خوش‌بینی از «رم» به «مسقط»
دور دوم مذاكرات ايران و امريكا با نگاه محتاطانه به پايان رسيد

خوش‌بینی از «رم» به «مسقط»

۱۴۰۴/۰۱/۳۰ - ۲۳:۵۳:۳۲
|
کد خبر: ۳۴۰۳۲۵

دور دوم مذاكرات ايران و امريكا ديروز در شرايطي در محل سفارت عمان در رم برگزار شد كه ناظران اين دور از مذاكرات را سازنده و اثرگذار ارزيابي كردند. برخلاف تجربيات قبلي مذاكراتي، دو طرف اعلام كرده‌اند در صورتي كه طرف مقابل اراده لازم را داشته باشد و مطالبات غيرمتعارفي مطرح نشود، توافق در دسترس خواهد بود.

زهرا سليماني|

دور دوم مذاكرات ايران و امريكا ديروز در شرايطي در محل سفارت عمان در رم برگزار شد كه ناظران اين دور از مذاكرات را سازنده و اثرگذار ارزيابي كردند. برخلاف تجربيات قبلي مذاكراتي، دو طرف اعلام كرده‌اند در صورتي كه طرف مقابل اراده لازم را داشته باشد و مطالبات غيرمتعارفي مطرح نشود، توافق در دسترس خواهد بود. ايران اعلام كرده اگر مطالبه امريكا راستي‌آزمايي در خصوص فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران باشد، ايران آماده است اين اعتماد و شفافيت را براي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي فراهم سازد. در نقطه مقابل ايران هم اعلام كرده تحريم‌هاي اقتصادي اعمال شده بايد رفع شود و ضمانت‌هاي لازم براي تداوم هر توافقي ارايه شود. «تعادل» در گفت‌وگو با يوسف مولايي، استاد روابط بين‌الملل تلاش كرده اثرات اين مذاكرات را از منظر نظام بين‌الملل مورد بررسي قرار دهد. به اعتقاد مولايي ايران توانسته دو دور قبلي مذاكرات را در راستاي منافع خود سازماندهي كند. مولايي معتقد است در صورتي كه طرفين مطالبات خود را به صورت شفاف روي ميز قرار دهند، مي‌توان دورنماي يك توافق به صورت برد-برد را متصور شد.

 

دور دوم مذاكرات ايران و امريكا در محل سفارت عمان در رم برگزار شد. ديدگاه‌هاي مختلفي درباره دورنماي گفت‌وگوها و آورده هر كدام از طرف‌ها از گفت‌وگوها مطرح مي‌شود. شما از چه زاويه‌اي اين مذاكرات را دنبال مي‌كنيد؟

همزمان با آغاز دور دوم مذاكرات دوجانبه ايران و امريكا پرسش مهم اين است كه ايران چگونه مي‌تواند منافع ملي خود را از اين مذاكرات برداشت كند؟ اعتراف مي‌كنم، اين پرسش، پرسش دشواري است كه پاسخگويي به آن به داده‌هاي مستند و دسترسي به جزييات گفت‌وگوها را نياز دارد. هر كدام از طرف‌ها هم تلاش مي‌كنند دستاوردهاي بيشتري در راستاي منافع ملي خود از اين مذاكرات داشته باشند، كوچك‌ترين متغيري مي‌تواند سرنوشت متفاوتي در اين مذاكرات رقم بزند. اما من تنها از ديد منافع ملي و مبتني بر محاسبات خودم نظر مي‌دهم و اين محاسبات ممكن است با محاسبات حاكميت متفاوت باشد. به عنوان يك شهروند كه عمري را در دانشگاه‌ها روابط بين‌الملل خوانده و تدريس كرده‌ام، موضوع را تحليل مي‌كنم. ابتدا بايد ديد منافع ملي ايران كه بايد در بطن اين مذاكرات محقق شود كدام موارد را شامل مي‌شود؟ اول رفع تحريم‌هاي اقتصادي، سپس ارايه تضامين لازم براي تداوم هرگونه توافق، سوم حفاظت از اتوريته و پرستيژ ايران در منطقه و جهان، حفاظت از استقلال سياسي كشور، پاسداري از امنيت ملي و ... مجموعا منافع ملي ايران را شكل مي‌دهند. براي امريكا مدل ترامپ هم دسترسي به يك توافق پايدار كه در آن نظم مورد نظر امريكايي لحاظ شود؛ راستي‌آزمايي از برنامه هسته‌اي ايران صورت گيرد و منافع اقتصادي و امنيتي امريكا در منطقه تامين شود. به نظرم، اين دور از مذاكرات كه از شنبه قبل آغاز شده بود خوب استارت خورد و در ادامه در مذاكرات ديروز (شنبه) در رم نيز روند خوبي حاكم بوده است. مذاكره‌كنندگان ايراني بدون خوشبيني و بدبيني‌هاي خسارت‌بار تلاش كرده‌اند كاملا واقع‌بينانه مطالبات خود و خواسته‌هاي طرف مقابل را مورد بررسي قرار دهند. به همين دليل معتقدم مذاكرات روند معقولي داشته است.

