
هامون و جرعههايي كه او را تشنهتر ميكنند
مساله حقآبه ايران كمكم به يك زخم كهنه تبديل ميشود؛ زخمي كه هر از گاهي سر باز ميكند و دوباره در هياهوي هزار و يك مشكل ديگر از ياد ميرود، اما ديگر مساله حقآبه و خشكسالي باتوجه به شرايط حاكم بر كشور نميتواند به دست فراموشي سپرده شود.
مساله حقآبه ايران كمكم به يك زخم كهنه تبديل ميشود؛ زخمي كه هر از گاهي سر باز ميكند و دوباره در هياهوي هزار و يك مشكل ديگر از ياد ميرود، اما ديگر مساله حقآبه و خشكسالي باتوجه به شرايط حاكم بر كشور نميتواند به دست فراموشي سپرده شود. متاسفانه سالهاست كه ديپلماسي آب در كشور ما شكست خورده است. مسوولان بعد از سالها هنوز يك راه درست براي مذاكره با همسايگان شرقي و غربي و شمالي براي گرفتن حقآبه ايران پيدا نكردهاند و آنها هر طور كه دلشان ميخواهد درمورد حقآبه ايران تصميم ميگيرند. هم افغانستان با احداث و راهاندازي سد كمال خان ضربهاي ديگر بر پيكر زمينهاي تشنه سيستان و بلوچستان زد و هم از طرف ديگر سدسازيهاي تركيه مانع از ورود حق آبه ايران به قسمتهاي غربي كشور ميشود.
اما حالا چند روزي است كه اندكي سيلاب از رودخانه هيرمند به سمت دشتهاي سيستان آمده و همين اندك آب كه تنها به دليل انحراف در مسير سيلاب اتفاق افتاده و هيچ نشاني از پرداخت حقآبه ايران از سوي طالبان ندارد باعث خوشحالي مردم اين منطقه شده است. مساله اينجاست كه در معادهدات و تعهدات بينالمللي، هر دولت حاكم بر افغانستان را ملزم به پرداخت حقآبه ايران ميكند، اما سالهاست كه اين اتفاق در عمل آنگونه كه بايد، رخ نداده است. ازسوي ديگر، اين كشور براساس الزامات محيطزيستي، خارج از تعهدات خود نيز بايد حقآبه دشتها و تالابهاي پاييندست (در ايران) را از رودخانه هيرمند و ديگر رودخانههاي منطقه، تامين كند.در اين ميان، تمركز مسوولان ايراني در دولتهاي مختلف بر پرداخت حقآبه ايران براساس معاهده سال 1351 ميان دو كشور بوده كه البته در تحقق اين موضوع نيز موفق نبودهاند.
حقآبه به تنهايي هامون را احيا نميكند
محسن موسوي، فعال آب و محيطزيست در اين باره به تجارت نيوز گفت: با وجود اهميتي كه موضوع حقآبه دارد، نميتواند به تنهايي هامون را احيا و نياز منطقه سيستان را برطرف كند. به گفته او، مساله اصلي در اين ميان، انحرافي است كه افغانستان با احداث سد كمالخان بر رودخانه هيرمند، در مسير سيلابهاي اين منطقه ايجاد كرده است؛ چراكه حقآبه ايران به مصرف كشاورزي و شرب اختصاص دارد و سيلابها بودند كه تالاب هامون و چاهنيمههاي سيستان را پر ميكردند. حالا طالبان اين موهبت را به سمت شورهزاري به اسم گود زره هدايت كرده است؛ درحالي كه اين اقدام نه به نفع ايران است و نه خود افغانستان.
