
درك واقعي شرايط، مقدمه حل مشكلات اقتصادي
يكي از مهمترين موضوعاتي كه در طول ماههاي گذشته بارها از سوي رييسجمهور و ديگر مقامات دولت چهاردهم بر روي آن تاكيد شده، بحث اهميت درك دقيق شرايط و عبور از چالشهايي است كه تمامي كشور بدون توجه به گروه و حزب و جريانهاي سياسي با آن مواجه شده است.
جواد هاشمي|
يكي از مهمترين موضوعاتي كه در طول ماههاي گذشته بارها از سوي رييسجمهور و ديگر مقامات دولت چهاردهم بر روي آن تاكيد شده، بحث اهميت درك دقيق شرايط و عبور از چالشهايي است كه تمامي كشور بدون توجه به گروه و حزب و جريانهاي سياسي با آن مواجه شده است. در واقع مسالهاي كه بسياري از كارشناسان اقتصادي نيز بر روي آن تاكيد دارند اين است كه پيش از توجه به مسائل سياسي، موضوعي كه بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است كه ايران در بسياري از حوزهها با خطر مواجه است و در نهايت تمام افراد جامعه با آن رو به رو ميشوند و به همين دليل پيش از توجه و جدي گرفتن موضوعات گروهي بايد ايدههايي را دنبال كرد كه به بهبود سطح زندگي در ميان گروههاي مختلف مردم منجر شود.
در سالهاي گذشته اقتصاد ايران با تحريمهاي گستردهاي مواجه بوده و اين مساله چه در تامين درآمدهاي دولت و چه در مديريت ارزش پول ملي چالشهايي را ايجاد كرده است. از طرف ديگر با توجه به تداوم تحريمها، بحث جذب سرمايهگذاريهاي جديد نيز دشوار شده و همين موضوع بر روي زيرساختهاي كشور تاثيرات منفي گذاشته است. تداوم طولاني مدت تورم دو رقمي نيز بر روي معيشت مردم و قدرت خريد آنها اثراتي جدي گذاشته و تحت تاثير همين شرايط برنامهريزي براي آينده اقتصاد ايران به يك چالش جدي بدل شده است.
در چنين شرايطي دولت چهاردهم كار خود را آغاز كرده و البته در همان ماههاي ابتدايي با چالش استيضاح وزير اقتصاد خود مواجه شده است. در اين بستر همچنان مسوولان دولتي بر اين موضوع تاكيد دارند كه بايد به سمت وفاق و همراهي تمام قواي كشور براي حل مشكلات اقتصادي حركت كرد و اجازه نداد برخي تصميمات سياسي، مانع رسيدن به اهداف كلان كشور شود.
كارشناسان اقتصادي نيز ميگويند كه قبل از هر چيز ابتدا بايد ريشه مشكلات و چالشها را در اقتصاد ايران مشخص كرد و سپس با نگاهي واقعي براي آنها راهكار پيدا كرد. يك كارشناس اقتصادي گفت: متاسفانه امروز برخي در دعاوي سياسي و حزبي گرفتار هستند، در حالي كه وفاق بايد با نگاه به منافع ملي باشد و امروز بايد مشكلات اقتصادي و پيامدهاي آن را جدي گرفت. وحيد شقاقي با اشاره به چالشهاي موجود در كشور و اثرات آن بر اقتصاد كشور و لزوم همگرايي براي عبور از چالشها اظهار كرد: امروز از دو حوزه عمده فشار سنگين به اقتصاد كشور وارد ميشود. بخش اول مربوط به ناترازيهاي سنگين و پيامدهاي آن در اقتصاد ايران است. در حال حاضر حداقل نزديك به هشت ناترازي از جمله، ناترازيهاي بانكي، صندوقهاي بازنشستگي، برق، گاز، بنزين، آب، فرونشست زمين و ناترازي در حساب سرمايه در اقتصاد كشور اثرگذار است و در سالهاي آينده از منظر ناترازيها در شرايط سختي قرار خواهيم داشت و اين در حالي است كه اين ناترازيها تركيبي بوده و بر روي يكديگر اثرگذار هستند. وي افزود: بايد يك تصوير روشن از واقعيت موجود وجود داشته باشد؛ چراكه بسياري از اين ناترازيها مربوط به امسال يا سالهاي گذشته نبوده و برخي حتي ريشههاي چند دههاي دارد. براي مثال ناترازي در حوزه برق از اواسط دهه ۱۳۸۰ شروع شد كه ريشه آن به تصميمات نامناسب و غلط، تحريمها، عدم اتكا به بخش خصوصي، قيمتگذاريهاي دستوري و تعلل مديران است كه همگي باعث شد كه به ناترازي در حوزه برق دامن زده شود.
