
تاثيرات منفي جنگ تعرفهها بر اقتصاد هوش مصنوعي
جنگ تعرفهاي رييسجمهور امريكا، دونالد ترامپ، كه با هدف كاهش واردات و بهويژه محدود كردن واردات از كشورهايي مانند چين، تايوان و كره جنوبي آغاز شد، تاثيرات عميقي بر صنعت هوش مصنوعي جهاني و اقتصاد ديجيتال ايران گذاشته است.
جنگ تعرفهاي رييسجمهور امريكا، دونالد ترامپ، كه با هدف كاهش واردات و بهويژه محدود كردن واردات از كشورهايي مانند چين، تايوان و كره جنوبي آغاز شد، تاثيرات عميقي بر صنعت هوش مصنوعي جهاني و اقتصاد ديجيتال ايران گذاشته است. تعرفههاي سنگين بر كالاهاي فناورانه، همچون پردازندههاي گرافيكي و تراشهها، هزينههاي توليد در پروژههاي هوش مصنوعي را بهشدت افزايش داده است. علاوه بر اين، محدوديتهاي تجاري و اقتصادي ايران تحت تأثير اين جنگ تعرفهها، دسترسي به تكنولوژيهاي پيشرفته را دشوارتر كرده و فرصتهاي توسعه اين صنعت در ايران را محدود كرده است.
جنگ تعرفهاي رييسجمهور امريكا، دونالد ترامپ كه در چارچوب افزايش تنشهاي تجاري ميان امريكا و چين آغاز شد، تاثيرات گستردهاي بر اقتصاد جهاني بر جاي گذاشته است. اين جنگ تعرفهها كه شامل وضع تعرفه بر بسياري از كالاها و واردات محصولات الكترونيكي، فولاد، آلومينيوم و تجهيزات فناوري از تمام دنيا بود، با هدف كاهش واردات و عمدتاً از كشورهايي مانند چين، تايوان و كره جنوبي بوده، اثرات شديدي بر صنعت هوش مصنوعي به عنوان يكي از پيشروترين حوزههاي فناوري در دنيا داشته است. ايران، به عنوان كشوري كه در مرحله رشد و توسعه اقتصاد ديجيتال قرار دارد، از نتايج اين بحران بينالمللي بينصيب نمانده است. اين اقدامات نه تنها هزينههاي ساخت مراكز داده و توسعه زيرساختهاي هوش مصنوعي را افزايش داده، بلكه زنجيره تامين جهاني فناوري را مختل كرده است. در همين حال، ايران را به عنوان كشوري كه با تحريمهاي بينالمللي مواجه بوده و شعار سالانه خود را با نظر مقام معظم رهبري «سرمايهگذاري براي توليد» انتخاب كرده، با فرصتها و تهديدهاي منحصربه فردي در اين زمينه روبرو كرده است. پيوست با بررسي دادههاي جديد تا نيمه فروردين ۱۴۰۴ نشان ميدهد كه صنعت هوش مصنوعي نيز در مركز اين تحولات قرار دارد. تعرفههاي ۳۴ درصدي بر كالاهاي چيني و ۲۰ درصدي بر محصولات اروپايي موجب افزايش ۹.۲ درصدي هزينههاي پروژههاي كلان هوش مصنوعي مانند «استارگيت» شده است.
افزايش هزينههاي توليد
جنگ تعرفهها اثرات چندوجهي بر صنعت هوش مصنوعي جهاني داشته است. صنعت هوش مصنوعي بهشدت به سختافزارهاي پيشرفته مانند پردازندههاي گرافيكي (GPU) و تراشههاي خاص وابسته است. وضع تعرفههاي بالا بر واردات كالاهاي فناورانه، از جمله نيمههاديها و پردازندهها كه بسياري از اين قطعات در چين توليد يا مونتاژ ميشوند، موجب افزايش قيمت مواد اوليه حياتي در ساخت سيستمهاي هوش مصنوعي شده است. گرانترين بخش توسعه هوش مصنوعي، يعني پردازندههاي گرافيكي (GPU)، به دليل تعرفههاي جديد با كمبود و افزايش قيمت مواجه شدهاند. شركت CoreWeave در گزارش خود به افزايش ۳۰ درصد قيمت GPUها اشاره كرده است. اين امر توليدكنندگان را مجبور كرده بين افزايش قيمت محصولات براي مصرفكنندهها يا كاهش حاشيه سود خود يكي را انتخاب كنند، كه نتيجه آن كاهش سرعت نوآوري و توسعه فناوريهاي AI بوده است و در نتيجه، هزينههاي توسعه و تحقيقات هوش مصنوعي را افزايش ميدهد.
