فرصتی انحصاری برای تبلیغ گردشگری ترکیه
گروه راه و شهرسازی| علی اسدی خمامی|
برج میلاد نماد تهران مدرن است و به تعبیری یکی از نمادهای مطرح ایران. تقریبا تمام گشتهای شهری تهران، بازدید از برج میلاد را هم شامل میشود. درصد بالایی از گردشگران خارجی که به ایران سفر میکنند، تمایل دارند برج میلاد را ببینند، با آن عکس یادگاری بیندازند به بالای آن بروند و تهران را از ارتفاع 435متریاش
به تماشا بنشینند.
حال فرض کنید یک گروه گردشگر خارجی، به برج میلاد آمدهاند تا این نماد تازه ساز شهر را بازدید کنند؛ هنگام ورود متوجه میشوند نمایشگاهی در این برج برپاست که از قضا درباره گردشگریاست و فضایی مهیا کرده است تا در آن بنگاههای ایرانی به معرفی و ارائه خدمات گردشگری خود بپردازند. گردشگران خارجی، خوشحال از اقبال نیک خویش، سری به نمایشگاه میزنند تا شاید بتوانند برنامه روزهای آینده و حتی سفرهای آتی خود به ایران را تنظیم کنند، اما در کمال تعجب متوجه میشوند بیش از 90درصد فضای نمایشگاه به تورهای خارجی اختصاص یافته و نشانههایی از تورهای داخلی، اگر هم دیده شود، بسیار کمرنگ است. شاید نخستین فکری که به ذهن گردشگر خارجی برسد این باشد؛ «ایرانیها خود نیز ترجیح میدهند جایی غیر از کشور خود را ببینند.»
البته مساله تنها اثرگذاری بر نگاه گردشگر خارجی نیست. بحث همان دعوای قدیمی میان تولیدکنندگان و واردکنندگان است. در حالی که کشور با رکود روبهروست و اگر ارز وارد کشور نشود، دستکم به نفع اقتصاد است که ارزی نیز خارج نشود، نمایشگاهی در قلب تهران برپا شده که به تبلیغ خدمات گردشگری رقبای منطقهیی و حتی فرامنطقهیی ایران در زمینه گردشگری میپردازد، و ایرانیان را تشویق میکند تا به جای مقاصد داخلی، مقاصد خارجی مشابه را انتخاب کنند. حال سوال اینجاست، این رویکرد تا چه اندازه با اهداف تعیین شده کشور برای گسترش و توسعه صنعت گردشگری ایران سازگار است؟
خانوادههای با نشاط، زوجهای شیکپوش و جوانان پر شر و شور، کسانی هستند که در برج میلاد و سازههای اطرافش به گشت و گذار مشغولند. برج بلند و نوساز تهران، اینروزها به یکی از نقاط تفریحی خانوادههای متوسط رو به بالا و مرفه تبدیل شده است. جدا از خود برج و منظرهاش، کافیشاپها، رستورانها، نمایشگاهها و کنسرتها از جمله عواملی هستند که تهرانیها و صد البته گردشگران را برای گذران وقت به بلندترین برج تهران میکشاند.
اما هیچکدام از این جاذبهها دلیل آمدن من به برج میلاد نیست. طبیعتا باید اتفاقی خاص رخداده باشد تا یک خبرنگار به دیدن مکانی برود. در بدو ورود به ساختمان اصلی برج، صدای بلندگوهایی که به سبک اعلانات فرودگاه تبلیغ تورهای مختلف را میکنند به گوش میرسد. غرفهها در طبقه دوم و سوم قرار دارند، و هر کدام با تصاویر یک منطقه خاص تفریحی یا نشان یک شرکت گردشگری یا ایرلاین خارجی تزیین شدهاند. غیر از صدای بلندگوها و همهمه جمعیت، صدای کفشهای پاشنهبلند که تلق تلق کنان بر کف سنگی نمایشگاه راه میروند فضا را پر کرده است، و در هر غرفه نمایندگانی نشستهاند که به شکل میهمانداران خطوط هوایی لباس پوشیدهاند. همه به فکر خرید یا فروش تور هستند، یا سعی دارند برای سفری در تابستان برنامهریزی کنند. اینجا هشتمین نمایشگاه «بازار سفر» است.
گردشگری در قبضه واردات
نزدیک به 100 غرفه در نمایشگاه وجود دارد. غرفههایی که به فروش خدمات مختلف گردشگری مشغولند؛ تورها، هتلها، بیمه مسافرتی، بلیت، ویزا، صندلیهای چارتر، کلاسهای آموزشی و خدمات لوکس مسافرتی. اما از همان بدو ورود، یک ویژگی نمایشگاه به چشم میآید؛ تقریبا هیچ نشانهیی از تورهای داخلی در نمایشگاه نیست.
