
رفتارهاي نادرست با طبيعت براي تامين معيشت
تنوع زيستي يك سرمايه عمومي شناخته ميشود و پايداري آن از ملزومات زندگي پايدار جوامع به شمار ميرود. تنوع زيستي با فراهم آوردن زيربناي رفاه و توسعه اقتصادي ارزش و اهميت بسياري دارد.
گلي ماندگار|
تنوع زيستي يك سرمايه عمومي شناخته ميشود و پايداري آن از ملزومات زندگي پايدار جوامع به شمار ميرود. تنوع زيستي با فراهم آوردن زيربناي رفاه و توسعه اقتصادي ارزش و اهميت بسياري دارد. همكاري و همراهي جوامع محلي در راستاي حفظ تنوع زيستي نيازمند آگاهي از ارزشهاي اجتماعي و اقتصادي اين گنجينه است. اما در حال حاضر متأسفانه ميزان از بين رفتن تنوع زيستي، حدود هزار برابر ميزان طبيعي آن است. تنوع ميكروبي قسمت بزرگي از تنوع زيستي است كه در حال نابودي است. اين ميكروبها، به ويژه باكتريها، ويروسها و قارچها، براي حفظ سلامت اكوسيستمهاي مختلف ضروري هستند. از آنجا كه ما انسانها بخشي از اين اكوسيستمها هستيم، با از بين رفتن ميكروبها يا كاهش تماس با آنها به دليل وجود برخي موانع، سلامتي ما نيز مورد تهديد قرار خواهد گرفت.
از سوي ديگر رابطه بين انسان و ساير موجودات زيست كره چنان به هم پيوند خورده است كه نابودي يك گونه ميتواند يك گزينه از امكانات زندگي انسان را كاهش بدهد. امروزه حفاظت از محيط زيست و اطمينان از پايداري و سلامت آن جديترين چالش جامعه جهاني است. تخريب و انهدام زيستگاهها، تجزيه و چندپارگي اراضي، تغيير كاربري، بهرهبرداري بيرويه از منابع حياتي سبب تهديد يا كاهش بيش از حد تنوع بيولوژيكي گونهها و از بين رفتن تنوع زيستي شده است. انقراض بسياري از گونههاي گياهي و جانوري و همچنين در آستانه انقراض يا در معرض تهديد قرار گرفتن آنها، از نتايج اينگونه از فشارهاست. لذا براي حفاظت و امنيت محيط زيست بهطور اعم و تنوع بهطور اخص، قدم اول تعيين شاخصهاي بوم شناختي براي هر يك از گروههاي گياهي و جانوري بوده و بررسي تنوع آنها امري ضروري است. متأسفانه بيشتر مردم از اهميت، نقش و سودمندي شكلهاي مختلف حيات در زندگي بشر و تنوع آنها غافل هستند.
علل اصلي نابودي تنوع زيستي چيست؟
عوامل زيادي طبيعت ما را تهديد ميكنند اما بيش از همه اين خود ما هستيم كه در تخريب و از بين رفتن طبيعت مقصريم و بدون توجه به نياز خود به آن به روشهاي گوناگون كمر همت به نابودي طبيعت بستهايم.
انسان يكي از مهمترين عوامل تهديدكننده تنوع زيستي است. فشارهايي كه انسان بر زمين وارد ميكند تاثير مستقيمي بر نابودي زيستگاهها دارد. علت ديگر تغيير در ساختار زيست بومهاست. اجتماعات گونهها و تعامل آنها با زيست بومهايشان هم براي حفظ اين گونهها و هم براي تكامل موفقيت آميز آنها در آينده ضروري است. اين تغييرات چه در جمعيتهاي گونهها و چه در محيط زيست آنها ميتواند باعث تغيير تمام زيست بوم شود. تغيير در ساختار زيست بومها عامل مهمي در نابودي زيستگاهها و گونههاست. تغييرپذيري و تغيير اقليم منجر به نابودي تنوع زيستي ميشود. اگر گونهها و جمعيتها زمان كافي براي سازگار شدن با تغيير شرايط اقليمي نداشته باشند ممكن است براي هميشه از بين بروند.
