ميتواند قيمتها را به صعود يا سقوط بكشاند. اما سوال اصلي اين است: قيمت نفت در آينده به كدام سمت ميرود؟ آيا بايد منتظر آرامش باشيم يا توفان ديگري در راه است؟
به گزارش خبرنگار «تعادل»، مهمترين نيروي محرك قيمت نفت، تعادل ميان عرضه و تقاضاست. رشد اقتصادي كشورها، مصرف انرژي را بالا ميبرد، در حالي كه ركود يا بحرانهاي مالي، تقاضا را كاهش ميدهد. از سوي ديگر، تصميمات توليدكنندگان بزرگ مانند اوپك و روسيه مستقيما روي عرضه جهاني اثر ميگذارد.
خاورميانه، قلب تپنده توليد نفت، هميشه صحنه تنشهاي سياسي بوده است. هرگونه درگيري يا تحريم عليه كشورهاي صادركننده ميتواند عرضه را مختل كرده و قيمتها را بالا ببرد. براي مثال، تحريمهاي امريكا عليه ايران و ونزوئلا، سالها قيمت نفت را تحت تأثير قرار داده است.
با پيشرفت فناوري و افزايش نگرانيها درباره تغييرات اقليمي، جهان به سمت انرژيهاي تجديدپذير حركت ميكند. اين روند در بلندمدت ميتواند تقاضا براي نفت را كاهش دهد، هرچند كه اين گذار زمانبر است و حداقل در دهه آينده، نفت همچنان جايگاه خود را حفظ خواهد كرد.
اوپك و همپيمانانش (اوپكپلاس) نقش كليدي در تنظيم عرضه نفت دارند. اين كشورها با تعيين سقف توليد، ميتوانند تعادل بازار را حفظ كنند يا عمدا با كاهش توليد، قيمتها را افزايش دهند. اما تصميمگيري در داخل اوپك هميشه ساده نيست؛ چرا كه منافع كشورهاي عضو متفاوت است. براي مثال، عربستان سعودي به عنوان يكي از بزرگترين توليدكنندگان، گاهي براي حفظ سهم بازار، حاضر است قيمتهاي پايينتر را بپذيرد، در حالي كه كشورهايي مثل نيجريه يا عراق، براي تأمين بودجه ملي خود به قيمتهاي بالاتر نياز دارند.
اقتصادهاي بزرگ مانند چين، امريكا و اتحاديه اروپا، موتور محرك تقاضاي جهاني هستند. رشد اقتصادي سريع در چين يا افزايش توليد صنعتي در امريكا ميتواند تقاضا براي نفت را بالا ببرد. از سوي ديگر، سياستهاي پولي بانكهاي مركزي، مانند افزايش نرخ بهره توسط فدرال رزرو، ممكن است باعث كاهش رشد اقتصادي و در نتيجه كاهش تقاضا شود.
تجربه نشان داده كه جنگها و بحرانهاي ناگهاني، ميتوانند بازار نفت را زير و رو كنند. براي مثال، حمله روسيه به اوكراين در سال ۲۰۲۲، عرضه جهاني نفت و گاز را دچار اختلال كرد و قيمتها بهشدت افزايش يافت. هرگونه بحران جديد در نقاط حساس نفتخيز جهان، از تنگه هرمز تا ونزوئلا، ميتواند شوكهاي مشابهي به بازار وارد كند.
در كوتاهمدت، تحليلگران معتقدند كه قيمت نفت بهشدت تحت تأثير سياستهاي اوپك، وضعيت اقتصادي امريكا و چين، و تحولات ژئوپليتيك باقي خواهد ماند. اگر ركود اقتصادي جهاني عميقتر شود، احتمال افت قيمت وجود دارد، اما هرگونه كاهش عرضه ناگهاني ميتواند قيمتها را به بالاي ۱۰۰ دلار در هر بشكه برساند.
در بلندمدت، مسير قيمت نفت پيچيدهتر ميشود. افزايش سرمايهگذاري در انرژيهاي تجديدپذير و كاهش تدريجي وابستگي به سوختهاي فسيلي، ممكن است تقاضا را كاهش دهد. با اين حال، رشد جمعيت جهاني و نياز به انرژي در كشورهاي در حال توسعه، ميتواند اين كاهش را جبران كند.
بازار نفت هميشه غيرقابلپيشبيني بوده و خواهد بود. عواملي كه كنترل برخي از آنها در دست ما نيست، مثل جنگها يا بلاياي طبيعي، ميتوانند معادلات را بهيكباره تغيير دهند. اما چيزي كه قطعي به نظر ميرسد، اين است كه نفت همچنان تا سالها، بخش جداييناپذير از اقتصاد جهاني باقي ميماند.
آيا بازار نفت در آينده نزديك به ثبات ميرسد؟ يا بايد منتظر توفانهاي جديد باشيم؟ پاسخ اين سوال شايد در دل تصميمات رهبران سياسي، فناوريهاي نوظهور، و البته رفتار غيرمنتظره طبيعت نهفته باشد. براي سرمايهگذاران و سياستگذاران، تنها يك چيز مسلم است: در دنياي نفت، هميشه بايد آماده نوسان بود.
شايد طلاي سياه، در نهايت، بيش از آنكه يك منبع انرژي باشد، نمادي از پيچيدگيهاي جهان مدرن است؛ جهاني كه هر لحظه ممكن است مسير خود را تغيير دهد، درست مثل عقربههاي بازاري كه گاهي به سمت آرامش و گاهي به سمت توفان ميچرخند.