چرا ترامپ در امريكا روي كار آمده است؟
از منظر اقتصادي ظهور ترامپ در واقع واكنش اقتصاد امريكا در مواجهه با عوامل مهمي است كه تلاش ميكنم به برخي از آنها اشاره كنم. يكي از اين گزارهها آن است كه اقتصاد جهان به سمت جهاني شدن قيمتها ميرود. سپس جهان به سمت يكسانسازي ارزش سرمايهگذاري انجام شده و عايدي ميرود، از سوي ديگر، جهان به سمت صرفه توليدات ساحلي ميرود. ضمن اينكه اقتصاد جهاني به سمت انتقال از مناطق ساحلي گران به مناطق ساحلي ارزان ميرود.

از منظر اقتصادي ظهور ترامپ در واقع واكنش اقتصاد امريكا در مواجهه با عوامل مهمي است كه تلاش ميكنم به برخي از آنها اشاره كنم. يكي از اين گزارهها آن است كه اقتصاد جهان به سمت جهاني شدن قيمتها ميرود. سپس جهان به سمت يكسانسازي ارزش سرمايهگذاري انجام شده و عايدي ميرود، از سوي ديگر، جهان به سمت صرفه توليدات ساحلي ميرود. ضمن اينكه اقتصاد جهاني به سمت انتقال از مناطق ساحلي گران به مناطق ساحلي ارزان ميرود.
در عين حال بايد توجه داشت كه اقتصاد جهاني در حال انتقال از كشورهايي است كه لشكر بيكاران در آنها به حركت در ميآيد و به سمت كشورهايي كه مشكل لشكر بيكاران را حل كردهاند، ميرود. برخلاف تصوراتي كه هند را آينده جهان معرفي ميكند، معتقدم اگر هند ميخواهد توسعه پيدا كند بايد چند منطقه آزاد كنار اقيانوس ايجاد كرده و مشكل بيكاري خود را حل كند. همينطور لشكر بيكاران در كشورهاي نفتخيز نيز به حركت در ميآيند. همينطور كه در ايران لشكر بيكاران طي دهه اخير به حركت درآمد و باعث بروز نوسان و تكانه شد. اساسا تورم، ناترازيها و عدم تعادلهايي كه سالهاي اخير در ايران به وجود آمده ناشي از اين است كه ۱۸ميليون جوان از سال ۵۷ تا ۶۷ متولد شدند. در ادامه اينها وارد بازار كار شده و همه چيز را به هم زدند. يعني اگر اقتصاد ايران، حتي تحريم هم نشده بود و مشكلات اخير شكل نگرفته بود، قيمت دلار به همين شكل افزايش مييافت كه امروز افزايش يافته است. نرخ دلار در كشوري با ۸۵ ميليون جمعيت را نميشود در يك اتاق تعيين كرد، اين بازار است كه نرخ دلار را تعيين ميكند. بنابراين ثروت در جهان در حال حركت از كشورهايي است كه مشكل بيكاران را حل كردهاند. به عبارت روشنتر پول از كشورهايي كه مشكل بيكاران را حل نكردهاند به سمت كشورهايي كه مشكل بيكاري را حل كردهاند، حركت ميكند. ما تنها كشور در جنوب غربي آسيا و شبه قاره هند هستيم كه از اين معضل عبور كردهايم. همانطور كه لشكر بيكاران اقتصاد ايران را شخم زدند، ساير كشورها هم اين روند را تجربه ميكنند.
عامل بيثباتي در خاورميانه لشكر بيكاران در كشورهاي عربي است كه به زودي به حركت درميآيند. پاكستان و هند در جنوب آسيا هم همين مرحله را پشت سر ميگذارند. بيكاران به محض اينكه به حركت در آيند تريبونهايي از جنس راست راديكال پوپوليست زرد پيدا ميكنند. جرياني كه اگرچه بخشي از مشكل را نشان ميدهند اما ظرفيتي براي حل مشكل ندارند. پس پول در حال حركت از كشورهايي است كه لشكر بيكاران در آنها در حال حركت است. هرچند انتقادات بسياري از نوسانات ارزي ايران طي سالهاي اخير شد اما دليل اين نوسانات حضور ۱۸ميليون جوان در بازار و افزايش شديد تقاضا بود.
پس مساله اين است كه توليد در مناطق غيرساحلي غيراقتصادي شده است. در مناطق ساحلي هم مناطقي كه گران اداره ميشوند، حدف خواهند شد. اين همه ماجرا نيست در همين مناطق ساحلي لشكر بيكاران به حركت در آمده و نوسان ايجاد ميكنند. لشكر بيكاران به زودي در كشورهاي عربي هم به حركت در ميآيند و باعث انتقال ثروت به كشورهاي داراي شغل ميشوند. در منطقه ما موقعيت ايران و عمان بسيار متفاوت از كشورهاي ديگر عربي است. تركيه اما تا خرخره بدهكار است و مدل توسعه اين كشور اشتباه است. تركيه بايد طي ۵۰ سال آينده كار كند تا سود بدهيهايش را بدهد. مساله مهم بعدي، آن است كه اقتصاد جهان به سمت يكسانسازي نرخ ارز و بهرهوري پيش ميرود. يعني كشورها نميتوانند سياست ارزي متفاوت از هم داشته باشند. دلار در همه جهان چه زماني رشد ميكند؟ اگر بهرهوري يك كشور از كشور ديگر كمتر باشد، به همان ميزان ارزش پول ملي كشور كاهش ارزش پيدا ميكند تا بهرهوري متعادل شود. بازهم ميگويم، دلار براي نوسان يك فرمول دارد، آنهم اينكه وقتي بهرهوري در ايران كمتر از امريكا باشد، ريال در مقابل دلار كاهش ارزش پيدا ميكند.
يعني در اصطلاح مردم ايران، دلار گران ميشود، چون بهرهوري در ايران كمتر از امريكاست. حرف من اما اين است كه جهان به سمت اين گزاره پيش ميرود و اگر كشوري اجازه ندهد متناسب با بهرهوري پول ملياش تعيين شود و نرخ ارزش را دستكاري كند، با مشكل مواجه ميشود. مساله ظهور ترامپ همين نقصان اقتصادي است. ترامپ به اين دليل در امريكا روي كار آمده كه نرخ ارز در امريكا سالها دستكاري شده و اين روند توليد را در ايالتهاي غيرساحلي امريكا غيراقتصادي كرده است. مردم شهرهاي غيرساحلي ايالتهاي امريكا احساس ميكنند صدايشان شنيده نميشود، بنابراين به افرادي راي ميدهند كه خلاف وضع موجود قرار است عمل كنند.