زندگي روي لبه تاريك تروما بعد از حادثه
نتايج مطالعات نشان ميدهد كه شايعترين مشكلات بيشتر بازماندگان حوادث يادآوري مكرر صحنه حادثه و تصادف در خواب يا بيداري، احساس نااميدي و غم، تحريكپذيري و عصبانيت، نگراني از وضعيت جديد و وحشت به علل مختلف است.
هزينه رواني تصادفات دست كمي از هزينههاي جاني و مالي ندارد
گلي ماندگار|
نتايج مطالعات نشان ميدهد كه شايعترين مشكلات بيشتر بازماندگان حوادث يادآوري مكرر صحنه حادثه و تصادف در خواب يا بيداري، احساس نااميدي و غم، تحريكپذيري و عصبانيت، نگراني از وضعيت جديد و وحشت به علل مختلف است. شرف پور ادامه ميدهد: بر اين اساس اصليترين نيازهاي بازماندگان شامل دريافت اطلاعات صحيح درباره حادثه، كمكهاي روحي و رواني، شركت در امدادرساني، ديدن جنازه توسط بستگان نزديك، برگزاري مراسم عزاداري، اجبار نكردن فرد براي ترك فوري صحنه تصادف، داشتن اختيار براي انتخاب محل سكونت پس از فوت عزيزان در تصادف و حضور در جمع آشنايان و بستگان ميشود. بديهي است براي تامين سلامت رواني بازماندگان توجه به نيازهاي آنان و انجام اقداماتي براي رفع مشكلات آنها ضروري است.همچنين دكتر يوسفي با اشاره به اينكه بازماندگان حوادث نبايد به حال خود رها شوند زيرا در صورت ماندگار شدن اختلالات اضطرابي احتمالي ممكن است از نظر رواني بهشدت آسيب ببينند، تاكيد ميكند: حضور گروه مشاوره براي حمايت رواني از بازماندگان و استقرار گروههاي ويژه در مراكز اورژانس و بيمارستانهاي امدادرسان، ميتواند به آنها كمك زيادي كند. مصدومان تصادفات رانندگي فقط صدمه جسمي نديدهاند بلكه صدمه روحي جدي ديدهاند و در صورتي كه به موقع مورد حمايت قرار نگيرند، به اختلالاتي مانند افسردگي و اضطراب مبتلا ميشوند. بر اساس آمارهاي رسمي بهطور ميانگين هر ساعت 2 تا 3 نفر در تصادفات رانندگي جان خود را از دست ميدهند. اين آمار تكاندهنده است. در واقع ما روزانه 60 هموطن خود را به دليل تصادف از دست ميدهيم. مساله اينجاست كه اين افراد قطعا خانواده و عزيزاني دارند كه مرگشان بر آنها تاثير خواهد گذاشت. از طرف ديگر ديدن صحنه تصادف چه براي افرادي كه عزيز خود را از دست ميدهند و شاهد اين صحنه هستند چه حتي براي رهگذراني كه اين حادثه را مشاهده ميكنند تبعات رواني خواهد داشت. پس همانطور كه مساله تصادف را بايد از بعد خطر جاني، مالي و البته راههاي پيشگيري از آن مورد بررسي قرار دهيم پرداخت به اين موضوع از بعد رواني هم امري ضروري به نظر ميرسد.
تاثير رواني تصادفات
بر هر فردي متفاوت است
دكتر كوروش محبي، روانشناس و روان درمانگر در اين باره به تعادل ميگويد: قبل از هر چيز مساله تروما بعد از حادثه مطرح است به خصوص براي افرادي كه در تصادف حضور داشتهاند و در اين بين عزيزي را نيز از دست دادهاند. اين افراد براي اينكه بتوانند به زندگي عادي بازگردند به ساعت و روزها و حتي سالها روان درماني نياز دارند تا بتوانند با آن فاجعه كنار بيايند. او ميافزايد: سوگ خود يك خلأ بزرگ است كه افراد مختلف با آن برخورد متفاوتي دارند. در مساله مرگ افراد در تصادف نيز به همين شكل است. اما براي فردي كه خود شاهد جان سپردن عزيزش در يك سانحه تصادف بوده قطعا ماجرا خيلي فرق ميكند و اين افراد بيش از همه نيازمند رسيد گيهاي روانپزشكي و رواندرماني هستند. اين روانشناس اظهار ميدارد: حتي كساني كه در صحنه تصادف حضور نداشتهاند هم به نوع ديگري با اين مساله درگير ميشوند. اين پرسش كه عزيزشان در آن لحظات چه حالي داشته، آيا درد كشيده يا نه، آيا راهي براي جلوگيري از اين حادثه تلخ وجود داشته و هزاران آياي ديگر كه ذهن فرد را درگير ميكند.
هزينه رواني تصادفات دست كمي از هزينههاي جاني و مالي ندارد
دكتر محبي در بخش ديگري از سخنان خود ميگويد: هزينه رواني كه افراد براي تصادف بايد بپردازند هيچ كمتر از هزينههاي جاني و مالي اين اتفاق تلخ نيست. بهطور مثال تصادف اتوبوس دانشآموزان دختر نخبه كه به مرگ چند تن از آنها منجر شد، نزديك به 40 دانشآموز در آن اتوبوس حضور داشتند و شاهد اين ماجرا بودند.
او ميافزايد: اين دختران تا سالها درگير همان تروما بعد از حادثه هستند. آنها هم جسمي آسيب ديدهاند و هم روحي و رواني. از دست دادن هم كلاسيهايشان و فكر به اين مساله كه ممكن بود خود آنها يكي از جان باختگان باشند همه اينها آسيبهايي است كه تا سالها در روان اين افراد باقي ميماند.