معاهده بين ايران و افغانستان به حقآبه شرب و كشاورزي مربوط ميشود
اين فعال آب و محيطزيست در بخش ديگري از سخنان خود اظهار كرد: در مورد مساله تالاب هامون، سه موضوع مهم وجود دارد كه سطح اهميت و اولويت آنها يكسان نيست. يك مورد، همان پروتكل معروف ميان دو كشور و حقآبه سالانه ۸۵۰ ميليون مترمكعبي ايران است. اين معاهده كه در سال ۱۳۵۱ بين ايران و افغانستان منعقد شد، تنها به حقآبه شرب و كشاورزي اختصاص دارد. بخشي از حقآبه موردنظر در نيم قرن اخير، به صورت كجدار و مريز و دورهاي به ايران تخصيص يافته است. اما موضوع دوم به رودخانههايي كه در شمال تالاب هامون جاري هستند، بازميگردد. او افزود: پروتكل سال 1351، شامل رودخانه هيرمند ميشود. اما در آن منطقه، رودخانه مهم ديگري نيز جريان دارد به نام فرارود كه در اين معاهده اشارهاي به آن نشده است. پروتكل ديگري نيز در مورد آن بين ايران و افغانستان وجود ندارد. اين درحالي است كه رودخانه فرارود، در حالت طبيعي، ميتواند حجم قابل توجهي آب را در قالب سيلاب به سمت ايران روانه كند. چنين اتفاقي در سالهاي گذشته گاهي رخ ميداد و تاثير زيادي در تغذيه تالاب هامون صابري داشت.
به گفته موسوي يكي از نگرانيهايي كه امروز وجود دارد همين است كه دولت افغانستان، فعاليتهايي را براي احداث سدي به نام بخشآباد روي رودخانه فرارود انجام ميدهد. مورد سوم كه اهميت بسيار زيادي دارد، به سد كمالخان مربوط ميشود. اين سد، در خاك افغانستان و در فاصله ۷۰ كيلومتري از مرز ايران، روي رودخانه هيرمند، بنا شده و در سالهاي اخير به بهرهبرداري رسيده است. مساله اين است كه سد كمال خان، همه حجم سيلابهايي را كه در اين بخش جاري ميشود، به سمت شورهزار گود زره كه منطقهاي غيرمسكوني و بدون ارزش تالابي است، منحرف ميكند. در نتيجه، تالاب هامون از اين نعمت بينصيب ميماند.
اولويت در انحراف مسير سيلابها پس از احداث سد كمالخان است
موسوي در پاسخ به اين سوال كه تمركز طرف ايراني بين حقآبه و انحراف مسير سيلاب و پروتكلهاي بينالمللي بايد روي كدام موضوع باشد، گفت: مساله همين است كه بين اين سه مورد، تمركز مسوولان دولتي ايران بهطور معمول روي همان موضوع پروتكل قرار دارد؛ درحالي كه اهميت سد كمالخان بسيار بيشتر است. دريچههاي اين سد تنظيمي هستند و آب محدودي را به سمت ايران روانه ميكنند اما در نيم قرن اخير، هر آنچه كه باعث زنده ماندن سيستان شده و آباداني را به اين منطقه آورده، سيلابهايي بوده كه از هيرمند آمده است.
او افزود: اين سيلابها، در بازههاي چندساله، از پاييندست سد كجكي به سمت ايران ميآمد و براي مدت تقريبا طولاني، نياز آبي منطقه سيستان را از نظر كشاورزي و شرب تامين ميكرد. سال ۹۸ بود كه آخرين سيلاب عظيم در اين منطقه جاري شد و مواهب آن تا سال ۱۴۰۲ ادامه داشت. با وجود اين، مسوولان دولتي ايران، توجهي به موضوع انحراف سيلابهاي رودخانه هيرمند ندارند. در نتيجه، حين مذاكرات با مقامات طالبان يا سخنرانيهاي خود، اشارهاي به اصلاح سرريز سد كمال خان نميكنند. جهت سرريز اين سد، متاسفانه به سمت گود زره منحرف شده كه اقدامي غيرقانوني است و مسير آن بايد به سمت ايران باشد.
الزامات بينالمللي، افغانستان را ملزم به تامين حقآبه هامون از هيرمند ميكنند
او در مورد احتمال موفقيت ايران در مذاكره با افغانستان بر سر حق آبه هيرمند اظهار داشت: تالاب هامون به عنوان ذخيرهگاه زيست كره در كنوانسيون رامسر به ثبت رسيده و بايد از آن محافظت شود. اين تالاب در پاييندست قرار دارد و از نظر بينالمللي نيز، تامين حقآبه آن الزامي است. ازسوي ديگر، براساس معاهده بين ايران و افغانستان، نبايد انسدادي در مسير رودخانه هيرمند صورت بگيرد.