اين كارشناس اقتصادي خاطرنشان كرد: وقتي كه به روند ظهور ناترازيها توجه ميكنيم متوجه ميشويم كه بسياري از مشكلات ريشه در گذشته و عدم حل آن طي زمان دارد. ناترازي آب ريشه در دهه ۵۰ دارد، ناترازي صندوقهاي بازنشستگي ريشه در دهه ۷۰ دارد، ناترازي انرژي از دهه ۸۰ آغاز شد و چالشي مانند خروج سرمايه ريشه در دهه قبل يعني دهه ۹۰ دارد. شقاقي ادامه داد: براي رفت ناترازيها به سرمايهاي نزديك به ۵۰۰ ميليارد دلار نياز داريم. در كنار اين موضوع بحث فشار حداكثري نيز وجود دارد كه اصلا موضوعي قابل ناديده گرفته شدن نيست. جنگ اقتصادي عليه كشور تازه آغاز شده و اگر در اين ميان به حال آن فكري نشود، پيامدهاي پيچيدهاي به همراه دارد. در فشار حداكثري ميخواهند تمام شركاي ايران را از گردونه همكاري و تعامل اقتصادي با ايران خارج كنند و نبايد از اين موضوع و پيامد آن غافل ماند.
وي تصريح كرد: بدون شك مقابله با اين مشكلات، كاهش آن و خنثيسازي جنگ اقتصادي و چالشهاي ناترازيهاي اثر گذار در اقتصاد كشور، نيازمند يك تيم و فرماندهي مقتدر است و با افراد معمولي نميتوان اين مسائل را مهار و كنترل كرد. اين استاد اقتصاد ادامه داد: با رفتن آقاي همتي از وزارت اقتصاد، برخي نگرانيها در زمينه فرماندهي و مديريت شرايط اقتصادي كشور ايجاد شد، چراكه وي هم تجربه فشار حداكثري دور اول دولت ترامپ را داشت و هم در حوزه مديريتي شخصي قاطع بود، البته كه نميتواند ادعا كرد كه عملكرد وي بدون خطا بوده باشد، اما داشتن و يافتن افرادي كه در شرايط سخت و جنگ اقتصادي در ميانه ميدان جنگ حضور داشته باشند، كار سخت و دشواري است. شقاقي با اشاره به لزوم گذر از مباحث سياسي و جناحي گفت: بايد يك آرايش مناسب براي رويارويي با شرايط سخت اقتصادي و تحريمها شكل بگيرد، بنابراين بايد يك بازنگري جدي در تيم دولت شكل بگيرد. امروز بايد از همه بحثهاي سياسي و جناحي عبور كنيم؛ چراكه مشكلات و چالشهاي موجود به حدي است كه دامن زدن به چند قطبي سياسي و تلاش براي به حاشيه بردن اقتدار دولت براي مديريت كشور، براي كشور تبعات زيادي را به همراه دارد.
