عرضه اوليه در بازار بيثبات منطقي نيست
بازار سرمايه در حال حاضر با چالشهاي متعددي مواجه است؛ از بياعتمادي عمومي گرفته تا نبود سياستهاي روشن و باثبات در مديريت كلان اقتصادي. در چنين فضايي، تصميم به انجام عرضههاي اوليه، آن هم بدون ايجاد زيرساختهاي حمايتي و سياستگذاريهاي اطمينان بخش، بيشتر شبيه يك حركت شتابزده است تا اينكه اقدامي در جهت توسعه بازار سرمايه باشد.
فاضل باغبان، كارشناس بازار سرمايه درخصوص عرضه اوليه گفت: بازار سرمايه در حال حاضر با چالشهاي متعددي مواجه است؛ از بياعتمادي عمومي گرفته تا نبود سياستهاي روشن و باثبات در مديريت كلان اقتصادي. در چنين فضايي، تصميم به انجام عرضههاي اوليه، آن هم بدون ايجاد زيرساختهاي حمايتي و سياستگذاريهاي اطمينان بخش، بيشتر شبيه يك حركت شتابزده است تا اينكه اقدامي در جهت توسعه بازار سرمايه باشد.
وي ادامه داد: در ظاهر، نهاد ناظر هم معتقد است كه شرايط بازار به حالت طبيعي بازنگشته است به همين دليل هنوز دامنه نوسان در وضعيت محدود باقي مانده كه خود نشاندهنده ترديد نسبت به پايداري اين تعادل ظاهري است. اگر واقعا بازار به نقطهاي از تعادل رسيده، پس چرا همچنان اين ابزارهاي كنترلي پابرجا هستند؟ و چرا براي سهامي كه در حالت توقف به سر ميبرند، هنوز تصميم مشخصي اتخاذ نشده است؟
اين فعال بازارهاي مالي اظهار كرد: نگاهي به رفتارهاي اخير بازار بهروشني نشان ميدهد كه هنوز از تحليل منطقي و تصميمگيري مبتني بر آيندهنگري فاصله داريم. واكنشهاي هيجاني به كوچكترين اخبار، تشكيل صفهاي سنگين خريد و فروش، و رفتارهاي گلهاي سرمايهگذاران، همه نشانههايي از نبود اعتماد، آموزش و مديريت رواني صحيح در بازار سهام هستند.
باغبان در گفتوگو با صداي بورس گفت: همزمان با اين وضعيت، عرضه اوليه شركتهاي جديد ممكن است به جاي جذب سرمايه تازه، باعث پراكندگي بيشتر منابع و فشار بر بازار ثانويه شود. در واقع، در شرايطي كه سرمايهگذاران نسبت به آينده نامطمئن هستند، حتي عرضههاي اوليه هم ديگر جذابيت گذشته را ندارند و حتي ممكن است با استقبال سرد مواجه شده يا به سرعت وارد فاز اصلاح قيمتي شوند.
وي توضيح داد: همچنين نميتوان از نقش توقفهاي طولانيمدت برخي نمادها چشمپوشي كرد. براي مثال، شاهد بوديم كه برخي نمادهاي مهم مانند شركتهاي پتروشيمي بيش از يك ماه بسته بودند و نمادهاي مربوط به سهام عدالت نيز نزديك به سه سال است كه متوقف ماندهاند. چنين وضعيتي نشان ميدهد هنوز ابهاماتي در بازار وجود دارد كه مانع از تصميمگيريهاي شفاف و پيشبينيپذير ميشود. اينكه سهام عدالت همچنان در بلاتكليفي به سر ميبرد و برخي از نمادهاي مهم و بنيادي بازار، هفتهها يا حتي ماهها از تابلو غايب بودهاند و همگي اين اتفاقات تأثير رواني قابلتوجهي بر بازار دارند و اعتماد عمومي را بيش از پيش تضعيف ميكنند.
اين كارشناس بازار سرمايه اظهار كرد: نكته مهمتر اين است كه بازار سرمايه بايد در چارچوب يك استراتژي بلندمدت و مبتني بر منافع عمومي هدايت شود، نه با تصميمات كوتاهمدت و مقطعي. عرضه اوليه زماني ميتواند موفق باشد كه بازار از نظر نقدشوندگي، رواني و تحليلپذيري در موقعيت مناسب قرار گرفته باشد.
باغبان در نهايت گفت: اگر نهاد ناظر و سياستگذار اقتصادي واقعا به دنبال بهبود وضعيت بازار هستند، ابتدا بايد با آزادسازي دامنه نوسان، شفافسازي وضعيت نمادهاي متوقف، و ارايه آموزشهاي مستمر به سهامداران خرد، فضا را براي رشد پايدار فراهم كنند. در غير اين صورت، عرضه اوليه نهتنها كمكي به توسعه بازار سهام نميكند، بلكه ميتواند به عنوان عاملي تشديدكننده در روند فرسايشي بازار سرمايه نيز عمل كند.
