
ايران در ابعاد مختلف محيطزيستي دچار چالش و بحران است
ايران در حال دستوپنجه نرم كردن با چالشها و مشكلات بسياري در عرصههاي اقتصادي، اجتماعي و زيستمحيطي است. اثرات تخريب و آسيب به محيطزيست در ايران ناگزير به زندگي و معيشت مردم سرازير ميشود. ادامه فعاليتهاي مخرب و تصميمگيريهاي كلان در حوزه محيطزيست، ميتواند در نهايت منجر به نابودي در عرصههاي گوناگون شود.
گلي ماندگار|
يك فيلم در فضاي مجازي دست به دست ميشود. فيلمي از سد كرج كه نشان از شدت كاهش ذخيره آب در اين سد دارد. فيلمي كه زنگ خطر كمبود آب را حداقل براي ساكنان تهران و البرز به صدا در ميآورد. در كنار اين فيلم هشدار مسوولان طي روزهاي گذشته در مورد بحران آب در پايتخت نيز مزيد بر علت شده تا مردم به فكر ذخيره آب باشند. ضمن اينكه هنوز تابستان از راه نرسيده و بهار بساطش را در اين جغرافيا پهن نكرده، قطعي آب در شهرها و استانهاي مختلف از جمله تهران شروع شده و ناگفته پيداست اين روند ادامهدار خواهد بود.
در حالي كه تهران پنجمين سال پياپي خشكسالي را پشت سر ميگذارد، كاهش ۴۵ درصدي بارندگيها زنگ خطر كمآبي را براي پايتخت به صدا درآورده است. مديرعامل شركت آب و فاضلاب استان تهران اعلام كرد كه برنامهاي براي نوبتبندي آب وجود ندارد، اما از شهروندان درخواست كرد مصرف خود را ۲۰ درصد كاهش دهند تا تابستان سختي را پيش رو نداشته باشيم.
بر اساس گزارشهاي رسمي، وضعيت منابع آبي تهران بهشدت بحراني شده است. حجم ذخاير سدهاي تأمينكننده آب پايتخت كاهش يافته و پيشبينيهاي هواشناسي نيز از ادامه خشكسالي براي سال آينده خبر ميدهد. اين در حالي است كه به گفته مقامات، مصرف آب در پايتخت همچنان بسيار بالاتر از الگوي استاندارد است. در اين بين محسن اردكاني مديرعامل شركت آب و فاضلاب استان با اشاره به اينكه سرانه مصرف هر شهروند تهراني ۲۵۰ ليتر در شبانهروز است، اين ميزان را بسيار بالاتر از الگوي استاندارد ۱۳۰ ليتري دانست و تأكيد كرد كه تنها ۳۵ درصد مشتركان در چارچوب استاندارد مصرف ميكنند، در حالي كه ۶۰ درصد آنها تا دو برابر الگوي تعيينشده و ۵ درصد بيش از دو برابر آن مصرف دارند.
اسفند پر مصرف
تمام اين اتفاقات و هشدارها در حالي است كه مصرف آب در اسفند ماه به دليل خانه تكاني از تمام ماههاي ديگر بيشتر است. اين اتفاق فقط مربوط به تهران نيست و اغلب شهرها و استانهاي كشور با اين وضعيت مواجه هستند. اما شرايط آبي هر سال در كشور ما از سال قبل بحرانيتر ميشود. خشكسالي نفس تالابها و رودها را به شماره انداخته و سفره آبهاي زير زميني هم به دليل مديريت اشتباه و سياستگذاريها غلط از بين رفتهاند. بحران آب تنها به از بين رفتن محيط زيست و تنشهاي آبي نميانجامد. اين بحران ميتواند باعث بروز مشكلات بسياري در عرصههاي مختلف كشور شود. سياست، امنيت، اقتصاد و اجتماع را به خطر مياندازد و در كنار آن جنگ بر سر آب هم خود مشكل ديگري است كه بايد قبل از وقوع آن برايش چارهاي انديشيده شود.
تصميمگيريهايي كه منجر به نابودي ميشود
ايران در حال دستوپنجه نرم كردن با چالشها و مشكلات بسياري در عرصههاي اقتصادي، اجتماعي و زيستمحيطي است. اثرات تخريب و آسيب به محيطزيست در ايران ناگزير به زندگي و معيشت مردم سرازير ميشود. ادامه فعاليتهاي مخرب و تصميمگيريهاي كلان در حوزه محيطزيست، ميتواند در نهايت منجر به نابودي در عرصههاي گوناگون شود.
