تاثيرات ريزگرد بر جامعه و لزوم ديپلماسي فعال آبي

۱۴۰۴/۰۱/۳۱ - ۰۰:۰۹:۰۹
|
کد خبر: ۳۴۰۳۳۱

آيا بيابا‌ن‌زايي مناطق مختلف در ايران و كشورهاي همسايه به دليل تغييرات اقليمي خودساخته، مي‌تواند دليل افزايش ريزگردها در ساليان اخير باشد؟ آيا تغيير اقليم نقش اصلي را در پديده‌هايي همچون ريزگرد بازي مي‌كند يا فقط نقش تشديد‌كننده را دارد؟آيا بدون وجود ديپلماسي فعال سياسي - اقتصادي بين كشورهاي همسايه، امكان تحقق ديپلماسي فعال زيست محيطي براي كم كردن مشكلات ريزگرد وجود دارد؟

علي قنادي اسلامي

آيا بيابا‌ن‌زايي مناطق مختلف در ايران و كشورهاي همسايه به دليل تغييرات اقليمي خودساخته، مي‌تواند دليل افزايش ريزگردها در ساليان اخير باشد؟ آيا تغيير اقليم نقش اصلي را در پديده‌هايي همچون ريزگرد بازي مي‌كند يا فقط نقش تشديد‌كننده را دارد؟آيا بدون وجود ديپلماسي فعال سياسي - اقتصادي بين كشورهاي همسايه، امكان تحقق ديپلماسي فعال زيست محيطي براي كم كردن مشكلات ريزگرد وجود دارد؟ چرا در كشورهاي اروپايي براحتي امكان ايجاد ديپلماسي فعال در زمينه‌هاي مختلف زيست محيطي و فراتر از آن مانند اقتصاد سبز وجود دارد ولي در كشورهاي منطقه اين‌كار بسيار سخت و گاهی غير ممكن نشان مي‌دهد؟ آيا منشأ همه ريزگردها خارجي است يا منشأ داخلي هم دارند؟

يكي از مشكلاتي كه در ساليان اخير با آن روبرو شده‌ايم پديده‌اي شوم و مهماني ناخوانده بنام ريزگرد مي‌باشد. اين معضل حتي درنيمه دوم فروردين 1404، برخي از استان‌ها را با تعطيلي روبرو كرد كه علاوه بر مشكلات سلامتي افراد، باعث ايجاد اختلال در زندگي اجتماعي مردم به عناوين مختلف هم شده است. (بسياري از پروازها لغو گرديد و...). عمده كانون‌هاي ريزگرد، مناطق بي‌رطوبت يا كم رطوبت زمين است كه مي‌تواند به صورت طبيعي يا انسان‌محور ايجاد شده باشد. اين مناطق عمدتا بدون پوشش گياهي بوده كه سرعت باد در آنها مي‌تواند باعث بروز اين پديده گردد. از گذشته‌هاي دور برخي از كشورهاي منطقه خصوصا كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس با پديده‌هايي همچون توفان شن روبرو بوده‌اند كه ناشي از طبيعت و ذات آن مناطق به دليل خشكي زياد بوده است. مردم اين مناطق از گذشته‌هاي دور سعي در سازگاري و تاب‌آوري با اين مشكلات داشته‌اند. اين مناطق عموما داراي تراكم جمعيتي كمي بوده كه خود در كاهش اثرات منفي اجتماعي آن تاثيرگذار مي‌باشد. البته برخي از اين كشورها در ساليان اخير فعاليتهاي مفيدي براي كاهش اين مشكلات داشته‌اند كه به عنوان مثال مي‌توان به جلوگيري از افزايش بيابان‌زايي در اين كشورها اشاره كرد. همچنين برخي ديگر از كشورها در جهت منافع يك‌طرفه خود، فعاليت‌هايي داشته‌اند كه باعث افزايش پديده ريزگرد و مشكلات مشابه شده‌اند.

اندازه ذرات ريزگرد برخلاف گردوخاك يا توفان شن، داراي قطري بسيار كم مي‌باشند. قطر ذراتي كه به ريزگرد موسوم هستند عموما كمتر از ده ميكرون مي‌باشند. ولي ذرات شن و ماسه داراي قطري ده‌ها و صدها برابر قطر ذرات ريزگرد هستند. متاسفانه يكي از مشكلات ريزگردها موضوع سلامت مردم به دليل وجود آلودگي‌هاي احتمالي ناشي از فعاليت‌هاي بشري است كه بدلايل مختلف همچون كشاورزي.