بروز اختلالات اضطرابي در افراد حادثه ديده
اين روان درمانگر همچنين به مساله اختلالات رواني در افراد آسيب ديده اشاره ميكند و ميگويد: هر فرد به ميزان ظرفيت رواني كه دارد بعد از بروز حوادثي از اين دست دچار نوعي از اختلالات اضطرابي ميشود. برخي افراد حتي تا آخر عمر هم ديگر نميتوانند رانندگي كنند. برخي ديگر با ديدن صحنههاي مشابه دچار بيقراري و رفتارهاي اضطرابي ميشوند و در بعضي افراد هم حتي كوچكترين صدا ميتواند آنها را به مرز جنون برساند.
معلوليت در تصادف و هزينههاي رواني آن
محبي در پاسخ به اين سوال كه سرنوشت افرادي كه در تصادفات يكي از اعضاي بدن خود را از دست ميدهند و براي هميشه معلول ميشوند چيست اينها چه باري از نظر رواني را تحمل ميكنند، ميگويد: وضعي براي اين افراد سختتر است. تبديل شدن از يك انسان سالم به يك انسان معلول ميتواند افراد را تا سر حد جنون بكشاند. او ميافزايد: رسيدگي به وضعيت رواني اين افراد از همان روزها و ساعات اوليه بسيار مهم است. خانواده و اطرافيان نيز با رفتارهايي كه از خود بروز ميدهند كاملا ميتوانند تاثير مستقيمي در پذيرش اين سانحه در فرد داشته باشند. تمام اينها نيازمند راهنمايي و آگاهي است كه بايد از سوي متخصصان به آنها داده شود. اين روانشناس در پايان ميگويد: البته كه هميشه پيشگيري بر درمان ارجحيت دارد. در واقع بايد شرايطي فراهم كنيم كه ميزان آسيبهاي رانندگي به حداقل برسد. ميزان تصادفات كاهش پيدا كند و فرهنگ رانندگي در كشور متحول شود. اما مساله روان افراد بعد از بروز اين سوانح نبايد ناديده گرفته شده و تنها به بحث خسارات جاني و مالي اين حادثه پرداخته شود.
تصادفات رانندگي زنگ خطري براي سلامت روان جامعه
همچنين دكتر سيده ريحانه رضواني مدير گروه سلامت روان، اجتماعي و اعتياد دانشگاه علوم پزشكي خراسان شمالي، در راستاي پويش «نه به تصادف »، بر اثرات زيانبار تصادفات رانندگي بر سلامت روان تأكيد كرد و گفت: اين حوادث نهتنها آسيبهاي جسمي و مالي به همراه دارند، بلكه پيامدهاي رواني جدي مانند اضطراب، افسردگي و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) را نيز ايجاد ميكنند. دكتر سيده ريحانه رضواني مدير گروه سلامت روان، اجتماعي و اعتياد معاونت بهداشتي دانشگاه علوم پزشكي خراسان شمالي با اشاره به پيامدهاي رواني تصادفات رانندگي، گفت: تصادفات نهتنها منجر به آسيبهاي جسمي و مالي ميشوند، بلكه پيامدهاي رواني جدي مانند اضطراب، افسردگي و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) را نيز به همراه دارند. اين مشكلات ميتوانند كيفيت زندگي فرد را بهشدت تحت تأثير قرار داده و عملكرد اجتماعي و شغلي او را مختل كنند.
تجربه تصادف و تاثيرات آن بر افراد
او با اشاره به تحقيقات انجامشده، افزود: تجربه تصادف ميتواند موجب ترس شديد از رانندگي، كابوسهاي شبانه و حملات اضطرابي شود. برخي افراد پس از تصادف دچار احساس گناه يا سرزنش خود ميشوند، بهويژه اگر حادثه منجر به آسيب جدي يا فوت فرد ديگري شده باشد. اين وضعيت در صورت عدم مداخله و درمان مناسب، ممكن است منجر به انزواي اجتماعي، كاهش اعتمادبهنفس و حتي افزايش خطر ابتلا به اختلالات روانپزشكي شود. دكتر رضواني حمايت رواني از قربانيان تصادفات را امري ضروري دانست و تأكيد كرد: خانوادهها، دوستان و نهادهاي حمايتي نقش مهمي در بازگشت افراد به زندگي عادي دارند. ارايه مشاورههاي روانشناختي، آموزش مهارتهاي مقابلهاي و در صورت نياز، درمانهاي دارويي، ميتوانند در كاهش اثرات رواني تصادفات موثر باشند. او همچنين عنوان كرد: لازم است رانندگان و سرنشينان به تأثيرات رواني تصادفات آگاه باشند و در صورت مشاهده علائم اضطراب يا افسردگي، به مراكز مشاوره و روانشناسي مراجعه كنند. آگاهي از اين موضوع ميتواند به پيشگيري از تشديد مشكلات رواني كمك كند. دكتر رضواني خاطرنشان كرد: پيشگيري از تصادفات، نهتنها از بروز آسيبهاي جسمي جلوگيري ميكند، بلكه از عواقب رواني ناگوار نيز ميكاهد. رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي، پرهيز از رفتارهاي پرخطر و تقويت فرهنگ رانندگي ايمن، نقش مهمي در كاهش تصادفات دارد. او در پايان تأكيد كرد: اميد است كه با افزايش آگاهي عمومي و حمايتهاي رواني مناسب، بتوان تأثيرات منفي تصادفات بر سلامت روان را به حداقل رساند. اين اقدامات نهتنها به بهبود كيفيت زندگي قربانيان كمك ميكند، بلكه به ارتقاي سلامت روان جامعه نيز منجر خواهد شد.