
ايران، جدي در مذاكرات، آماده براي تمام سناريوها
هرچند در ابتداي پيروزي دونالد ترامپ در انتخابات اخير رياستجمهوري امريكا، ترديدهاي زيادي درباره امكان مذاكره با دولت جديد كاخ سفيد و رسيدن به توافق هستهاي بسيار پايين ارزيابي ميشد، اما در هفتههاي گذشته به نظر ميرسد كه مسير جديدي در اين حوزه باز شده است.
هرچند در ابتداي پيروزي دونالد ترامپ در انتخابات اخير رياستجمهوري امريكا، ترديدهاي زيادي درباره امكان مذاكره با دولت جديد كاخ سفيد و رسيدن به توافق هستهاي بسيار پايين ارزيابي ميشد، اما در هفتههاي گذشته به نظر ميرسد كه مسير جديدي در اين حوزه باز شده است. ترامپ كه خود سابقه بيرون آمدن يك جانبه از برجام و بازگرداندن تحريمها عليه اقتصاد ايران را دارد، حالا اعلام آمادگي كرده تا با ديپلماسي، راهحلي جديد را ميان دو طرف باز كند. در ايران نيز در تمام اين سالها تاكيد شده بود كه آمادگي براي مذاكره وجود دارد اما به شرطي كه طرف مقابل، حقوق ملت ايران را به رسميت بشناسد. به اين ترتيب از چند هفته قبل مذاكرات غير مستقيم ميان دو طرف آغاز شده و احتمالا اين روند در هفتههاي آتي نيز ادامه خواهد داشت. در چنين فضايي هنوز يك سوال مهم باقي مانده و آن اين است كه آيا ترامپ واقعا آماده عقبنشيني از سياستهاي گذشته خود و امضاي يك توافق مثبت با ايران است؟ پايگاه «ايندين اكسپرس» در گزارشي با عنوان «چرا بهترين برگ برنده ترامپ با ايران ديپلماسي است، نه جنگ» نوشت: با توجه به خصومت دونالد ترامپ با ايران، انتظار ميرفت كه اقدام نظامي عليه تاسيسات هستهاي ايران در نطنز، فردو يكي از اولويتهاي اوليه دولت دوم او باشد. اما صحنه راهبردي كه در سال ۲۰۲۵ براي ترامپ وجود دارد با آنچه در سال ۲۰۲۰ پشت سر گذاشت بسيار متفاوت است. در ادامه اين گزارش آمده است: دو جنگ طولانيمدت و بينتيجه در اوكراين و غزه در جريان است. خصومت عميق ميان ايران و عربستان سعودي تا حد زيادي كاهش يافته كه بخشي از آن به لطف ديپلماسي هوشمندانه چين است. وزير دفاع عربستان بهتازگي پس از سالها به ايران سفر كرده و نشانههايي از آشتي ميان دو كشور ديده ميشود. همچنين ايران براي مقابله با فشارهاي غرب، روابط اقتصادي و نظامي خود با چين و روسيه را تعميق بخشيده و توافقات بلندمدت استراتژيك با آنها امضا كرده كه اين توافقات باعث تقويت اقتصاد ايران شدهاند. همچنين ايران سياست خودكفايي را تشويق كرده و در تحرك بازار، نوآوريهايي به كار گرفته است. با وجود لحن تند و رويكردهاي سختگيرانه، هم ترامپ و هم بنيامين نتانياهو دلايل كافي براي ترجيح مذاكره بر حمله مستقيم به تاسيسات هستهاي ايران دارند. از جمله اين دلايل، پراكندگي و در برخي موارد، زيرزميني بودن تاسيسات هستهاي ايران است.