گشتی در نمایشگاه میزنم تا بر اساس مشاهدات اولیه قضاوت نکرده باشم. هنگامی که در نقش مشتری، از یکی از غرفهداران که غرفهاش با آب و تاب تفلیس و باتومی را تبلیغ کرده است، در مورد تورهای داخلی میپرسم، میگوید که شرکت متبوعش تورهای داخلی نیز ارائه میکند اما اگر تمایل به آگاهی از شرایط تورهای داخلی دارم، باید با شرکت تماس بگیرم چراکه در نمایشگاه هیچ بروشوری برای معرفی این تورها وجود ندارد.
در دو طبقه فضای نمایشگاه، تنها به دو غرفه بر میخورم که سفر به مقاصد گردشگری داخلی را تبلیغ کردهاند. فریبا ابطحی مدیر یکی از این غرفههاست. او میگوید: «بیش از 85درصد شرکتهای مسافرتی حاضر در نمایشگاه، به تبلیغ و فروش تورهای خارجی مشغولند. این به نوعی تبلیغ برای واردات خدمات گردشگری است.» ابطحی تبلیغات شرکت خود را نشانم میدهد که به برگزاری تورهای داخلی برای ایرانیان و همچنین تورهای گردشگری برای گردشگران ورودی میپردازد. او معتقد است که این کار، از فعالیتهایی است که کشور درحال حاضر به آن نیاز دارد. «به هر حال باید به هر طریق ممکن به کشور ارز وارد کرد چراکه در شرایط موجود اقتصادی، اقتصاد به سرمایه خارجی
نیاز دارد.»مشغول گشت و گذارم که به غرفه اتحادیه آژانسهای گردشگری میرسم و به سراغ رییس این اتحادیه میروم تا با او در مورد گردش و گردشگری گپی بزنم. علی توکلی نیز از هجمه تورهای خارجی به نمایشگاه ابراز تاسف میکند و میگوید: این روزها، به نفع آژانسهای مسافرتی است که تورهای خارجی بفروشند، بنابراین بسیاری از این شرکتها تمرکز خود را بر طراحی و فروش تورهای گردشگری خارجی گذاشتهاند. از توکلی میپرسم که محبوبترین مقصدی که در این نمایشگاه تبلیغ میشود کدام است؟ او جواب جالبی میدهد: «اینجا به نمایشگاه انحصاری تور ترکیه تبدیل شده است.»
تلاش برای جبران آسیبرسانی داعش
بدروم، مارماریس، کوشآداسی، استانبول و آنتالیا. اینها نامهایی هستند که در نمایشگاه به وفور دیده میشوند. بسیاری از غرفهها با تصاویر هتلها و جاذبههای این مقاصد معروف گردشگری تزئیین شدهاند و گردشگران را به سفر ترکیه دعوت میکنند. توکلی میگوید: ترکها قصد دارند زیان ناشی از افول صنعت گردشگریشان را با تسخیر بازار ایران جبران کنند. هرچند رییس اتحادیه آژانسهای مسافرتی بعید میداند که آنها بتوانند این کار را بکنند. هنگام بازدید غرفههای نمایشگاه، به غرفهیی بر میخورم که نمایندگان شرکتهای ترک در آن حضور دارند. سعی میکنم با یکی از آنها مصاحبه کنم، و نهایتا موفق میشوم سوالم را از «اونال اوران» بپرسم. او تایید میکند که بازار ایران برای شرکتهای گردشگری ترک بازار جذابی است اما نمیپذیرد که این جذابیت به خاطر از رونق افتادن صنعت گردشگری ترکیه است؛ «در ماه پیش رو که رمضان است، به دلیل عقاید مذهبی ساکنین خاورمیانه و پیچیدگیهای فرهنگی با کاهش اقبال گردشگران به ترکیه روبهرو خواهیم بود، اما در کل انتظار داریم امسال ورود گردشگران به این کشور بسیار زیاد باشد.» او که گویی سعی دارد من را برای سفر به استانبول
ترغیب کند، با لحنی کاسبکارانه نا امن بودن استانبول را رد میکند و دلیل حرفش را برگزاری دو اجلاس جهانی در چند ماه اخیر در این شهر میداند. وقتی از انفجارهای تروریستی میپرسم در پاسخ میگوید: «انفجار تروریستی دلیل بر ناامنی نیست. این انفجارها ممکن است هر جایی رخ دهند. مگر بلژیک و فرانسه قربانی انفجارهای تروریستی نبودند؟ اصلا چه تضمینی هست که تهران قربانی این انفجارها نباشد؟». اوران عقیده دارد که ورود گردشگران به ترکیه کاهش نیافته است، عقیدهیی که به وضوح با آمار وزارت گردشگری ترکیه در تناقض است.