صنعت يا حتي جنگ اين آلودگي‌ها ابتدا به رودخانه جريان يافته و در نهايت به دليل خشك شدن درياچه‌ها و تالاب‌هاي منتهي به رودخانه‌ها، با وزش باد به همراه ذرات ريزگرد، براحتي جابه‌جا شده و باعث بروز بيماري‌هاي مختلفي مي‌شود. 

كشورهايي كه به تازگي و در ساليان اخير با پديده ريزگرد مواجه مي‌شوند به دليل تراكم جمعيتي بالا، و عدم سازگاري و تاب آوري با اين شرايط، داراي مشكلات بيشتري در خصوص سلامت مردم و زيست بوم خود هستند .

يكي از دلايل اصلي ريزگرد مي‌تواند ايجاد سدسازي در نقاط مختلف خاورميانه بر روي رودخانه‌ها باشد كه عملا باعث كاهش دبي رودخانه‌ها در پايين دست و درنتيجه خشك شدن مناطق پايين دست رودخانه‌ها باشد كه مي‌تواند درنهايت منجر به كاهش رطوبت زمين و بيابان‌زايي اين مناطق گردد البته تغيير اقليم هم مي‌تواند اين پديده را تشديد كند ولي دليل اصلي نمي‌تواند باشد. بشر بايد مديريت منابع آبي و سرزميني را متناسب با تغييرات اقليمي در دستور كار خود قرار دهد. هرگونه اختلال در طراحي يا اجراي مديريت‌هاي مورد بحث، عملا مي‌تواند به وخيم‌تر شدن موضوع منجر شود. متاسفانه تغيير اقليم انسان محوري نقشي به مراتب بزرگ‌تر در ريز گرد و گرده خاك بازي مي‌كند كه لازم است كشورهاي منطقه در اين خصوص به يك اجماع برسند. دولت‌هاي اين كشورها بايد به آب و محيط زيست به عنوان دارايي‌هاي مشترك بشري نگاه كنند و نگاه ملي را كه مي‌تواند در آينده به خودشان آسيب به صورت مستقيم و غير مستقيم وارد كند را بايد كنار بگذارند.

به نظر مي‌رسد اگر بشر در گذشته خشونت پنهان با محيط زيست و طبيعت داشته است امروزه عملا در برخي كشورهاي در حال توسعه يا توسعه نيافته در حال تبديل شدن به خشونت عريان با طبيعت شده است.

به نظر مي‌آيد شرايط جديد ايجاد شده نياز به مديريت‌هاي جديد متناسب با افزايش تاب آوري جامعه را ايجاد مي‌كند. و تغيير اقليم فقط نقش تشديد‌كننده مشكلات را دارد در حالي كه تغيير اقليم انسان‌محور عامل اصلي مشكلات فوق است كه خود ناشي از استراتژي غلط جنبه‌هاي مختلف مديريت اقتصاد، منابع آبي و محيط زيستي در كشورهاي داراي ديدگاه ملي به آب مي‌باشد. (بزرگ‌ترين مشكل كشورها در اين زمينه وجود ديدگاه‌هاي راديكال ملي در جنبه‌هاي زيست محيطي مي‌باشد.) 
مشكل ريزگرد يك بحران فرامنطقه‌اي بوده و رفع اين معضل به صورت كامل نياز به حل آن از طريق مناسبات فرامنطقه‌اي مي‌باشد و يك كشور به تنهايي نمي‌تواند اين بحران را حل كند كما اينكه تغييرات اقليمي هم يك بحران جهاني بوده و نياز به همكاري همه كشورهاي جهان براي حل آن مي‌باشد. اصلي‌ترين دليل ايجاد ريزگرد در هر منطقه رطوبت خاك و پوشش گياهي است كه اگرچه تغييرات اقليمي و گرمايش جهاني آن را تشديد كرده است ولي بخش زيادي از آن در سال‌هاي اخير ناشي از فعاليت‌هاي مخرب و غير اصولي انساني است. 

لازم است ايران و كشورهاي منطقه، به موضوعاتي همچون آب، رويكردي استراتژيك داشته باشند.در غير اين صورت آخر اين داستان تلخ و خالي از سكنه شدن بخش‌هاي زيادي از كشور خودمان و كشورهاي منطقه خواهد بود. با اين روند فعلي، عملا ما در حال توليد بدهي آبي و زيست محيطي به آيندگان خود در اين سرزمين هستيم. (برخلاف بدهي مالي كه با درايت مي‌تواند جبران شود ولي بدهي آبي براحتي در سرزمين‌هايي خشك و نيمه خشكي مثل ايران به راحتي قابل جبران نخواهد بود.) محيط زيست و زيست بوم هر سرزميني مي‌تواند زير بار بدهي آبي در دهه‌هاي آينده كاملا نابود شود.