گونههاي مهاجم و بيگانه نيز عامل ديگر تخريب و نابودي تنوع زيستياند. معرفي گونههاي غيربومي كه جايگزين گونههاي بومي و محلي ميشوند دومين عامل نابودي تنوع زيستي است. گونههاي مهاجم و بيگانه جايگزين گونههاي بومي شده و اغلب باعث انقراض آنها ميشوند. معرفي گونههاي مهاجم جانوري و گياهي سالانه در حدود 1.4 تريليون دلار زيان اقتصادي به همراه دارد.
اما يكي ديگر از مهمترين عواملی كه باعث از بين رفتن تنوع زيستي ميشود بهرهبرداري بيرويه از طبيعت است. شكار، صيد و نگهداري بيرويه يك گونه ميتواند به سرعت باعث كاهش آن شود. تغيير الگوي مصرف انسانها اغلب اصليترين علت اين بهرهبرداري ناپايدار از منابع طبيعي است.
نظامهاي زيستي به آهستگي به تغييراتي كه در محيط زيست پيرامونشان رخ ميدهد واكنش نشان ميدهند. آلودگي آسيبهاي جبرانناپذيري به گونهها وارد ميكند. آلودگيهايي كه عمدتا از سوي انسان وارد طبيعت ميشوند عامل اصلي نابودي تنوع زيستي به شمار ميروند.
همچنين تغييرپذيري و تغيير اقليم منجر به نابودي تنوع زيستي ميشود. اگر گونهها و جمعيتها زمان كافي براي سازگارشدن با تغيير شرايط اقليمي نداشته باشند ممكن است براي هميشه از بين بروند.
توجه به ارزشهاي اجتماعي و اقتصادي تنوع زيستي
صياد شيخي ئيلانلو، دكتراي تخصصي تنوع زيستي در اين باره به «تعادل» ميگويد: جوامع محلي مهمترين حلقه در حفاظت از تنوع زيستي هستند و براي جلب همكاري جوامع محلي، ارزشهاي اجتماعي و اقتصادي تنوع زيستي بايد مشخص و تبيين شوند. شايد مردم جامعه محلي اطلاع نداشته باشند كه گونههاي موجود در محدوده زندگيشان از چه ارزشي براي ديگر افراد دنيا برخوردار است. علاوه بر آگاهي عمومي، بايد تلاش شود كه بهرهبرداري پايدار اقتصادي از حياتوحش نيز شكل بگيرد.
او ميافزايد: مردم جوامع محلي بايد در اطلاعرساني و مشاركتپذيري سهيم شوند. افزايش آگاهي و مشاركت در كنار انتقال تجربه، آنها را تبديل به افراد پيشرو در حفاظت از تنوع زيستي خواهد كرد. در اين روند، رفتارهاي نادرست و آسيبهاي برخاسته از ناآگاهي و ناچاري (بعضا در راستاي معيشت) بهتدريج كاهش مييابند. از اين رو رويكردهاي پايدار براي حفظ تنوع زيستي نيازمند ياري جوامع محلي است.
تعارضها در حوزه تنوع زيستي خاستگاههاي گوناگون دارند
صياد شيخي ميگويد: در خصوص آسيبي كه در پي تعارضات ميان مردم و گونههاي ديگر به جوامع محلي وارد ميشود، ملاحظاتي وجود دارد. بايد براي جلوگيري از ايجاد اين تعارضات و افزايش تابآوري جامعه محلي در مواجهه با تعارضات تلاش شود. تعارضات ميتوانند خاستگاههاي گوناگون داشته باشند.
او ادامه ميدهد: معمولابرخي از افراد جمعيت يك گونه با نزديك شدن به سكونتگاه انساني موجب تعارض ميشوند. در نهايت اگر آسيب بسيار جدي باشد، بايد آن فرد از جمعيت را كه موجب تعارض ميشود جابهجا كرد. اين روش معمولاً آخرين راه است. پيش از اين اقدام بايد ريشهيابي، تلاش براي جلوگيري از تعارض، كم كردن از شدت تعارض، و افزايش تابآوري جامعه محلي انجام شود. اگر هيچكدام از موارد ذكرشده به بهبود وضعيت كمك نكرد، بايد فردي را كه موجب تعارض شده است مديريت و كنترل كرد.
او توضيح ميدهد: هزينه - فايده در هر كاري بايد تحليل شود. امور مربوط به تنوع زيستي و حياتوحش نيز نيازمند تحليل هزينه - فايده است. بايد در طرحهاي مديريتي و طرحهاي توسعه از كارشناسان حياتوحش استفاده شود. كارشناسان اين حوزه با استفاده از تجربههاي موجود و دانش و شناختي كه از محيطزيست در دست است، هزينه و فايده را برآورد ميكنند.
