آب؛ چالشِ امروز، بحرانِ فردا
امروز جديدترين شاخصهاي بخش آب كشور نشان ميدهد كه اگرچه امروز در شرايط پرچالشي در بخش آب هستيم، اما اگر اصلاح روند چندين دهه گذشته، با عزم ملي و بهفوريت در دستور كار قرار نگيرد، آب به بحران آينده كشور تبديل خواهد شد.
امروز جديدترين شاخصهاي بخش آب كشور نشان ميدهد كه اگرچه امروز در شرايط پرچالشي در بخش آب هستيم، اما اگر اصلاح روند چندين دهه گذشته، با عزم ملي و بهفوريت در دستور كار قرار نگيرد، آب به بحران آينده كشور تبديل خواهد شد.
به گزارش تسنيم، سال آبي 1404 ـ 1403 يكي از خشكترين سالهاي آبي نيمقرن اخير لقب گرفته است و بهتبع كاهش بارشها در نقاط مختلف كشور، ذخاير اغلب سدهاي بزرگ و مهم در تأمين آب شرب و كشاورزي با كاهش محسوس نسبت به سال گذشته و سالهاي نرمال (متوسط درازمدت) مواجه شده است.
از مجموع 31 استان كشور، بارشها در 27 استان زير نرمال و تنها در 4 استان در شرايط نرمال است. در 16 استان كشور بارشها بيش از 30 درصد نسبت به شرايط نرمال كمتر است و از اين بين، بارشها در 3 استان بيش از 50 درصد افت كرده است.
از نظر بارش برف و ذخاير برفي نيز وضعيت مطلوبي نداريم و با كاهش عجيب و شديد ذخاير برفي نسبت به سال قبل و سالهاي نرمال مواجهيم.
درصد پوشش برف كشور در زمان حاضر حدود 0.54درصد است؛ اين درحالي است كه آمار متوسط 21ساله در زمان مشابه 2.02 درصد و روز مشابه سال قبل 1.49 درصد بوده است، در واقع از نظر درصد پوشش برف، با كاهش 73درصدي نسبت به متوسط 21ساله و كاهش 63درصدي نسبت به سال قبل مواجهيم.
در 205 روز ابتدايي سال آبي جاري (از ابتداي مهرماه 1403 تا بيستوپنجم فروردينماه 1403) در مجموع 15 ميليارد و 540 ميليون مترمكعب آب وارد سدهاي ايران شده كه نسبت به ورودي 23 ميليارد و 890 ميليون مترمكعبي آب به سدها در مدت مشابه سال آبي گذشته، كاهشي 35درصدي داشته است.
در زمان حاضر با وجود 26 ميليارد و 180 ميليون مترمكعب آب ذخيرهشده در سدهاي كشور، 51درصد ظرفيت مخازن سدها پُر و 49 درصد اين ظرفيت خالي است. ميزان ذخاير آبي سدها در روز بيستوپنجم فروردين 1403 بالغ بر 31 ميليارد و 80 ميليون مترمكعب بود كه مقايسه اين رقم با حجم فعلي ذخاير آبي سدها، نشاندهنده كاهش 16درصدي است.
منابع آبي به دو بخش تجديدپذير و تجديدناپذير تقسيمبندي ميشوند؛ منابع آب تجديدپذير منابعي است كه يك حوضه آبي طي چرخه آبي سالانه توانايي بازيابي آن را دارد.
اين منابع تجديدشونده، متأثر از تغييرات اقليمي و تكرار دورههاي خشكسالي، كاهش مييابند، همان اتفاقي كه براي كشور ما رخ داده است.
منابع آبي تجديدشونده ايران در 30 سال گذشته از 130 ميليارد مترمكعب در سال به حدود 100 ميليارد مترمكعب كاهش يافته و بهعبارتي، اين كاهش منابع آب تجديدشونده، بهطور متوسط سالانه حدود يكميليارد مترمكعب بوده كه رقم بسيار بزرگي است.
بهتبع كاهش منابع آب تجديدشونده و افزايش جمعيت طي دهههاي اخير، سرانه آب تجديدشونده كشور نيز بهشدت با كاهش همراه بوده است.