حتي يك حمله موفق شايد فقط بتواند برنامه هستهاي ايران را براي مدتي به تاخير اندازد نه اينكه آن را نابود كند. هدف قرار دادن تاسيسات هستهاي ايران با خطر آغاز سومين جنگ بلندمدت و بينتيجه در منطقهاي همراه است كه اثرات راهبردي و اقتصادي آن براي جهان تقريبا غيرقابل تحمل خواهد بود. هيچيك از كشورهاي عربي يا حوزه خليج فارس تاكنون مجوز استفاده از حريم هوايي خود براي حمله هوايي مشترك امريكا و اسراييل به ايران را ندادهاند، اما چنين حملهاي ميتواند به تلافيهاي گسترده منجر شود، از جمله ايجاد همپيمانيهاي ژئوپليتيك پيشبينيناپذير؛ پرتاب موشك به سوي اسراييل قطعي خواهد بود، هرچند ممكن است كارايي آنها متفاوت باشد. احتمال حمله به نيروهاي امريكا در عراق و سوريه و تاثير بر آبراههاي جهاني موضوعي است كه تجارت جهاني و انتقال نفت را در زماني كه اقتصاد جهاني با چالشهاي عمده روبهرو است، دچار اختلال جدي خواهد كرد. اين حمله ميتواند آتشي از جنگ چندجبههاي را شعلهور كند كه نه امريكا و نه اسراييل خواهان آن نيستند. كمپين انتخاباتي ترامپ در سال ۲۰۲۴ بر «اول امريكا» متمركز بود و پرهيز از درگير شدن در بحرانهاي خارجي در هسته اصلي سياست خارجي آن قرار داشت. او از سلف خود، جو بايدن بهشدت انتقاد ميكرد كه بدون تلاش كافي براي پيشگيري، امريكا را وارد تعهدات شبهجنگي كرده است. جنگ با ايران ميتواند بازارها را دچار سقوط كند، قيمت نفت را افزايش دهد و ثبات اقتصادي را تضعيف كند، موضوعي كه براي رايدهندگان امريكايي بسيار مهم است. از سوي ديگر، اسراييل تحت رهبري نتانياهو با شكافهاي داخلي و خستگي ناشي از جنگ روبهرو است. جنگ با ايران ميتواند منابع نظامي امريكا را فرسوده كند و روحيه آنها را تخريب كند. ترامپ دريافته است كه يك رويكرد ديپلماتيك دقيق ميتواند بسيار موثرتر از لفاظيهاي تند دولتش باشد. هزينهها، ريسكها و عدم قطعيتهاي جنگ، ديپلماسي را به گزينهاي جذابتر بدل كرده است. يك حمله پيشدستانه بدون پشتيباني بينالمللي ميتواند اتحاد شكننده ناتو را دچار شكاف كند، هماهنگي ميان چين، روسيه و ايران را افزايش دهد و واكنش منفي جهاني را برانگيزد. اين در حالي است كه عملكرد ترامپ در ماههاي اول دور دوم رياستجمهورياش با انتقادات گستردهاي مواجه بوده است. بسياري از اقدامات او گيجكننده و آزاردهنده است. به نظر ميرسد كه بسياري از آنها ناشي از جهل و ناهماهنگي، دمدمي مزاجي و بيرحمي است. رييسجمهور و «ايلان ماسك» از نزديكان او با تمايل جامعهستيزانه خود براي ايجاد اختلال در هر چيزي، مشتاقند پايههاي دولت، دموكراسي، اتحادها و برداشتها از حقيقت را نابود كنند. دوره دوم رياستجمهوري ترامپ تنها در همين ۱۰۰ روز نشان داده كه بيقانونترين و مستبدترين دوره در تاريخ ايالات متحده است. روزنامه گاردين با اين مقدمه نوشت: خطرناكترين بخش دستور كار ترامپ، جنگ او عليه دموكراسي و قانون اساسي است، از جمله سرپيچي از دستورات قضات، اخراج افراد بدون طي مراحل قانوني، عفو صدها مجرم ماجراي ۶ ژانويه، درخواست استيضاح قضاتي كه عليه او حكم ميدهند، پيشنهاد نامزدي براي دوره سوم، استفاده از آژانسهاي فدرال براي انتقام گرفتن از دشمنان فرضياش و ممنوعيت كتابها در كتابخانههاي نظامي. ترامپ با تاكيد بر بياعتنايي خود به حاكميت قانون، حتي درباره منتقل كردن شهروندان امريكايي به زندانهاي خارجي صحبت كرده است كه ميتوانند براي هميشه در آنجا محبوس شوند. براي هر كسي كه به دموكراسي و آزاديهاي اساسي اهميت ميدهد، اين موضوع، اولويت درجه يك است. هر رييسجمهور قبلي ايالات متحده از زمان جنگ جهاني دوم، از فرانكلين روزولت گرفته تا رونالد ريگان و جو بايدن سخت تلاش كرد تا اتحادهايي را در نقاط مختلف جهان ايجاد كند اما ترامپ در دوره دوم رياستجمهوري خود با عجله سياست خارجي دو حزبي ايالات متحده را نابود كرده است: او با اشتياق «ولاديمير پوتين»، رييسجمهور روسيه را در آغوش گرفته و اوكراين را در مبارزه با روسيه تضعيف كرده است. ترامپ زماني كه اوكراين را به شروع جنگ با روسيه متهم كرد، بار ديگر به متحدان واشنگتن نشان داد كه نميتوان به او اعتماد كرد. گاردين در ادامه با اشاره به تهديد ترامپ براي تصرف كانال پاناما و جزيره گرينلند با استفاده از زور، طعنههاي او براي اينكه كانادا بايد پنجاه و يكمين ايالت امريكا باشد و پيشنهاد بيرحمانهاش براي تخليه غزه از فلسطينيان و تبديل آن به ريويراي خاورميانه خاطرنشان كرد كه «او شبيه به يك امپرياليست طمعكار قرن نوزدهمي به نظر ميرسد». رسانه انگليسي همچنين به جنگ تجاري ترامپ و تعرفههاي وارداتي او اشاره كرد و نوشت: بسياري از مديران تجاري كه از ترامپ حمايت ميكردند، اكنون احساس پشيماني ميكنند. به نظر ميرسد كه ترامپ و مشاوران دلقكصفتش نميدانستند كه تعرفههاي او بازارهاي سهام در جهان را به ورطه فروپاشي رواني ميكشاند.