اختلال در زنجيره تامين جهاني
شركتهاي فعال در حوزه هوش مصنوعي كه نيازمند تامين قطعات و محصولات از چين بودهاند، تحت تاثير تعرفهها مجبور شدهاند به دنبال تامينكنندگان جايگزين باشند. بسياري از شركتهاي فناوري مجبور شدهاند زنجيرههاي تامين خود را از چين به كشورهاي ديگر مانند ويتنام، هند و تايوان منتقل كنند. اين انتقالها با افزايش ۱۵ تا۲۰ درصدي هزينهها همراه بوده است و باعث كاهش كارايي هزينههاي توليد شد و در كوتاهمدت، رشد صنعت هوش مصنوعي را تحت تاثير قرار داد. شركتهايي مانند اينتل و انويديا، براي كاهش وابستگي به چين، به كشورهاي ديگر مانند تايوان، مالزي و ويتنام نقل مكان كردند. اين اقدامات، هزينههاي عملياتي را افزايش داد. اين امر نه تنها بهرهوري و كارايي را تحتالشعاع قرار داده، بلكه موجب تأخير در پروژههاي توسعه فناوري هوش مصنوعي شده است.
كاهش همكاريهاي بينالمللي و افزايش هزينههاي ساخت مراكز داده
يكي از ويژگيهاي صنعت هوش مصنوعي، همكاري گسترده شركتها و موسسات تحقيقاتي در كشورهاي مختلف است. اعمال محدوديتهاي تجاري موجب كاهش اين همكاريها شده، بهويژه ميان شركتهاي امريكايي و چيني. اين مساله تعادل نوآوري جهاني را دچار مشكل كرده و تحقيقات مشترك در حوزه هوش مصنوعي را كند كرده است.همچنين دسترسي به دادههاي بزرگ (Big Data) كه پايه هوش مصنوعي است را محدود كرد و به تجزيه زنجيره تامين فناوري منجر شد. بسياري از پروژههاي مشترك بين دانشگاهها و شركتهاي امريكايي و چيني متوقف يا محدود شدند كه اين امر سرعت پيشرفت جهاني در حوزه هوش مصنوعي را كاهش داده است. تعرفههاي ۳۲ تا ۳۴ درصدي بر واردات تجهيزات الكترونيكي از چين و تايوان، هزينههاي پروژههاي كلاني مانند «استارگيت» (پروژه ۵۰۰ ميليارد دلاري مايكروسافت، اوپن ايآي و اوراكل) را بهشدت افزايش داده است. برآوردها نشان ميدهد هزينه ساخت مراكز داده به دليل افزايش قيمت فولاد، آلومينيوم و مس تا ۹.۲ درصد رشد خواهد كرد.
كاهش سرمايهگذاري شركتها و سقوط سهام فناوري
شركتهاي بزرگي مانند آمازون، گوگل و متا به دليل افزايش هزينهها، پروژههاي توسعهاي خود را متوقف كرده يا كاهش دادهاند. به عنوان مثال، مايكروسافت ساخت مراكز داده با ظرفيت ۲ گيگاوات در امريكا و اروپا را به تعويق انداخت. همچنين سرمايهگذاري در استارتآپهاي هوش مصنوعي ۲۵ درصد كاهش يافته است. همچنين پس از اعلام تعرفهها، سهام اپل و آمازون هركدام ۹ درصد و مايكروسافت ۲.۴ درصد كاهش يافت كه نشاندهنده نگراني سرمايهگذاران از آينده اين صنعت است. همچنين جنگ تعرفهها بخشي از رقابت فناوري بين امريكا و چين بود. چين در پاسخ به اين تعرفهها، سرمايهگذاري بيشتري روي توسعه فناوريهاي داخلي از جمله هوش مصنوعي انجام داد. اين امر منجر به تسريع در پيشرفتهاي هوش مصنوعي در چين شد و اين كشور را به يكي از رقباي اصلي امريكا در اين حوزه تبديل كرد.