وي گفت: متاسفانه هنوز برخي در دعاوي سياسي و انتخاباتي گرفتار هستند و به نظر ميرسد كه بسياري در اين شرايط فقط منافع شخصي و حزبي خود را ميبينند و منافع ملي براي آنها جايگاهي ندارد. چالشها و مسائل موجود، امروز فراتر از هر مساله حزبي و فكري است و كشور تحت فشارهاي اقتصادي و جنگ اقتصادي قرار دارد و زماني كه ملت تحت فشار جنگ اقتصادي باشد، جايي براي بازيهاي سياسي نبايد وجود داشته باشد؛ چراكه دولت امروز نيازمند يك تيم مقتدر است و بايد بتواند برنامهها و كارهاي خود را در شرايط خطير بدون مانع تراشي محقق كند. اين كارشناس اقتصادي در ادامه گفت: وفاق بايد با دلسوزان انجام شود نه كساني كه دلسوز ملت و مردم كشور نيستند. بايد كساني كه دغدغه منافع ملي و رفع مشكلات كشور را دارند در عرصه كار قرار بگيرند اما متاسفانه به نظر ميرسد كه شرايط به سمتي پيش رفته است كه وفاقي كه مد نظر دولت بود تا با آن بتواند از مسير مشكلات عبور كند، محقق نشده و برخي رفتارها باعث شده كه وفاقي كه به نفع ملت باشد، شكل نگيرد. شقاقي ادامه داد: معناي وفاق آن است كه همه دستها را به دست يكديگر بدهيم و براي حل مسائل ملي حركت كنيم. بنابراين وفاق زماني است كه دغدغه همه طرفين منافع ملي باشد. نبايد اجازه داد سنگ اندازيهاي صورت بگيرد، و همه نهادها بايد امروز به دولت كمك كنند تا بتواند مسائل موجود را برطرف كند؛ بنابراين امروز نيازمند دولت مقتدر و مسلط به اقتصاد با مديريت اقتصادي هستيم تا در شرايط موجود بتواند در مقابل رانتها و ذي نفعال ايستادگي كند تا بتوانيم از اين شرايط سخت عبور كنيم.
همچنين حسين عبده تبريزي عضو هيات علمي دانشكده مديريت و اقتصاد دانشگاه صنعتي شريف اذعان داشت: وضع ما الان با توجه به تهديدات اسراييل و امريكا بسيار سخت است و در شرايط جنگي قرار گرفتهايم. آيا نبايد مخالفان دولت با اين همه نرمش رييسجمهور، براي دفع شر و براي رفع مشكلات كشور كنار دولت قرار بگيرند و به جاي فشار آوردن دايمي به مردم در عرصههاي اجتماعي، به آن تصوير بزرگتر (Big Picture) فكر كنند. آيا استيضاح همتي همان كار مهمي بود كه در اين ايام مجلس بايد انجام ميداد؟
وي افزود: ايران را ساختمان سُستي بگيريم كه داريوش مهرجويي در دهه دشوار شصت ايران در فيلم اجارهنشينها به تصوير كشيد؛ آدمهايي با مرام و مشربّ مختلف، برخي نمازخوان و برخي نخوان؛ برخي با حجابتر از برخي ديگر؛ همه با قصهها و غصههاي خود، برخي طمعكارتر از بقيه، برخي ثروتمندتر، كاسب و كارمند، ...، براي زندگي و كار در كنار هم، آيا در آنچنان بناي سُستي هم نميتوانيم جمع شويم؟ آيا به اتكاي تاريخ و فرهنگ اين مرزوبوم؛ به پشتوانه سابقه غني از مشاركت جمعي در فعاليتهاي اجتماعي، فرهنگي و ديني و با حمايت مزيتهاي اقتصادي جغرافياي ايران نميتوانيم سياست را در ايران منعطفتر كنيم؟ عبده تبريزي يادآور شد: تجربه ۱۵ ژوئن ۲۰۱۶ ميلادي تركيه در همين نزديكيهاست. وقتي گروهي از نظاميان تركيه اقدام به كودتا كردند و سعي داشتند دولت اردوغان را سرنگون كنند، در اين شرايط بحراني، احزاب اپوزيسيون و حتي حزب جمهوريخواه خلق كه شديدترين مخالف اردوغان بود، به سرعت كودتا را محكوم و از دولت قانوني و كشورشان حمايت كردند. اين فعال اقتصادي پرسيد: چرا مخالفان دولت چهاردهم از دولت در اين شرايط سخت حمايت نميكنند؟ آيا اوضاع كشور را نامناسب نميبينند كه به بهانههاي واهي وزير اقتصاد دولت را بركنار ميكنند؟ در مسائل ارزي، بانك مركزي درگيرتر است يا وزارت اقتصاد؟ چرا همه نقدها وزير اقتصاد را نشانه گرفت؟
وي اظهاركرد: آيا كشور ما با تنوع قوميتي، فرهنگي و مذهبي خود، پتانسيل زيادي براي ايجاد انسجام اجتماعي قوي ندارد؟ آيا اين تنوع نقطه قوتي نبايد تلقي شود؟ آيا اختلافات سياسي و كژمنشيهاي عدهاي در عرصه اقتصاد بايد مانع شود كه به عنوان يك ملت احساس وحدت و همبستگي كنيم؟ آيا ايجاد و حفظ سرمايه و انسجام اجتماعي در شرايط دشوار فعلي ايران براي اركان نظام ناممكن شده است؟ عبده تبريزي گفت: آيا نهادهاي مختلف حكومتي در حد ظرفيت و بضاعت خود، در شرايط جنگي امروز ايران، براي غلبه بر اين چالشها، تلاشهاي متمركزي براي افزايش اعتماد عمومي، تقويت هويت ملي و ارتقاي همكاريهاي بينگروهي انجام ميدهند، يا ميخواهند با استيضاح وزيران و ايجاد مشكلات مشابه براي دولت، دولتي دستبهگريبان مصائب را ضعيفتر كنند؟
وي گفت: به همين كشور اندونزي كه خوشبختانه اين روزها وضعيت مناسبي دارد، نگاه كنيم. در اواخر دهه ۱۹۹۰، اندونزي با يكي از بدترين بحرانهاي اقتصادي تاريخ خود مواجه شد. سقوط ارزش روپيه، فرار سرمايهها، افزايش بيكاري و اعتراضات گسترده، كشور را به آستانه فروپاشي رسانده بود. در اين شرايط، احزاب مخالف از طيفهاي مختلف سياسي، از اسلامگرايان تا مليگرايان و چپگراها، براي عبور از بحران همكاري كردند. عبده تبريزي خاطرنشان كرد: حال چرا حداقل در حد نزديك به ۵۰ درصدي كه در انتخابات شركت كردهاند، با دولتي كه روي هيچ موضوعي اصرار نكرده و بيشتر انتصابات خود را از جناح مقابل انجام داده، همكاري نميكنند تا كشور در خطر قرار نگيرد؟ چرا امتيازات حداقلي اجتماعي را به مردم حرام ميكنند و با فشار به هنرمندان و ورزشكاران، با محدوديت اينترنت، با فشار بر دانشجويان، و ... سرمايه اجتماعي لازم براي مقابله با شرايط دشوار جاري را كاهش ميدهند؟عبده تبريزي اضافه كرد: اگر آقاي پزشكيان هيچ كار ديگري هم نكرده باشد، دايم بر وحدت و آشتي و همكاري تأكيد كرده است. حفظ تماميت ارضي و امنيت كشور و فراهمكردن حداقل معيشت مردم، مهمتر از اختلافات حزبي و جناحي است. وي تصريح كرد: اگر سياستمداران و صاحبان قدرت ايراني هم «تصوير بزرگتر» را ببينند، ميتوانند رفتاري مشابه اوكراين، عراق يا حتي تركيه پيش بگيرند تا كشور در برابر فشارهاي خارجي مقاومتر شود.
به اين ترتيب كارشناسان معتقدند كه ايران بايد خود را براي روزهاي دشوار آماده كند و اگر اين دشواريها كنار روند، ميتوان براي دستيابي به اهداف كلان نيز آماده بود. آنچه كه بيشترين اهميت را دارد، درك دقيق از مشكلات و مسائل كلان كشور و همراهي براي دستيابي به اهداف كلان در اين حوزهها خواهد بود.