دلاري كه نقطه قوت و ضعف امريكا است
امريكا در تاريخ معاصر خود يك نقطه قوت به نام «دلار»، همچنين يك نقطه ضعف به نام «دلار» دارد، از سال 1944 كه دلار به عنوان ارز مرجع شناخته شده، امريكا هر كاري خواسته با اقتصاد ساير كشورها با تكيه بر دلار كرده و از اقتصاد جهاني هر اندازه منابع خواسته، برداشت كرده است، اما اين نقطه قوت و ضعف زماني كه با جنگ تعرفهاي امريكا همراه ميشود، شرايط متفاوتي را پيش روي اقتصاد امريكا و اقتصاد جهاني قرار ميدهد.

امريكا در تاريخ معاصر خود يك نقطه قوت به نام «دلار»، همچنين يك نقطه ضعف به نام «دلار» دارد، از سال 1944 كه دلار به عنوان ارز مرجع شناخته شده، امريكا هر كاري خواسته با اقتصاد ساير كشورها با تكيه بر دلار كرده و از اقتصاد جهاني هر اندازه منابع خواسته، برداشت كرده است، اما اين نقطه قوت و ضعف زماني كه با جنگ تعرفهاي امريكا همراه ميشود، شرايط متفاوتي را پيش روي اقتصاد امريكا و اقتصاد جهاني قرار ميدهد. اروپاييها، يورو را راهاندازي كرده، ضمن اينكه كشورهاي بريكس پول واحد بريكس را راهاندازي ميكنند و... چراكه ميدانند امريكا در حال انتقال مشكلات تورمي خود به ساير كشورهاست. اين برداشت امريكا از اعتبار ساير كشورها، هيچ حد و مرزي ندارد و ركود و تورم امريكا را به ساير كشورها منتقل ميكند. اين اتفاقات براي اقتصاد امريكاييها خوب نيست. از سال 1944 براساس قطعنامه برتون وودز امريكا متعهد ميشود هر اونس طلا را معادل 35 دلار قرار دهد، اما امروز امريكا تعهداتش را زير پا گذاشته و هر اونس طلا را معادل 3200 دلار قرار داده است. به همين دليل اغلب كشورها به دنبال جايگزيني دلار با طلا هستند و نرخ طلا هر روز گرانتر ميشود. اگر سياستهاي امريكا در حوزه جنگ تعرفهاي و تنشهاي مالي تداوم يابد، اوضاع اقتصاد امريكا بدون ترديد بدتر ميشود. ازسوي ديگر ترامپ، رييسجمهور امريكا يا از هيچ منطقي در سياست داخلي و خارجي تبعيت نميكند يا اينكه منطق خودش را دارد. منطقي كه با مناسبات بينالمللي چندان سنخيتي ندارد. او با شعار بزرگ كردن دوباره امريكا، (Make America Great Again) به قدرت رسيد و با موانع سياسي و اقتصادي زيادي در داخل و خارج امريكا مواجه شده است. او تلاش دارد قدرت سياسي روسيه و قدرت اقتصادي چين را خنثي كند كه شدني نيست، به همين خاطر تلاش دارد با خارج كردن روسيه از فشارهاي بينالمللي برنامههاي خود را به پيش ببرد. ترامپ در موضوع اوكراين به باجخواهي سنگين روي آورد و اين باعث نگراني شديد متحدان و سرمايهگذاران در امريكا شد. حتي كشورهاي هميشه همراهي مثل عربستان و امارات با ترس موضوع سرمايهگذاريهاي خود در ايالاتمتحده را دنبال ميكنند، چراكه قدرت بزرگي مثل روسيه هم نتوانست مانع بلوكه شدن بيش از ۴۰۰ ميليارد دلار از سرمايههايش در امريكا و اروپا شود. اين يك ترس واقعي در امنيت سرمايهگذاري بينالمللي است. ريزش بازارهاي امريكا شروع شده است و همه تلاش دارند سرمايه خود را از امريكا خارج كنند. قبل از اين هم چين حدود يك تريليون دلار اوراق قرضهاي را كه براي نجات اقتصاد امريكا از بحران ۲۰۰۸ در اين كشور سرمايهگذاري كرده بود، فروخت و باعث بالا رفتن نرخ بهره در امريكا شد. امريكاييها كه به مدد ارز مرجع جهاني هر آنچه خواستهاند از اقتصاد جهان با انتشار دلار برداشت كردهاند و دستشان براي اين غارت عظيم و بسيار هنگفت، كاملا باز بوده است، اكنون نرخ برابري هر اونس طلا را تا بالاي ۳۱۰۰ دلار از دست دادهاند. آنها كه هميشه بهره بين صفر تا يك داشتهاند، اكنون مجبور شدهاند براي كنترل تورم، نرخ بهره خود را تا 5/4درصد بالا نگه دارند كه اين مقدمه و شروع بحران ركود تورمي در امريكا خواهد بود. نرخ بهره بالا يك مسكن است كه درنهايت وضع را بدتر ميكند. تراز تجاري امريكا با اكثر كشورهاي دنيا منفي شده است. از كانادا گرفته تا مكزيك و چين و اتحاديه اروپا و كرهجنوبي و ژاپن. ترامپ با جنگ تعرفهاي به دنبال قمار خطرناكي است. او نميتواند هم نقدينگي سنگيني به اقتصاد جهاني تحميل كند و هم تعرفههاي بدون پاسخ وضع نمايد. وضع تعرفه بر محصولات وارداتي دو پيامد قطعي دارد؛ تعرفههاي متقابل باعث افزايش قيمتها در امريكا ميشود و كاهش واردات شركاي تجاري باعث ركود صنايع امريكا خواهد شد و اين در بورس امريكا كاملا هويدا شده است. به احتمال زياد كشورهاي جهان ريسك كنار گذاشتن دلار را براي جلوگيري از آسيبهاي بيشتر خواهند پذيرفت. هر چند كمي با تاخير.