در ادامه گفتوگوی «تعادل» در رابطه با چالشهاي زيستمحيطي ايران را با شيما كبيري، پژوهشگر و فعال حوزه آب و محيطزيست، را ميخوانيد.
قبل از هر چيز از پيشينه تاريخي و فرهنگي ايران و ارتباط آن با شرايط زيست محيطي بگوييد؟
ايران كشوري با پيشينه تاريخي و فرهنگ غني و ارزشمند است. اين پيشينه فرهنگي و تاريخي با اقليم و شرايط محيطزيستي كشور گره خورده است. نياكان ما با در نظر گرفتن همه ابعاد، ابتكارات و راهكارهاي منحصربهفردي براي براي بهبود وضعيت و سازگاري با شرايط موجود داشتهاند. متاسفانه ايران در سالهاي اخير با چالشهاي محيطزيستي متعدد و جدي روبرو شده است. از مهمترين اين چالشها ميتوان به بحران آب، آلودگي هوا، گرمايش زمين و تغييرات مخرب اقليمي، از بين رفتن جنگلها و منابع طبيعي، بيايانزايي و تخريب زيستگاهها، تهديد حيات وحش و تنوع زيستي، ناترازي انرژي و تخريب خاك اشاره كرد. در خصوص اين پرسش شايد بهتر است شرايط محيطزيست ايران را در يك دوره تاريخي بررسي كنيم. آنچه بر محيطزيست ايران گذشته است منحصر به اقدامات يك سال نيست. وضعيت كنوني بر اثر تصميمات و اقدامات در گذار زمان است. كشور در ابعاد مختلف محيطزيستي دچار چالش و بحران است. شايد بتوان گفت تا وقتي كه زيرساختها، قوانين و اقدامات اجرايي در لايههاي بالاي حكمراني توسط تصميمگيران اصلاح نشود، اميدي به بهبود نيست. اگر در كنار اصلاحات لازم در خصوص محيطزيست فرهنگسازي نشود، شرايط در كشور رو به فاجعه خواهد رفت. بايد گفت براي آغاز هيچ زماني دير نيست اما ضروري است كه سريعتر اقدام شود.
اثرات بحرانهاي محيطزيستي چگونه وارد زندگي اقتصادي و اجتماعي مردم ميشوند؟
يك اصل ويژه در قانون اساسي كشور ايران به محيطزيست اختصاص دارد. اصل 50 قانون اساسي بيان ميكند كه در جمهوري اسلامي ايران حفاظت محيطزيست، كه نسل امروز و نسلهاي بعد بايد در آن حيات اجتماعي روبهرشدي داشته باشند، وظيفه عمومي تلقي ميشود. بنابراين، فعاليتهاي اجتماعي، اقتصادي و... كه موجب آلودگي محيطزيست يا تخريب غيرقابلجبران آن ميشوند، ممنوع هستند. البته اكثر متوليان اين فعاليتها بدون توجه به قانون و محيطزيست فقط به درآمد خود فكر ميكنند. غافل از اينكه اين فعاليتها در درازمدت موجب آسيب بسيار به محيطزيست ميشوند. در حقيقت علاوهبر قانونشكني و آسيب به محيطزيست، صنعت و فعاليت خود را به نابودي ميكشانند. بعضا قوانيني در خصوص پرداخت خسارت صنايع و واحدهاي مخرب محيطزيست مطرح ميشوند. تجربه نشان ميدهد كه اين قوانين قدرت بازدارندگي نداشتهاند.
