درس‌های  ملی شدن نفت
«تعادل» بررسی می‌کند

درس‌های ملی شدن نفت

۱۴۰۳/۱۲/۲۸ - ۰۱:۰۵:۵۶
|
کد خبر: ۳۳۷۸۹۴

روز ۲۹ اسفند در تقويم ايران يادآور يكي از مهم‌ترين و تأثيرگذارترين رويدادهاي تاريخ معاصر كشور است: ملي شدن صنعت نفت. اين روز نه تنها به عنوان يك پيروزي اقتصادي بلكه به عنوان نمادي از مبارزه براي استقلال، آزادي و عزت ملي شناخته مي‌شود.

روز ۲۹ اسفند در تقويم ايران يادآور يكي از مهم‌ترين و تأثيرگذارترين رويدادهاي تاريخ معاصر كشور است: ملي شدن صنعت نفت. اين روز نه تنها به عنوان يك پيروزي اقتصادي بلكه به عنوان نمادي از مبارزه براي استقلال، آزادي و عزت ملي شناخته مي‌شود.

به گزارش «تعادل» تصميمي كه در واپسين روزهاي سال ۱۳۲۹ گرفته شد، نتيجه دهه‌ها تلاش، مبارزه، مذاكرات و ايستادگي ملت ايران در برابر استعمار بود. اين حركت، ايران را در كانون توجه جهاني قرار داد و الهام‌بخش بسياري از جنبش‌هاي استقلال‌طلبانه در كشورهاي ديگر شد. اما چرا اين اتفاق رخ داد؟ چه عواملي باعث شد كه ملت ايران به اين نقطه برسد؟ و چه درس‌هايي مي‌توان از آن آموخت؟ در اين گزارش به بررسي اين سوالات خواهيم پرداخت. با كشف نفت در اوايل قرن بيستم، ايران وارد دوره‌اي شد كه منابع طبيعي آن به‌شدت مورد توجه قدرت‌هاي استعماري قرار گرفت. در سال ۱۹۰۱، مظفرالدين شاه قرارداد دارسي را با ويليام دارسي، سرمايه‌دار بريتانيايي، امضا كرد كه بر اساس آن امتياز استخراج، بهره‌برداري و فروش نفت ايران براي ۶۰ سال به شركت‌هاي بريتانيايي واگذار شد.

در سال ۱۹۳۳، اين قرارداد بازنگري شد اما همچنان بخش عمده‌اي از درآمد نفتي ايران در اختيار شركت نفت ايران و انگليس (AIOC) باقي ماند. اين مساله نارضايتي گسترده‌اي را در ميان ايرانيان ايجاد كرد، زيرا با وجود ثروت عظيمي كه از نفت به دست مي‌آمد، سهم ايران بسيار ناچيز بود و بخش عمده‌اي از سود آن به جيب بريتانيا مي‌رفت. در دهه ۱۹۴۰ و پس از جنگ جهاني دوم، ايران شاهد رشد چشمگير احساسات ملي‌گرايانه و ضد استعماري بود. روشنفكران، سياستمداران و روحانيون به اين نتيجه رسيدند كه تنها راه رهايي از وابستگي به بيگانگان، بازپس‌گيري منابع ملي است. در اين ميان، دكتر محمد مصدق به عنوان چهره‌اي پيشرو در اين جنبش ظاهر شد. در سال ۱۳۲۸، جبهه ملي ايران به رهبري مصدق تشكيل شد. اين گروه از نمايندگان مجلس، روشنفكران و اقشار مختلف مردم تشكيل شده بود و هدف اصلي آن ملي كردن صنعت نفت و پايان دادن به سلطه خارجي بر اقتصاد ايران بود. پس از ماه‌ها بحث و جدل، در روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ مجلس شوراي ملي به‌طور رسمي قانون ملي شدن صنعت نفت را تصويب كرد. اين تصميم به معناي قطع نفوذ بريتانيا بر صنعت نفت ايران و انتقال مديريت آن به دولت ايران بود. انگلستان كه خود را مالك اصلي نفت ايران مي‌دانست، به‌شدت به اين تصميم اعتراض كرد و تلاش كرد تا از طريق فشارهاي ديپلماتيك، تحريم‌هاي اقتصادي و حتي تهديد نظامي، ايران را مجبور به عقب‌نشيني كند. ديوان بين‌المللي دادگستري نيز وارد ماجرا شد اما در نهايت به نفع ايران رأي داد. پس از تصويب اين قانون، دولت مصدق مامور اجراي آن شد. او با ايجاد شركت ملي نفت ايران، كنترل تأسيسات نفتي را به دست گرفت. اما اين اقدام، با مخالفت‌هاي گسترده‌اي از سوي انگليس و حاميان داخلي آن مواجه شد.