برای صحبت بیشتر، به سراغ همکار شرکت متبوع اوران در ایران میروم. احسان جالینوس، مدیر اجرایی این شرکت در صحبتهایش کاملا به عکس گفتههای اوران اشاره میکند. جالینوس میگوید: تعداد گردشگران ورودی ترکیه به وضوح کاهش یافته و این امر باعث کاهش قیمت خدمات گردشگری در ترکیه شده است. از او درباره سهم ایرانیها از گردشگران ورودی استانبول میپرسم، میگوید: نزدیک به 30درصد مسافران استانبول را ایرانیان تشکیل میدهند، هر چند تعداد آنها بعد از انفجارهای استانبول کاهش یافته است؛ «هیچکس حاضر نیست با پول خود به جایی برود تا کشته شود.!»هرچند جالینوس از کاهش سفر ایرانیها به ترکیه میگوید، اما آمار وزارت گردشگری ترکیه حرف دیگری برای گفتن دارد. بنا بر این آمار، هرچند تعداد کلی گردشگران ورودی ترکیه در سال 2016 نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش داشته است، تعداد ایرانیانی که در دو ماه اول سال جاری میلادی به این کشور سفر کردهاند 15درصد افزایش یافته است. دلیل این امر میتواند کاهش قیمت سفر به ترکیه به دنبال کاهش تقاضا برای خدمات گردشگری این کشور باشد.
از رضا عظیمی، مسوول کانتر تور استانبول در یکی دیگر از شرکتهای مسافرتی درباره اقبال ایرانیان به ترکیه در ماههای اخیر میپرسم. نظر عظیمی با نظر جالینوس یکی نیست. او میگوید: در چند ماه اخیر سفر ایرانیها به ترکیه افزایش داشته است. «درحال حاضر این ایرانیها هستند که صنعت گردشگری ترکیه را سرپا نگه داشتهاند.»
ایرلاینهای ایرانی عقب ماندند
ایرلاینها، بخش مهمی از خانواده ارائهدهندگان خدمات گردشگری محسوب میشوند، مخصوصا وقتی پای سفرهای خارجی در میان باشد. در فضای ایجاد شده پس از اجرای برجام و لغو تحریمهای بینالمللی، شرکتهای هوایی زیادی به کشور وارد شدهاند و خطوط جدیدی را به مقاصد مختلف در ایران گشودهاند. در چنین شرایطی طبیعتا رقابت سختتر و فضای رقابتی تنگتر میشود بنابراین ایرلاینها از هیچ فرصتی برای تبلیغ بیشتر و بهتر دریغ نخواهند کرد. نمایشگاههایی مانند نمایشگاه «بازار سفر» یکی از فرصتهای مناسب برای تبلیغ است. چراکه جدا از جذب مسافرینی که برای برنامهریزی سفر از نمایشگاه دیدن میکنند، شرکت در این نمایشگاهها امکان تعامل با شرکتهای مسافرتی و طراحان و برگزارکنندگان تورهای گردشگری را فراهم میکند و به ایرلاینها فرصت میدهد تا به صورت غیرمستقیم و در قالب بستههای طراحی شده تور صندلیهای پرواز خود را بفروشند. در «بازار سفر» غرفه چند ایرلاین خارجی به چشم میخورد، خصوصا ایرلاینهایی که پرواز ارزانقیمت دارند. این ایرلاینها به تبلیغ پروازهای کانکشندار (دارای دستکم یک فرود) خود مشغولند، پروازهایی که بعضا از پروازهای مستقیم ایرلاینهای ایرانی ارزانترند. برخی شرکتهای مسافرتی نیز در غرفههایشان تبلیغ ایرلاینهای خارجی را میکنند. اما جای یک چیز در این نمایشگاه خالی است؛ ایرلاینهای ایرانی! به غیر از هواپیمایی ملی ایران که یک غرفه بسیار کوچک دارد، هیچ غرفهیی که متعلق به ایرلاین ایرانی باشد به چشم نمیخورد. البته این مساله را نمیتوان از کم کاری مسوولان برگزاری نمایشگاه دانست. به نظر میرسد که اهمال خود ایرلاینها باعث حضور نیافتنشان در نمایشگاه بوده است. اهمالی که باعث میشود بخش بزرگی از بازار گردشگری ایران در تابستان آتی نصیب ایرلاینهای خارجی شود. تمام نمایشگاه را گشتهام و کمکم زمان آن فرامیرسد که به سمت روزنامه روانه شوم. با خودم فکر میکنم که چرا اینگونه است و چرا اکثر شرکتهای مسافرتی تمایل به تبلیغ و فروش تور خارجی دارند و تمرکزشان به جای تولید خدمات گردشگری، بر واردات این خدمات است؟ بیشک نمیتوان آژانسهای مسافرتی را مقصر دانست به هر حال بنگاهها ناچارند در راستای تقاضای بازار حرکت کنند. مردم را نیز نمیتوان به خاطر تمایلشان به سفر خارجی محکوم کرد، طبیعتا هنگامی که در داخل کشور زیرساختهای مناسب برای گردشگری فراهم نیست، گردشگران مقاصد خارجی را که از قضا سفر به آنها هم قیمت یا حتی ارزانتر از سفری داخلی است را ترجیح میدهند. درحال خروج به گردشگری خوشپوش بر میخورم که قصد بازدید از غرفهها را دارد. از «رها» میپرسم که میان سفر داخلی و خارجی کدام یک را انتخاب میکند؟ جواب او درخور توجه است: «وقتی میتوانم با هزینه کمتر به سفری بروم که در آن آزادی بیشتری دارم چرا باید یک مقصد داخلی را انتخاب کنم؟»