از نگاه شما مهمترين تهديد زيست محيطي
در ايران چيست؟
گرمايش جهاني و تغيير اقليم از مهمترين مسائل زيستمحيطي جهان هستند كه ايران را نيز بينصيب نگذاشتهاند. از طرفي شايد بتوان گفت كه مهمترين تهديد زيستمحيطي در ايران بحران آب است. ايران در اقليم خشك و نيمهخشك قرار دارد. كمبود آب آشاميدني، كاهش منابع آب زيرزميني و فرونشست زمين، توليد پساب صنعتي و انتشار آلودگي و از بين رفتن زيستگاهها از جمله موارد مرتبط با مساله آب در ايران هستند. در واقع كمبود آب يكي از بزرگترين بحرانهاي اقتصادي و اجتماعي در جهان است. ايران نيز به دليل شرايط جغرافيايي و اقليمي، مديريت نادرست منابع آب، افزايش جمعيت و به تبع آن افزايش تقاضا براي آب، بارگذاري نادرست صنايع آببر، رعايت نكردن الگوي كشت متناسب، استفاده از شيوههاي سنتي آبياري و كشاورزي و عدم استفاده از انرژيهاي تجديدپذير با اين بحران مواجه است. بحران آب تهديدي براي كشاورزي، صنعت، اقتصاد و زندگي روزمره مردم محسوب ميشود. گزارهاي كه بيان ميكند «به ورشكستگي آبي رسيدهايم و كشاورزي و صنايع آببر بايد محدود شوند» درست است. بخش فابلتوجهي از آب كشور در بخش كشاورزي با تلفات بالا مصرف ميشود. البته در صورت اعمال محدوديت قطعا بايد جايگزيني براي شغل و درآمد مردم در نظر گرفته شود.
چرا بحرانهاي زيستمحيطي در ايران ادامهدار ميشوند؟
مشكلات موجود در حوزه محيطزيست، كيفيت زندگي روزمره و سلامت مردم را تحتتاثير قرار داده است. وضعيت كنوني همچنين تهديدي براي تنوع زيستي و منابع طبيعي كشور بهشمار ميرود. حل بحرانهاي زيستمحيطي در ايران به اراده و همت جمعي نياز دارد. اقدامات اجرايي و تصميمگيري در حوزه محيطزيست چندبعدي است. بايد انتخابهاي موجود را كنار هم قرار بدهيم و هر كدام را از چندين جنبه بررسي كنيم. متاسفانه در كشور ما اغلب تصميمات و اقدامات نقش داروي مسكن دارند و درماني نيستند. اين مساله تبعات جبرانناپذيري در درازمدت دارد.
راهكاري براي رفع اين مشكلات وجود دارد؟
بايد عزم بر آن باشد كه با اعمال تصميمات اساسي و بنيادين راهحلهاي بادوامتر و كاراتري اخذ كنيم. علاوهبراين، بايد فرهنگسازي و تقويت روحيه مطالبهگري و عزم فردي براي حفاظت از محيطزيست پررنگ شود. شايد بتوان گفت مسائل معيشتي و وضعيت مالي عموم مردم در ايران بر مسائل اجتماعي و زيستمحيطي سايه انداختهاند. حفاظت از محيط زندگيمان و كره زمين بايد دغدغه تكتك ما باشد. بهقول حضرت مولانا تو يكي نهاي هزاري، تو چراغ خود برافروز.
پيشبيني شما از وضعيت محيطزيست ايران در سال 1404 چيست؟ چه اقداماتي بايد صورت بگيرد؟
در سال 1402 سند «برنامه ارتقاي فرهنگ حفاظت از محيطزيست» در جلسه شوراي فرهنگ عمومي كشور مصوب و توسط وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي وقت ابلاغ شد. در اين سند راهبردهاي كلان محيطزيستي را با محوريت سازمان محيطزيست تهيه و نهايي كردهاند. اين سند به موضوع مشاركت مردم در حكمراني شايسته و فرهنگسازي اشاره كرده است. همچنين مسووليت اجتماعي را در سه سطح تعريف كرده است. منظور از اين سه سطح، اول حاكميت و دولت، دوم گروههاي اجتماعي، بخش خصوصي و عمومي و تشكلها و سوم افراد حقيقي و عامه مردم است.در تعريف توسعه پايدار سه ستون اصلي مسائل اقتصادي، اجتماعي و محيطزيستي مطرح ميشوند. تا زماني كه نگاه به اين مسائل زنجيروار نباشد، نبايد انتظار هيچگونه اصلاح و بهبودي در حوزه محيطزيست داشته باشيم. من باور دارم كه با راهبري شجاعانه از بالا بهبود شرايط ممكن است. اين اتفاق با حضور رياست سازمان حفاظت محيطزيست بهتدريج شروع شده است. از سمت ديگر سازمان ملل متحد در حال انجام كارهاي فراواني با كليه كشورها (از جمله ايران) است. بهتر است كه اين همكاريها ادامهدار باشند. همچنين ميتوان از تجربيات اين سازمان و كشورهاي ديگر در حل مشكلات محيطزيستي بهره برد.