تورم مانند آب شور درياست
تورم يك بيماري اقتصادي است كه در تمام دنيا تلاش ميشود با آن مبارزه كنند. اما متاسفانه در ايران برخي افراد، گروهها و اصناف از تورم استقبال كرده و از آن دفاع ميكنند. به عبارت روشنتر، حتي اگر فرصتي براي كاهش قيمتها در بازارهاي مختلف از جمله بازار ارز رخ دهد، برخي تلاش ميكنند در برابر وقوع آن مانعتراشي كنند.

تورم يك بيماري اقتصادي است كه در تمام دنيا تلاش ميشود با آن مبارزه كنند. اما متاسفانه در ايران برخي افراد، گروهها و اصناف از تورم استقبال كرده و از آن دفاع ميكنند. به عبارت روشنتر، حتي اگر فرصتي براي كاهش قيمتها در بازارهاي مختلف از جمله بازار ارز رخ دهد، برخي تلاش ميكنند در برابر وقوع آن مانعتراشي كنند. به عنوان نمونه عضو هياتمديره يكي از شركتهاي سرمايهگذاري كشورمان اخيرا اعلام كرده: «حتي اگر تحريمها رفع شود نبايد بگذاريم قيمت دلار پايين بيايد. بايد خود تحريمي ايجاد كنيم تا قيمت دلار با تورم بالا برود!» در گذشته از برخي كليد واژهها مانند «معتاد به تحريم»، «كاسب تحريم » و... استفاده ميشد تا يك چنين شرايطي نظيرسازي شود، اما يك چنين اظهاراتي حقيقتا نادر و غير قابل تشريح و توصيف است. «تحريم مصنوعي يا تحريم عمدي يا تحريم داخلي» ترجيعبندهايي هستند كه شايد بتوان براي تشريح شرايط فعلي از آن بهره برد. در اقتصاد ايران روزي نيست كه در آن تخلف و قصوري به وقوع نپيوندد، تقريبا هر هفته يا حتي هر روز مردم شاهد كشف انبارهاي احتكار كالا هستند يا بسياري از گونههاي سوداگري در اقتصاد ايران شكل ميگيرد. اما سرمايهگذاري در تورم قريبالوقوع جامعه يك رفتار اشتباه اقتصادي است. تورم سود نيست اما بسياري از ايرانيان هنوز به اين درك و باور نرسيدهاند كه سرمايهگذاري و برداشت سود از تورم مانند خوردن آب شور درياست. آبي كه مانند ساير آبهاست اما باعث رفع عطش و تشنگي نميشود بلكه بر تشنگي ميافزايد.كساني كه به بازارهاي ارز و طلا هجوم ميآورند هنوز نميدانند كه اگر اين كالاها ۱۰۰ درصد هم سود كنند، تنها در يك كالا سود حاصل شده است و به زودي آنها مجبورند هزاران قلم كالا و خدمت را با ۱۰۰ درصد تورم خريداري كنند. به همين دليل است كه همه اقشار و گروهها و اصناف (حتي آنهايي كه ارز 100هزار توماني و سكه 100ميليون توماني خريدهاند) بايد از كاهش نرخ ارز و متعاقب آن ثبات و كاهش نرخ تورم دفاع كرده و آن را قدر نهند. از سوي ديگر برخي كارفرمايان ايراني تمام تلاش خود را ميكنند تا تورم بيشتري به بازار تحميل كنند. غافل از اينكه تورم سود آنها را از بين ميبرد و براي تداوم فعاليت اقتصادي خود، مجبورند به اندازه نرخ تورم هزينه كنند.
تا كسب و كار خود را به روزرساني كنند. بدتر آنكه دولت از سود كارفرمايان ماليات ميگيرد و به روزرساني كسب و كار بيش از نرخ بهره براي آنها هزينه در بر دارد.
برخي سوداگران در بازار كار بايد به جايي برسند كه درك كنند يك ريال ايجاد تورم يك ريال از تقاضاي كل خواهد كاست و بايد يك ريال ديگر به هزينههاي به روزرساني كسب و كار اضافه كنند. در حالي كه در كشورهاي پيشرفته، كارفرمايان با قدرت در مقابل سياستهاي تورمزاي دولتها به خاطر هزينههاي سنگين آن بر توليد ميايستند، اما در ايران برخي كارفرمايان از افزايش تورم خوشحال شده و از آن دفاع ميكنند. آنها به جاي مقابله با تورم و افزايش سود، تلاش ميكنند بحران تورم و ركود را با بحران بدهي حل كنند. اين يك بلاهت آشكار است. در شرايط فعلي بخش بزرگي از مشكلات كشور در بخش توليد، ناشي از بازدهي منفي و صرفه اقتصادي منفي است كه اقتصاد ما را غير اقتصادي كرده است. تلاش براي افزايش تورم يك تلاش غير قابل قبول است و نشانه آشكار بيسوادي اقتصادي است. اكنون بخش بزرگي از تورم دست ساز است و همه تلاش ميكنند سهم بيشتري از اين بيماري اقتصادي داشته باشند. اما بلوغ آنجاست كه درك كنيم همه از تورم آسيب ميبينيم و توليد تورم از سوي هر كسي كه باشد يك خيانت به تكتك آحاد جامعه است.