بهطور كلي كارشناسان عقيده دارند كه عرضه اوليه در شرايط بيثباتي و بهطور كلي نبود اعتماد ميتواند شرايط بدي براي آن عرضه اوليه ايجاد كند. در اصل عرضه اوليه در زماني كه اعتماد و نقدينگي در بازار سرمايه وجود نداشته نميتواند موفقيت چندان قابل توجهي داشته باشد و در نهايت سود چنداني نيز براي سرمايهگذاران در پي نخواهد داشت.
البته ورود سهام جديد به بازار لازم است اما براي ورود سهام جديد به بازار نيز بايد تدابيري انديشه شود و به نوعي به يكباره سهام عرضه نشود بلكه با بررسي شرايط بازار اجازه عرضه اوليه و پذيره نويسيهاي جديد به سهام بورسي داده شود. حال بايد ديد كه باتوجه به مذاكرات، بازار سهام چه شرايطي به خود ميگيرد.
عرضه اوليه چيست؟
عرضه شدن سهام يك شركت براي اولينبار در بورس يا فرابورس را عرضه اوليه (IPO) ميگويند. عرضه اين سهمها در روزها و ساعتهايي از قبل مشخص شده انجام ميشود و سرمايهگذاران ميتوانند براي خريد در ساعات مشخص شده اقدام به ثبت سفارش كنند.
يكي از دلايل عرضه اوليه شركتها، جذب سرمايه لازم براي توسعه و گسترش فعاليتهاي شركت است. با عرضه سهام به عموم، شركت ميتواند منابع مالي جديدي را جذب كند كه اين منابع براي پروژههاي جديد، تحقيق و توسعه، افزايش ظرفيت توليد يا تسويه بدهيها مورد استفاده قرار ميگيرد. همچنين عرضه اوليه ميتواند اعتبار و شفافيت شركت را افزايش دهد. به همين علت، شركتهاي سهامي عام دسترسي به منابع مالي بيشتري نيز دارند.
معمولا با توجه به قيمتگذاري هر سهم براي عرضه اوليه، دامنه قيمتي مجاز براي ارسال سفارش خريد عرضه اوليه بهگونهاي تعيين ميشود كه براي خريداران عموما يك سود حداقلي ايجاد كند. به همين خاطر، معمولا عرضههاي اوليه با استقبال فعالان بازار سرمايه روبهرو ميشوند و اين موضوع باعث ميشود سهام تخصيص يافته به هر كد معاملاتي كمتر از حداكثر سهام قابل تخصيص شود.
در آگهي رسمي عرضهاوليه، مواردي مانند نام سهم قابل عرضه، تاريخ روز عرضه اوليه، تعداد سهام قابل عرضه، مدير عرضه، متعهد عرضه، درصد ميزان سقف تعهد خريد، حداكثر تعداد سهم قابل خريد توسط هر خريدار حقيقي و حقوقي، دامنه قيمتي مجاز براي ثبت سفارش و زمان ثبت سفارش اطلاعرساني ميشود. البته معمولا زمان دقيق ثبت سفارش و موارد ضروري، در روز عرضه اوليه و از طريق پيامهاي ناظر بازار اعلام ميشود.
صندوقهاي درآمد ثابت در عرضه اوليهها چه ميكنند؟
به نظر ميرسد اضافه شدن صندوقهاي درآمد ثابت بدون اضافه كردن سمت عرضه منجر به تشديد تقاضا ميشود و بهتر است فرابورس براي پيشگيري از اقداماتي نظير تباني صندوقهاي سهامي براي كشف قيمت غيرتعادلي سهام كه شايد يكي از دلايل اين تصميم باشد، سمت عرضه را نيز از طريق هماهنگي با سهامداران عمده تقويت كند و چه بسا اقدامات ديگري را نيز براي كشف عادلانهتر قيمت سهام عرضه اوليه آزمون كرده و در دستور كار قرار دهد. حدود ۱۷۸ صندوق سهامي و مختلط در بازار وجود دارد كه سهميه عرضه اوليهها معمولا براي ۸۰ صندوق بود. با توجه به بازدهي مثبت عرضه اوليهها حالا حدود ۱۵۳ صندوق درآمد ثابت هم به رقابت براي خريد عرضه اوليهها افزوده شد؛ بنابراين نتيجه اين شد كه براي ۸۰ سهميه، حدود ۳۳۱ صندوق رقابت ميكنند. با اين اقدام رقابت صندوقها در عرضههاي اوليه بيشتر شده، اما سهميه از ۸۰ صندوق به ۱۲۰ صندوق افزايش نيافت و اين باعث شد تا فقط سمت تقاضا سنگيني كند و سمت عرضه ثابت باقي بماند. به نظر ميرسد اضافه شدن صندوقهاي درآمد ثابت بدون اضافه كردن سمت عرضه منجر به تشديد تقاضا ميشود و بهتر است فرابورس براي پيشگيري از اقداماتي نظير تباني صندوقهاي سهامي براي كشف قيمت غيرتعادلي سهام كه شايد يكي از دلايل اين تصميم باشد، سمت عرضه را نيز از طريق هماهنگي با سهامداران عمده تقويت كند و چه بسا اقدامات ديگري را نيز براي كشف عادلانهتر قيمت سهام عرضه اوليه آزمون كرده و در دستور كار قرار دهد.