سناريوي سياسي و اقتصادي بعد از استيضاح!
حالا كه آن مرد رفته است چه نوع تغييراتي را ميتوان براي آينده بازارها و اقتصاد پيشبيني كرد؟ تصور ميكنيد پس از استيضاح همتي و خروج او از دولت قرار است چه تغيير بنياديني در اقتصاد و نظم و نظامات بازارهاي كشورمان شكل بگيرد؟ آيا وضعيت ناترازيهاي بانكي بهبود پيدا ميكند؟ نوسانات ارزي به نقطه پايان رسيده بهبود در اين روند حاصل ميشود؟!
حالا كه آن مرد رفته است چه نوع تغييراتي را ميتوان براي آينده بازارها و اقتصاد پيشبيني كرد؟ تصور ميكنيد پس از استيضاح همتي و خروج او از دولت قرار است چه تغيير بنياديني در اقتصاد و نظم و نظامات بازارهاي كشورمان شكل بگيرد؟ آيا وضعيت ناترازيهاي بانكي بهبود پيدا ميكند؟ نوسانات ارزي به نقطه پايان رسيده بهبود در اين روند حاصل ميشود؟! آيا تا به حال به اين موضوع فكر كردهايد، براي بورس بعد از همتي چه اتفاقي ميافتد و سمت و سوي اين بازار چگونه ترسيم ميشود؟ آيا شاخص كل به سمت رشد و بهبود و پيشرفت حركت ميكند يا بلاتكليفي ايجاد شده در سياستگذاريهاي كلان اقتصادي اين بازار را تحت تاثير قرار ميدهد؟ اقتصاد كلان و نظام تصميمسازيهاي كشورمان آيا اصلاح ميشود؟ دلار و طلا و مسكن مانند خودرو و بورس به سمت بهبود و صهود شاخصها حركت ميكنند؟ پاسخ من به همه اين پرسشها هيچ و صفر است. با توجه به اين واقعيت كه ريشه اصلي بروز مشكلات اقتصادي و معيشتي در ايران گزارههايي ديگري هستند آيند و روند دولتها و افراد هيچ تغييري در اين شاخصها شكل نميدهد.
بدون ترديد با اطمينان ميتوان گفت كه مانند قبل كشور با تورم مواجه شده و نوسان در بازارهاي مختلف كشورمان به صورت دورهاي ميچرخد! يك روز تكانههاي تورمي بازار خودرو را، روز ديگر بازار مسكن را و نهايتا بازار ارز و طلا را تحتالشعاع قرار ميدهد. در كشاكش اين نوسانات، بازاري كه مدام با نوسان و تكانه روبهروست، بازار ارز و دلار است. واقعا دوست دارم از نمايندگان متقاضي استيضاح، رسانههاي نزديك به آنها و ساير كنشگران اين آشفته بازار سياسي و جناحي بپرسم، تغيير وزرا چه دردي از اين اقتصاد ناتراز و تحريم شده و فرسوده دوا ميكند؟ به نظر من همتي قرباني و سيبل اصلي نابسامانيهاي اقتصادي شد و پروژه انداختن مسووليت فعلي اقتصادي بر دوش او با موفقيت انجام شد! كساني كه نقش اصلي را در بروز اين مشكلات داشتند و 3 سال سكان هدايت ساختار اجرايي و تقنيني و... را در دست داشتند، امروز كاسه و كوزهها را سر همتي شكستند و فرار رو به جلو كردند.
از منظر سياسي حالا ديگر نابساماني ارز و طلا و حتي سركوب و ريزش بورس توجيه ندارد! چرا؟ چون پرونده به اصطلاح مسوول نابسامانيها بسته شد! اگر اتفاقات ارز و طلا را سياسي بدانيم، در اين سناريو حالا بايد شاهد ريزش قيمت ارز، عرضه گسترده دلار و حتي رشد بورس باشيم! اما واقع آن است كه چون ريشههاي بروز نوسانات عوامل بيروني هستند همه ابزارهايي كه براي تغييرات مقطعي به كار گرفته ميشوند فقط در كوتاهمدت اثرگذار خواهند بود.
بر همين اساس اخيرا و پس از استيضاح ريزش قابل توجهي در تتر اتفاق افتاده است و حالا بايد ببينيم بورس و طلا چه واكنشي خواهند داشت!
از هر زاويهاي كه به موضوع نگاه شود از اين واقعيت نميتوان چشمپوشي كرد كه با دلار ۹۰ هزار توماني، شكاف خريدار و فروشنده در بازارهاي كالايي و خدمات به شدت افزايش يافته و مجددا ركود بزرگي در كشور پديد خواهد آمد.
حالا كه آن مرد رفته است احتمالا سياسيون پيچِ بازارها را مجددا تنظيم خواهند كرد و شايد اين كار براي يك دوره ميان مدت و كوتاهمدت تاثيرگذار باشد اما ساختار تورمي و اقتصاد تحريم شده ما دوباره به همين حالت فعلي بازخواهد گشت! چرا كه همواره به جاي توجه به علل و عوامل به معلولها نگاه ميشود. از قبل هم پيشبيني كرده بودم سياست دولت در روزهاي پيش رو درخصوص نرخ دلار شركتها، نرخ بهره و تصميمات سياسي مجلس ميتواند بر بازار تاثيرگذار باشد و روند بازار را بهبود يا تضعيف كند.