پايان سالي خاص و نادر
در حال سپري كردن آخرين روزهاي سالي هستيم كه شايد بايد آن را پراتفاقترين و خاصترين سال حداقل يك دهه اخير از تمامي لحاظ قلمداد كرد كه از هر نوع اتفاق ممكن (چه از لحاظ اقتصادي، سياسي و تمامي جنبهها) كه امكان رخ دادن داشته باشد يا حتي نادر و غيرممكن به نظر برسد در خود داشت كه هر شخصي را در هر وضعيتي يا هر نقطهاي از جهان درگير نمود كه حتي بسياري از آنها تا به الاني كه از لحاظ زماني قرار داريم، پابرجا مانده است.
در حال سپري كردن آخرين روزهاي سالي هستيم كه شايد بايد آن را پراتفاقترين و خاصترين سال حداقل يك دهه اخير از تمامي لحاظ قلمداد كرد كه از هر نوع اتفاق ممكن (چه از لحاظ اقتصادي، سياسي و تمامي جنبهها) كه امكان رخ دادن داشته باشد يا حتي نادر و غيرممكن به نظر برسد در خود داشت كه هر شخصي را در هر وضعيتي يا هر نقطهاي از جهان درگير نمود كه حتي بسياري از آنها تا به الاني كه از لحاظ زماني قرار داريم، پابرجا مانده است.در قدم اول سال جاري را باتوجه و اتفاقات و تنشها و ناامنيهايي كه از تمامي جهتها ايجاد شد بايد در نهايت امر سال فلزي گرانبها به نام طلا نامگذاري كرد كه شايد كمتر كسي چنين اعداد و ارقامي را براي اين فلز درنظر ميگرفت ولي عملا بار ديگر باتوجه به شرايط ثابت نمود كه از گذشته تا به الان و حتي آيندهاي كه برخي در مقابل اين فلز برخي از رمزارزها و خصوصا در مركز آن بيتكوين را درنظر ميگرفتند، عليرغم عبور از سقفهاي قيمتي گذشته بازهم گامهاي فاصلهداري را از طلا عقب ماند و نشان داد هر چند برخي نگاهها در اين ميان در سالهاي گذشته دارايي همچون بيتكوين را براي خود لحاظ ميكند اما بازهم اكثريت و با قاطعيت هنوز طلا را ايمنتر و خواستنيتر درنظر ميگيرند.موردي كه بايد به آن اشاره كرد عقبماندگي معنادار سياستگذاران ميباشد كه هميشه در آخرين دقايق و در اوج اتفاقات تصميم به برنامهريزي و استفاده از اتفاقات و ابزارهاي ممكن ميگيرند كه بايد يكي از آنها را گستردگي و برنامهريزي براي صندوقهاي طلا در بازار سرمايه دانست كه هر چند اين سازوكار بورسي براي تمامي داراييها داراي ابزارهاي مختلفي براي جذب نقدينگي و استفاده بهينه از آن است ولي باتوجه به اينكه اين اتفاق و برنامهريزي اندكي ديرهنگام رخ ميدهد در نهايت همانند بسياري از اتفاقات گذشته صرفا ميتواند بازهم در پله اول جذابيت و مهمتر از آن اعتماد به فرآيند كلي آن را هدف قرار بگيرد كه در نهايت افراد جامعه را به جاي اينكه جذب اين بازارهاي هدفمند سازد به بازارهاي سنتي، غيرهدفمند و داراي شفافيت كم سوق ميدهد كه البته در نهايت در نتيجه نه سياستگذار نفع خواهد برد و نه عامه جامعه كه در حال تلاش براي حفظ سرمايه و ارزش دارايي خود هستند.در پايان هم بايد گفت هر چند روند حركات اين بازار ادامهدار از ديدگاه درصد بالايي از جامعه و تحليلگران به نظر ميرسد ولي اين جذابيت و نگاه حداكثري دستكم گامي از اين بازار را در سطح جهاني و داخلي فرياد ميزند كه در نهايت باعث متضرر شدن دسته پرتعداد ولي كمتوان جوامعي است كه پس از اين مدت فراز و نشيب در حال پناه به بازاري هستند كه هر چند در كليت و البته بازده بلندمدت خود حافظ سرمايه به نظر ميرسد ولي با گامهايي كه روز به روز ضعيفتر ميشوند.
قصد بر نفسگيري كوتاهمدتي و ميانمدتي را براي خود درنظر گرفته است و هر قدر بخواهد رفتهرفته اعداد بالاتري را به واسطه هجوم خريداران خرد خود ببرد و اين نفسگيري را به تاخير بيندازد، ميتواند شتاب حركت آتي را پرسرعتتر و همچنين تخريبگرانهتر براي قشر آسيبپذيرتر نمايد و باعث يك چرخش سرمايه مجدد از جيب افراد متوسط رو به پايين به قشري بالادستتر و خصوصا نهادهاي مالي بزرگي داشته باشد كه به خوبي در كمين شكار اين فرصت ميباشند.