با وجود موفقيت‌هاي اوليه، ملي شدن نفت بدون چالش نبود. تحريم‌هاي اقتصادي، فشارهاي بين‌المللي و جنگ رواني شديد عليه دولت مصدق باعث شد كه اقتصاد ايران تحت فشار قرار بگيرد. در نهايت، با كودتاي ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ كه توسط سازمان سيا و اينتليجنس سرويس بريتانيا (MI6) طراحي و اجرا شد، دولت مصدق سرنگون شد و بار ديگر كنترل نفت ايران در اختيار كنسرسيومي از شركت‌هاي نفتي غربي قرار گرفت. ايجاد شركت ملي نفت ايران كه بعدها به يكي از بزرگ‌ترين شركت‌هاي نفتي جهان تبديل شد. يكي از مهم‌ترين عوامل موفقيت جنبش ملي شدن نفت، اتحاد گروه‌هاي مختلف اجتماعي و سياسي بود. زماني كه مردم و رهبران سياسي در كنار هم ايستادند، توانستند يكي از قدرتمندترين استعمارگران جهان را به چالش بكشند. بدون كنترل بر منابع اقتصادي، هيچ كشوري نمي‌تواند استقلال واقعي داشته باشد. تجربه ملي شدن نفت نشان داد كه اتكا به بيگانگان در مديريت منابع، وابستگي و استثمار را به همراه دارد.

تصميم‌گيري براي كنترل منابع ملي هميشه با چالش‌هايي از جمله تحريم، فشارهاي بين‌المللي و تهديدهاي نظامي همراه است. اما تجربه ايران نشان داد كه ايستادگي در برابر اين فشارها، مي‌تواند مسير استقلال را هموار كند. يكي از عوامل شكست نهضت ملي شدن نفت، خيانت برخي عوامل داخلي بود كه با قدرت‌هاي خارجي همكاري كردند. اين درس مهمي است كه نشان مي‌دهد استقلال فقط در برابر دشمن خارجي به دست نمي‌آيد، بلكه نيازمند همبستگي و وفاداري داخلي نيز هست.

ملي شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، يكي از درخشان‌ترين صفحات تاريخ ايران است. اين حركت، نمادي از استقلال‌خواهي، مبارزه با استعمار و تلاش براي حاكميت ملي بود. هرچند كه با كودتاي ۲۸ مرداد اين جنبش موقتا شكست خورد، اما تأثيرات آن همچنان در سياست و اقتصاد ايران ديده مي‌شود. امروز، پس از گذشت چندين دهه، همچنان مي‌توان از اين رويداد تاريخي درس گرفت. حفظ استقلال اقتصادي، كنترل منابع ملي و اتحاد داخلي، همچنان سه اصل اساسي براي حفظ عزت و اقتدار ملي هستند. ۲۹ اسفند، فقط يك روز در تقويم نيست؛ بلكه يادآور حماسه‌اي است كه نشان داد يك ملت، وقتي كه براي حق خود بايستد، مي‌تواند تاريخ را تغيير بدهد.