از منظر روابط بين‌المللي، ايران چگونه مي‌تواند به خواسته اصلي خود كه رفع تحريم‌هاي اقتصادي است، دست پيدا كند؟

متاسفانه امروز در نظام بين‌الملل اين قدرت است كه حرف اول را در مناسبات ارتباطي ميان كشورها مي‌زند. ايران هم با تكيه بر منابع قدرتش تلاش مي‌كند با طرف مقابل گفت‌وگو كند. ايران در سطح منطقه‌اي از نفوذ قابل توجهي برخوردار است، ضمن اينكه مقامات ايراني به خوبي آگاه هستند كه هر نوع نظم و ثباتي در مطنقه در گروي مشاركت ايران است. ايران بايد اراده قوي و منطق مستدلي داشته باشد تا مذاكرات را به خوبي پايان دهد. مهم‌ترين مساله‌اي كه براي طرف مقابل حساسيت‌برانگيز است، ابهاماتي است كه درباره فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران وجود دارد. ايران بايد اعتمادسازي لازم را با تكيه بر مكانيسم‌هاي قانوني موجود انجام دهد و ابهامات درباره فعاليت هسته‌اي صلح‌آميز خود را برطرف سازد. نهادي كه مي‌تواند اين اعتمادسازي را در لابي‌ترين سطح ايجاد كند، آژانس بين‌المللي انرژي اتمي است.

گروسي روز چهارشنبه سفري به ايران داشت و ديروز هم راهي رم شد. اين سفر و حضور را آيا مي‌توان در راستاي نقش‌آفريني آژانس براي راستي‌آزمايي فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران تفسير كرد؟

بله، سفر گروسي در راستاي چنين تلاش‌هايي قابل تفسير است. مهم اين است كه ايران آمادگي داشته باشد ضمن حفظ شأن و حيثيت حاكميت خود، اين اعتمادسازي را مديريت كند. مسلما نظر ايران با نظر امريكايي‌ها يكي نخواهد بود، اما مي‌توان با روش‌هاي فني و حرفه‌اي اين فاصله در مواضع را كاهش داد. موضع ايران بايد اين باشد كه از طريق مسائل فني و تخصصي و حرفه‌اي آژانس، صلح‌آميز بودن فعاليت‌هاي خود را نمايان كرده و آن را به جهانيان نيز عرضه كند. اين آژانس است كه بايد اعلام كند فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران آيا از خطوط قرمز و قانوني آژانس عبور كرده يا صلح‌آميز است. امريكا در اين خصوص نمي‌تواند، موضوعي را به ايران تحميل كند. البته امريكا نفوذ قابل توجهي بر آژانس دارد. اما امريكا و آژانس نمي‌توانند موضوعي را به ايران تحميل كنند. اگر قصد امريكا شفاف‌سازي برنامه هسته‌اي ايران باشد، معتقدم توافق در دسترس خواهد بود، چراكه در دكترين ايران سلاح هسته‌اي جايي ندارد و ايران آماده است اين واقعيت را از طريق نهادهاي جهاني راستي‌آزمايي كند. در نقطه مقابل ايران مانند هر كشور ديگري مي‌تواند از دانش هسته‌اي براي رفع نيازهاي خود در حوزه‌هاي پزشكي، تامين انرژي مورد نياز و...بهره‌برداري كند. امريكا هم قادر نخواهد بود ايران را از دستيابي به ظرفيت‌هاي قانوني هسته‌اي محروم كند، در واقع انرژي هسته‌اي حق مسلم همه كشورهاي عضوNPT است.