ترامپ و تيمش آنقدر نادان بودند كه باور داشتند چين براي پاسخ به جنگ تجاري ترامپ بسيار ضعيف است، بهطوري كه «اسكات بسنت»، وزير خزانهداري امريكا گفت كه چين چيزي در چنته ندارد و بازنده است! ترامپ كه از شنيدن توضيحات متنفر است كاملا از درك اين موضوع كه چين ميتواند به روشهاي ويرانگري تعرفهها را تلافي كند، مثلابا محدود كردن صادرات عناصر خاكي كمياب كه توليدكنندگان امريكايي بهشدت به آن نياز دارند، غافل بود.
در ايران اما رويكرد همچنان مشخص و ثابت است. همزمان با آمادگي براي دستيابي به يك توافق كه حقوق ملت ايران را تضمينكند، مراقبت از منافع كشور نيز در دستور كار باقي مانده است. موضوعي كه رييس مجلس نيز روز گذشته بار ديگر بر آن تاكيد كرد. قاليباف در ادامه گفت: نخست وزير جنايتكار رژيم آپارتايد صهيونيستي بار ديگر براي جلوگيري از مرگ سياسي خود، راه گزافهگويي را برگزيده و ملت بزرگ ايران را تهديد كرده است؛ بيچارهاي كه از ترس بازداشت شدن، مسير سفرهاي هوايي خود را هر روز تغيير ميدهد و منفورترين جنايتكار تاريخ معاصر است، چهره واقعي رژيم جلاد را پس از چند دهه فريبكاري رسانهاي، در دنيا و به خصوص براي جوانان امريكايي و اروپايي افشا كرده و افتخاري جز بمباران مدارس و بيمارستانها ندارد و به هيچ كدام از اهداف اعلامي خود در ابتداي جنگ نرسيده است و رژيم جعلي صهيونيستي را در ناامنترين شرايطش قرار داده است. وي اضافه كرد: همه اين بحرانهاي عميق اقتصادي، سياسي، اجتماعي و بينالمللي، اين رژيم را به چنان ضعف عميقي رسانده است كه مجبور شدهاند با دستاوردسازي و تهديد، لاف در غريبي بزنند. آن جنايتكار فاسد، در عمر منحوس سياسي خود ثابت كرده است كه هربار لاف محكمتري بزند، درميدان با شكست بزرگتري روبهرو شده است. كابوس حماس، او را متوهمتر از قبل كرده و ادعاي بلعيدن استخواني را دارد كه از گلويش بزرگتر است.
رييس مجلس خاطرنشان كرد: همه دريافتهاند كه او به مثابه همان پادشاه عريان ضرب المثلهاست كه كسي جدياش نميگيرد؛ قدرتها فهميدهاند كه او براي منافع شخصي خودش همه را قرباني خواهد كرد. او تلاش ميكند تا به خيال خودمذاكرات در جريان را بر هم زند و به نظر ميرسد حناي او ديگر براي سياستمداران جهان و حتي دوستان اين رژيم رنگي ندارد. امروز همه فهميدهاند كه حيات رژيم صهيونيستي در آدم كشي و جنايت است و صلح و ثبات و آرامش، آنها را مجنون و پريشان ميسازد. قاليباف تاكيد كرد: ما اين مواضع را صرفا لفاظي كم ارزش براي تاثيرگذاري بر روند مذاكرات غيرمستقيم بين ايران و امريكا ميدانيم و آن را جدي نميگيريم، اما نسبت به يك مساله ترديد نداريم كه اگر روزي حتي درصدي از اين لفاظيها هم جنبه عملي پيدا كند، رژيم صهيوني بدون اجازه امريكا دست به هيچ ماجراجويي و حماقتي نميزند. وي افزود: بنابراين براي اينكه دشمن دچار خطاي محاسباتي نشود روشن اعلام ميكنيم، مردم ايران فريب بازي قديمي پليس خوب و پليس بد را نميخورند و همانطور كه قبلا نيز تصريح كردهايم، هر تعرضي به كشور عزيزمان ايران، به معني آتش زدن بشكه باروت است كه كل منطقه را منفجر خواهدكرد و همه پايگاههاي امريكا در كشورهاي منطقه را در معرض پاسخ ايران قرار خواهد داد و اين كشورها نيز هزينه ماجراجويي رژيم صهيونسيتي را خواهند داد. به اين ترتيب ايران از سويي وفاداري خود به مذاكرات را ثابت كرده و از سوي ديگر آماده است تا با هر تهديدي مقابله كند. موضوعي كه بايد ديد طرف امريكايي در نهايت حركت كدام يك از دو مسير را انتخاب ميكند.