
طلاي سياه پس از زنجيرها!
در جهاني كه سالها زير سايه تحريمها، ديپلماسيهاي پنهان و جدالهاي ژئوپوليتيك براي هر قطره نفت ميچرخيد، سال ۲۰۲۵ مثل بادي تازه وزيدن گرفت. تحريمها اين زنجيرهاي نامریي كه بازار انرژي را زمينگير كرده بودند، كمكم پوسيدند و حالا نفت دوباره به ميدان بازگشته است. اما آيا اين بازگشت، بازگشتي فاتحانه خواهد بود يا ماجراجويي تازهاي در دل توفان؟
در جهاني كه سالها زير سايه تحريمها، ديپلماسيهاي پنهان و جدالهاي ژئوپوليتيك براي هر قطره نفت ميچرخيد، سال ۲۰۲۵ مثل بادي تازه وزيدن گرفت. تحريمها اين زنجيرهاي نامریي كه بازار انرژي را زمينگير كرده بودند، كمكم پوسيدند و حالا نفت دوباره به ميدان بازگشته است. اما آيا اين بازگشت، بازگشتي فاتحانه خواهد بود يا ماجراجويي تازهاي در دل توفان؟
به گزارش«تعادل» صبح يكي از روزهاي بهاري ۲۰۲۵، وقتي وزراي نفت كشورهاي اوپك پلاس با چهرههايي گشاده در وين قدم ميزدند، خبر رفع كامل تحريمهاي نفتي ايران، ونزوئلا و برخي كشورهاي ديگر مثل بمبي در رسانهها تركيد. بازارهاي جهاني نفت كه سالها عادت كرده بودند با كمبود عرضه دستوپنجه نرم كنند، ناگهان با سيلي از طلاي سياه مواجه شدند. قيمت نفت كه تا پيش از اين در حوالي ۹۵ دلار در نوسان بود، طي چند هفته با افت قابلتوجهي به حدود ۷۰ دلار رسيد. گزارشها از بندر بصره تا خارك از نيواورلئان تا داليان، حاكي از جنب و جوشي بيسابقه در خطوط صادراتي بود. كشتيهاي نفتكش، چون مورچگاني باركش، صف كشيده بودند تا نفت خام تازه را به بازارهاي تشنه ببرند.
تحليلگران اقتصادي در والاستريت و خيابان ميرداماد بر سر يك سوال كليدي جدل ميكردند: آيا بازگشت نفت ايران و ونزوئلا به بازار، آغاز دوران طلايي جديدي است يا شروع جنگ قيمتي تازهاي كه حتي غولهاي نفتي را هم به زانو درخواهد آورد؟ «ديويد مكآليستر» تحليلگر ارشد موسسه انرژي آتلانتيك در يادداشتي هشدار داد: «بازار نفت به طرز خطرناكي در حال اشباع شدن است.
اگر كشورهاي تازه آزادشده بخواهند سهم ازدسترفتهشان را با سرعت بازپس بگيرند، قيمتها به مرز بحراني سقوط خواهند كرد.» اما از سوي ديگر، براي كشورهايي مثل ايران، اين فرصتي تاريخي بود. مقامات نفتي با اطمينان از ظرفيتهاي آزادسازيشده ميگفتند: «برگشت ما به بازار، مثل بازگشت يك قهرمان است. ما نيامدهايم كه بازار را بشكنيم؛ آمدهايم كه جايگاه واقعيمان را پس بگيريم.»
در خليج فارس، جزيره خارك دوباره به يكي از شلوغترين نقاط روي نقشه دريايي جهان تبديل شده بود. ايران در همان سه ماه نخست پس از رفع تحريمها موفق شد صادرات نفت خود را به بيش از ۲,۵ ميليون بشكه در روز برساند. پالايشگاههاي جنوب و خطوط انتقال نفت كه سالها با ظرفيت پايين كار كرده بودند، حالا با تمام توان فعال شده بودند.
با افزايش سريع درآمدهاي نفتي، دولت وعده سرمايهگذاريهاي سنگين در زيرساختهاي انرژي و توسعه صنايع پاييندستي را داد. پروژههاي معلق پتروشيمي، نيروگاههاي گازي و شهركهاي صنعتي يكي پس از ديگري كلنگزني شدند. شهرك نفتي خليج فارس كه سالها فقط روي كاغذ مانده بود، حالا جان ميگرفت.
اما بازار نفت هميشه ميداني بوده است كه در آن هيچ پيروزي دوام زيادي ندارد. در سال ۲۰۲۵، رقباي قدرتمندي چون امريكا با نفت شيل، روسيه با صادرات گاز و حتي عربستان با پروژههاي انرژي تجديدپذير، چشم به آيندهاي فراتر از نفت دوخته بودند. در حاشيه اجلاس جهاني انرژي در دوبي، وزير نفت عربستان با لبخندي معنادار گفت: «جهان آينده، جهان انرژيهاي پاك است. ما نفت را دوست داريم، اما آينده فرزندانمان را بيشتر دوست داريم.»
اين حرف در حالي زده شد كه عربستان و امارات سرمايهگذاريهاي عظيمي در انرژي خورشيدي و هيدروژني آغاز كرده بودند. چين نيز اعلام كرد كه در ۵ سال آينده قصد دارد نيمي از واردات نفت خود را به منابع پاكتر اختصاص بدهد. براي ايران و ساير صادركنندگان آزادشده، اين تغيير پارادايم يك شمشير دولبه بود. از يك سو، درآمدهاي نفتي ميتوانست موتور توسعه اقتصادي را روشن كند؛ از سوي ديگر، اگر استراتژي جديدي براي تنوعبخشي به اقتصاد تدوين نميشد، خطر گرفتار شدن دوباره در تله نفتي وجود داشت.
«نفت نبايد تنها ستون اقتصاد ما باشد. اگر درآمد نفتي صرف واردات كالاهاي مصرفي شود و به زيرساختهاي توليد و صادرات غيرنفتي تزريق نشود، فرداي پس از نفت به يك بحران تمامعيار تبديل خواهد شد.» با وجود تمام هياهوها درباره انرژيهاي پاك، واقعيت اين بود كه در سال ۲۰۲۵ نفت همچنان خون جاري در رگهاي اقتصاد جهاني بود. حملونقل، صنايع پتروشيمي، و بسياري از كشورهاي درحالتوسعه همچنان نياز مبرمي به نفت داشتند.