جنگ تعرفهها و تأثيرات آن
بر اقتصاد هوش مصنوعي ايران
ايران، به دليل تحريمهاي بينالمللي كه از پيش بر دسترسي اين كشور به فناوريهاي پيشرفته تأثير گذاشتهاند، هماكنون با مشكلات جديدي در پي جنگ تعرفههاي تجاري و تنشهاي اقتصادي بهويژه در دوره رياستجمهوري ترامپ روبرو است. اين جنگ تعرفهها نه تنها محدوديتهاي قبلي را تشديد كرده، بلكه مشكلات جديدي نيز در زمينه پيشرفتهاي تكنولوژيكي بهويژه در حوزه هوش مصنوعي براي ايران ايجاد كرده است. ايران همواره با چالشهايي در زمينه دسترسي به سختافزارها و نرمافزارهاي پيشرفته مواجه بوده است. به دليل تحريمها و سياستهاي تجاري امريكا، واردات تجهيزات و تكنولوژيهاي مدرن كه عمدتاً از كشورهاي پيشرفته جهان ميآيند، براي ايران دشوار است. اين شرايط با اعمال تعرفهها و محدوديتهاي جديد توسط امريكا بدتر شده و عملاً دسترسي ايران به برخي از پيشرفتهترين سختافزارها و نرمافزارهاي مرتبط با هوش مصنوعي بهشدت محدود شده است. اين وضعيت نه تنها تأثير منفي بر رشد صنعتي كشور دارد بلكه مانع از بهرهبرداري كامل ايران از ظرفيتهاي بالقوه فناوريهاي نوين ميشود. يكي از حوزههايي كه بهشدت از جنگ تعرفهها آسيب ديده، پروژههاي تحقيقاتي و توسعه در زمينه هوش مصنوعي است. تنشهاي تجاري موجود باعث كاهش همكاريهاي بينالمللي در اين زمينه شده است. محدوديتهاي تجاري و عدم دسترسي به تجهيزات و نرمافزارهاي روز دنيا، توانمنديهاي ايران را در زمينه نوآوري محدود كرده است. اين امر ميتواند رشد اقتصادي ديجيتال كشور را بهطور جدي تحت تأثير قرار دهد و باعث شود كه ايران از روندهاي جهاني پيشرفت در اين حوزه عقب بماند. همچنين اين وضعيت بر كيفيت تحقيقات و دستاوردهاي علمي كشور نيز اثرگذار خواهد بود و ميتواند مانع از ايجاد نوآوريهاي جديد در زمينههاي مرتبط با هوش مصنوعي شود. سرمايهگذاري خارجي يكي از اركان اصلي رشد و توسعه فناوريهاي نوين است و در زمينه هوش مصنوعي نيز اين موضوع بسيار حياتي است. در شرايطي كه تنشهاي تجاري و جنگ تعرفهها ادامه دارد، ايران با دشواريهاي فراواني در جذب سرمايهگذاري خارجي مواجه است. تحريمهاي اقتصادي و محدوديتهاي تجاري، احتمال سرمايهگذاريهاي خارجي را در ايران كاهش داده و موجب ميشود كه كشور نتواند از مزاياي اين سرمايهگذاريها بهرهمند شود. به همين دليل، اين مشكلات ميتواند روند رشد و توسعه اكوسيستم هوش مصنوعي ايران را به تأخير انداخته و از ايجاد مراكز نوآوري و شركتهاي دانشبنيان جديد در اين حوزه جلوگيري كند. با اعمال تعرفههاي جديد بر محصولات فناوري، هزينههاي واردات تجهيزات و تكنولوژيهاي مرتبط با هوش مصنوعي براي ايران بهشدت افزايش يافته است. اين مساله بهويژه براي شركتهاي دانشبنيان و استارتآپهاي ايراني كه قصد دارند در زمينه توسعه راهحلهاي مبتني بر هوش مصنوعي فعاليت كنند، چالشهاي زيادي ايجاد كرده است. هزينههاي بالاي واردات تجهيزات و فناوريها ميتواند باعث كاهش دسترسي اين شركتها به منابع ضروري براي توسعه پروژههاي خود شود و در نتيجه از سرعت پيشرفت و رقابتپذيري آنها بكاهد. در مجموع، جنگ تعرفهها بهويژه در كنار تحريمهاي اقتصادي و محدوديتهاي تجاري، آثار منفي زيادي بر اقتصاد هوش مصنوعي ايران گذاشته و باعث شده كه اين كشور نتواند بهطور موثري از ظرفيتهاي جهاني در اين حوزه بهرهبرداري كند.