او افزود: علاوه بر همه اين موارد، انحراف مسير سيلابها توجيه منطقي هم ندارد. در واقع اين اقدام، نه تنها به ضرر ايران است كه نفعي به مردم خود افغانستان هم نميرساند. مقامات افغانستان، با انحراف مسير سيلابها، هم منطقه سيستان در ايران و هم شهر زرنج در افغانستان را از موهبت بهرهمندي از آنها محروم و آب را به سمت يك شورهزار منحرف كردهاند. ضمن اينكه، خشكي تالاب هامون، شكلگيري پديده گرد و غبار را به دنبال دارد كه ضرر آن متوجه افغانستان هم ميشود. وزارت نيرو در دولت سيزدهم با استناد به همين دلايل، مذاكراتي را با مقامات طالبان انجام داد. آنها هم متقاعد شده و قول داده بودند كه مساله انحراف مسير سيلابهاي رودخانه هيرمند را حل كنند. اما متاسفانه در عمل اتفاقي رخ نداد و دولت چهاردهم بايد تحقق آن را پيگيري كند.
اما و اگرهاي احياي هامون
و حيات سيستان
موسوي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: در حقيقت، نه تنها احياي هامون كه حيات سيستان، به اصلاح جهت سرريز سد كمالخان وابسته شده. حقآبه ايران از رودخانه هيرمند، موضوع مهمي است و طبق معاهده، ايران حق پيگيري آن را دارد اما در عمل، كمك چنداني به احياي تالاب هامون نميكند.
اين فعال محيطزيست افزود: فاصلهاي كه حقآبه هيرمند براي رسيدن به ايران بايد طي كند، زياد و مسير آن شني و ناهموار است، به همين دليل تاثير زيادي بر رفع نيازهاي منطقه سيستان ندارد. هر چند دولت بايد حق قانوني كشور را در اين زمينه پيگيري كند، اما موضوع مهمتر، انسداد رودخانه هيرمند پس از احداث سد كمال خان و انحراف مسير سيل است. اين مساله نيز بايد در مذاكرات دو كشور به صورت جدي مورد توجه قرار گيرد، به ويژه كه با توجه به تغيير اقليم و شرايط جوي كشورها، انتظار ميرود در سالهاي آينده سيلابهاي شديدتري در اين منطقه جاري شود.
او اظهار داشت: اما متاسفانه در صورت تداوم شرايط موجود، مواهب آنها نصيب ايران نميشود. نبايد فراموش كرد كه حجم تالاب هامون، در مواقعي كه شرايط خوبي دارد، به هفت ميليارد مترمكعب ميرسد و احياي آن، تنها راه نجات منطقه سيستان است. به اين منظور هم بايد حداقل سه ميليارد متر مكعب آب وارد آن شود. تامين اين ميزان آب، تنها با سرريز سد كمالخان ممكن ميشود.
مسوولان ايران از اهميت موضوع سيلابها آگاه نيستند
موسوي معتقد است: موضوع پروتكل، بحثي قانوني است، به همين دليل مسوولان دولتي و سفيران ايران در افغانستان روي اين متمركز شدهاند. بيشتر اين مقامات، از اهميتي كه موضوع سيلابها براي حيات سيستان داشته است، آگاهي كافي ندارند؛ همچنين مطلع نيستند كه سيلابهاي بيشتر و بزرگتري نيز به دليل تغيير اقليم در راه است و همگي بايد به سمت هامون هدايت شوند. حقآبه ۸۲۰ ميليون مترمكعبي كه عمده آن نيز سهم كشاورزي است، تالاب هامون را احيا نميكند. اين تالاب وسعت زيادي دارد و نجات آن، نيازمند سيلابهاي سهمگين است.
حجم اندك سيلابهاي اخير خوب است اما كافي نيست
موسوي در پاسخ به اين سوال كه آيا حجم سيلابهاي اخير ميتواند اثر مثبتي بر شرايط سيستان داشته باشد، گفت: بدون تاثير نيست اما آب زماني به پيكره اصلي هامون يا چاهنيمههاي منطقه سيستان ميرسد كه جريان آب، شدت داشته باشد. اما متاسفانه مسوولان افغانستان دريچههاي سد كمالخان را كنترل ميكنند؛ درنتيجه دبي يا جريان آب محدود است. به عبارت ديگر، جاري شدن اين آب به سمت ايران، بهتر از صفر بودن آن است اما نياز تالاب هامون را برطرف نميكند؛ حتي نميتواند چاهنيمههاي منطقه سيستان را كه حجم آنها حدود يك ميليارد و ۷۰۰ميليون متر مكعب است، پر كند.