تاكيد بر كمترين ميزان دخالت در طبيعت
صياد شيخي اضافه ميكند: تنوع زيستي حذفناشدني است. تلاش ما بايد در راستاي بيشترين استفاده پايدار از حياتوحش در ابعاد اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي باشد. دانش كنوني ما در مقابل چيستي طبيعت بسيار ناچيز است. ما عملا در مقابل دانستنيهاي موجود در طبيعت بيسواد هستيم. به همين دليل، دستورالعملهاي بينالمللي بر كمترين ميزان دخالت در طبيعت تاكيد دارند. اصل بر آن است كه تا حد امكان در طبيعت اختلالي ايجاد نشود. او ميافزايد: سود و زيان ناشي از اجراي پروژههاي تهديدكننده تنوع زيستي بايد مشخص شوند. همچنين بايد تدابيري براي جبران خسارات وارده به تنوع زيستي انديشيده شود. ما وظيفه داريم از تنوع زيستي به عنوان يك گنجينه حفاظت كنيم. هر پروژهاي بايد از سوي كارشناسان محيطزيست و حياتوحش ارزيابي شود.
نظرات غيركارشناسي منجر به آسيب ديدن حياتوحش ميشوند
او در ادامه توضيح ميدهد: يكي از معضلات شبكههاي اجتماعي بيان نظرات غيركارشناسي در حوزه حياتوحش و تنوع زيستي است. نظرات غيركارشناسي در اين حوزه بسيار آسيبزننده هستند. گسترش اين نظرها، شيوهاي از نقشآفريني در امور تنوع زيستي را به وجود ميآورد كه نتيجه آن، تخريب بيشتر است.
صياد شيخي ميگويد: كارشناسي داراي تعريف مشخصي است. افراد بايد مجموعهاي از معيارها را داشته باشند تا به عنوان كارشناس در هر حوزهاي شناخته شوند. براي مثال، من در حوزه تنوع زيستي كار ميكنم و تحصيلات آكادميك و مطالعه و پژوهش دارم. با وجود اين، در نهايت تلاش ميكنم كه با تعلل و دستبهعصا درباره تنوع زيستي نظر بدهم. كارشناساني كه در اين حوزه مشغولند هميشه سعي ميكنند با دقت بيشتري اظهارنظر كنند. زيرا ميدانند بيان نظرات نادرست ميتواند آسيبهاي بسياري در پي داشته باشند. او ادامه ميدهد: علاقه و دغدغه نسبت به تنوع زيستي و حياتوحش براي ارايه نظر بهجاي كارشناس كافي نيست. خواهش من اين است كه علاقهمندان به حوزه تنوع زيستي، افراد را براي دستيابي به اطلاعات درست به كارشناسان واقعي اين حوزه ارجاع دهند. روند و الگوي رفتاري بايد به شيوهاي باشد كه در هر حوزهاي از نظرها و توصيههاي كارشناسان واقعي و معتبر استفاده شود. استفاده از كارشناساني كه از دانش و تجربه معتبر برخوردارند از آسيبهاي بسياري جلوگيري ميكند.
اشاعه محتواي زرد موجب آسيب ديدن تنوع زيستي ميشود
صياد شيخي درباره نقش رسانهها در حوزه تنوع زيستي ميگويد: رسانهها ظرفيت زيادي براي نقشآفريني مثبت به منظور حفاظت از تنوع زيستي دارند. درخواست ما از رسانهها اين است كه نظر كارشناسان معتبر را وارد عرصه رسانه كنند. انتقال دانش كارشناسان به مردم با زباني ساده و اثرگذار ميتواند در عمومي شدن حفاظت نقش مهمي ايفا كند. ما به حضور كارشناسان و رسانههاي بامسووليت نياز داريم. در غير اين صورت، محتواي زرد افرادي كه خود را كارشناس ميدانند و افرادي كه اصول رسانه را رعايت نميكنند، موجب تخريب تنوع زيستي ميشود. حضور اصولي رسانه در افزايش آگاهي مردم و حفاظت بهتر از حياتوحش و تنوع زيستي ضروري است.