امريكا اعلام كرده نظم نويني را در منطقه ايجاد مي‌كند. كنشگري ايران در چنين شرايط منطقه‌اي چگونه خواهد بود؟ آيا بدون ايران مي‌توان نظمي را در خاورميانه متصور شد؟

شمايل منطقه پس از توافق احتمالي ايران و امريكا يكي از ابهامات مهم در مذاكرات اخير است. بايد ديد اين مذاكرات چه تاثيري در نظم آينده منطقه و جهان خواهد داشت؟ ايران يك بازيگر اصلي و قدرت مهم منطقه‌اي است. بدون همكاري و همراهي ايران، نظم نوين منطقه‌اي نه مي‌تواند دوام پيدا كند و نه مي‌تواند حتي شكل بگيرد. امريكا و كشورهاي منطقه اين واقعيت را درك كرده‌اند كه تلاش مي‌كنند، ايران را وارد مناسبات منطقه‌اي كنند. برخلاف مذاكرات برجامي در دهه گذشته كه كشورهاي منطقه مخالف برجام بودند در اين دور از مذاكرات عربستان، امارات، مصر و...همگي خواستار انعقاد توافقي ميان امريكا و تهران هستند. همه كشورهاي حاشيه خليج‌فارس آماده حمايت از توافقي پايدار ميان ايران و امريكا هستند. تنها مخالف نزديكي ايران و امريكا، اسراييل است كه در صورت انعقاد توافق احساس انزوا و شكست مي‌كند. هرگونه توافق ايران و امريكا باعث نزديكي كشورهاي حاشيه خليج‌فارس با ايران مي‌شود و نزديكي اعراب با ايران اسراييل را در موضع ضعف قرار مي‌دهد. اين نظم جديد منطقه‌اي، بدون ايران شكل نمي‌گيرد، البته عدم همكاري ايران با اين نظم جديد تبعاتي مخرب براي ايران هم خواهد داشت. اين نظم منطقه‌اي ابعاد مختلفي دارد كه يكي از مهم‌ترين بخش‌هاي آن براي ايران بعد اقتصادي و راهبردي است. ايران سال‌ها تحريم بوده و امكان جذب سرمايه و توسعه زيرساخت‌هاي غني خود را نداشته، يكي از ابعاد مهم توافق با ايالات متحده مي‌تواند، نيازهاي ايران به سرمايه را پوشش دهد و رشد اقتصادي مدنظر را محقق كند.

هر اندازه كه توافق براي ايران مهم است، براي امريكا هم داراي اهميت است. اين توافق براي ترامپ و امريكا چه ضرورتي دارد؟

امريكا هم به اين توافق نياز دارد تا سبد دستاوردهاي ديپلماسي خود را سنگين‌تر از قبل سازد. شخصيت ترامپ به گونه‌اي است كه دوست دارد دست به كارهاي نشدني و اقدامات‌ شاق بزند. توافق با ايران كه پس از حدود نيم قرن شكل مي‌گيرد اين امكان را در اختيار امريكا مدل ترامپ قرار مي‌دهد تا عطش خود براي دستاوردسازي را سيراب سازد. با چنين پيش‌فرض‌هايي است كه دو كشور ايران و امريكا دور جديد مذاكرات در رم را آغاز كرده و اميدوارند اين دورنماي توافق عينيت پيدا كند.