سرانه آب تجديدشونده كشور نشاندهنده درگير بودن ايران با تنش آبي است. نكته حائز اهميت اين است كه اين سرانه نيز بهطور متوازن و يكسان در نقاط مختلف كشور تقسيم نشده است و برخي از نقاط كشور، تنش آبي شديدتري را تجربه ميكنند و برخي از نقاط كشور از مرحله تنش آبي عبور كرده و وارد مرحله فقر آبي شدهاند. در بخش منابع آبي، آب مورد نياز شرب و كشاورزي از دو منبع سطحي (ذخاير سدها) و زيرزميني تأمين ميشود. منابع سطحي كه بهطور مستقيم به ميزان بارشها وابسته است و منابع زيرزميني نيز طي سالها برداشت بيرويه با افت شديد مواجه شده و حتي برداشتها به منابع غيرتجديدشونده تسرّي داده شده است.
در نتيجه برداشتهاي بيرويه، افت سطح منابع زيرزميني آب موجب شده است از مجموع 609 دشت كشور، هماكنون 422 دشت محدوده ممنوعه و ممنوعه بحراني باشد، درواقع 70 درصد پهنه كشور جزو مناطق ممنوعه و ممنوعه بحراني از منظر برداشت از منابع زيرزميني آب محسوب ميشوند.
با ادامه روند برداشت بيرويه از منابع آب زيرزميني، شمار دشتهاي ممنوعه در ايران بهشكلي نگرانكننده در حال افزايش است؛ يعني برداشت از منابع آب زيرزميني در اين مناطق يا ممنوع شده است يا در آستانه فروپاشي قرار دارد.
دشتهاي ممنوعه به مناطقي گفته ميشود كه سطح آب زيرزميني آنها بهشدت كاهش يافته است و برداشت بيشتر از اين منابع، خطراتي جدي مانند فرونشست زمين، خشكشدن قناتها و تخريب كشاورزي را بههمراه دارد. در اين دشتها، وزارت نيرو صدور مجوز جديد براي حفر چاه را ممنوع كرده و حتي در برخي موارد، دستور به پلمب چاههاي غيرمجاز داده است.
استانهايي مانند اصفهان، فارس، خراسان رضوي، كرمان و يزد در صدر ليست دشتهاي ممنوعه قرار دارند، بهطور مثال، دشت مهيار در استان اصفهان و دشت رفسنجان در كرمان، بهدليل برداشت بيرويه براي كشاورزي پسته، اكنون با خطر شديد فرونشست زمين روبهرو هستند. فرونشست زمين كه در برخي مناطق تا 30 سانتيمتر در سال گزارش شده است، نهتنها زيرساختها را تهديد ميكند، بلكه ميتواند منجر به مهاجرت روستاييان، كاهش توليد كشاورزي و افزايش نرخ بيكاري در اين مناطق شود.
برداشت بيرويه از منابع آب زيرزميني موجب شده است فراتر از ظرفيت تجديدشوندگي آبخوانها برداشت صورت بگيرد و سالبهسال به كسري تجمعي آبخوان اضافه شود تا جايي كه به رقم عجيب و بزرگ 150 ميليارد مترمكعبي رسيدهايم.
در زمان حاضر بهطور متوسط سالانه 80 ميليارد مترمكعب آب در بخش كشاورزي، 9 ميليارد مترمكعب در بخش شرب و 3.7 ميليارد مترمكعب در بخش صنعت مصرف ميشود.
بخش كشاورزي بزرگترين مصرفكننده آب كشور است. بر اساس برنامه هفتم توسعه بايد مصرف آب كشاورزي به 65 ميليارد مترمكعب و براساس سند ملي دانشبنيان امنيت غذايي به 51.6 ميليارد مترمكعب كاهش يابد كه براي تحقق اين هدفگذاريهاي مهم، اصلاح الگوي كشت يك حلقه مفقوده و اساسي است.
مرور جديدترين شاخصهاي بخش آب كشور نشان ميدهد كه اگرچه امروز در شرايط پرچالشي در بخش آب هستيم، اما اگر اصلاح روند چندين دهه گذشته، با عزم ملي و بهفوريت در دستور كار قرار نگيرد، آب به بحران آينده كشور تبديل خواهد شد.