تجاریسازی دانش و فناوری؛ موتور رشد اقتصادی
امروزه رقابت روزافزون جهانی، فرصت تحقیقات بنیادی و پایهیی را از بسیاری از صنایع گرفته است. به همین دلیل بیشتر شرکتها مجبورند فقط به تحقیقات بحرانی و مورد نیاز دست بزنند. به عبارت دیگر، اهمیت تحقیقات به خاطر نوآوری و اهمیت نوآوری به دلیل سود اقتصادی آن است. در دنیای کنونی تحقیقات به عاملی اقتصادی تبدیل شده است، مراحل گذر از «علم ناب» طی شده است و نهادهای علمی- تحقیقاتی باید بهطور آشکار در خدمت اقتصاد و تجارت قرار گیرند. دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی باید از «هدف بودن» خارج و به وسیلهیی برای توسعه اقتصادی تبدیل شوند. در عصر حاضر باید دنبال سازوکارهایی باشیم که روش تبدیل «ایده» به «محصول» را به ما یاد بدهد و روند تبدیل علم به ثروت را سرعت بخشد. تجاریسازی فناوری، فرآیند تغییر دانش به محصولات و خدمات و روش بسیار موثر برای انتقال عقاید از ذهن یا آزمایشگاه به دنیایی گستردهتر است.
نقش دانشگاه در توسعه اقتصادی
شاهکلید دنیای امروز خلق ارزش است. راهکار ورود به دنیای کسب و کار امروزی فناوری است و شاهکلید فناوری، تجاریسازی و ارزش افزوده ناشی از آن است. اقتصاد امروز جهان بهشدت از وابستگی به منابع زیرزمینی و صنایع صنعتی فاصله گرفته و اقتصاد دانشمحور و شرکتهای دانشبنیان را بهعنوان راهبرد اساسی خود برای رشد و توسعه اقتصادی میداند و توجه بسیاری از اندیشمندان، سیاستگذاران و برنامهریزان را به خود معطوف کرده که در این میان دانشگاه به عنوان ایجادکننده دانش و ناشر نقش کلیدی ایفا میکند. بنابراین از آنجا که اهمیت دانش در نوآوری و توسعه کسب و کار روزبهروز بیشتر میشود و درست همانگونه که سهم بیشتری از جامعه وارد آموزش عالی میشوند، دانشگاهها میتوانند نقش بیشتر و فعالتری در نوآوری ملی و توسعه اقتصادی را داشته باشند. تجاریسازی تحقیقات و دانش تولیدی، فعالیتی اجتنابناپذیر در راستای جبران هزینههای تحقیق و توسعه دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی دولتی و خصوصی کشور است که میتواند علاوه بر فراهم آوردن امکان سرمایهگذاری در فناوریهای بهتر و پیشرفتهتر برای محققان و موسسات عرضهکننده دانش، به توسعهیافتگی کشور و رقابتپذیر
شدن آن در کلیه صنایع، به ویژه صنایع پیشرفته کمک شایانی کند. چالش مدیریتی صاحبان و سرمایهگذاران دانش، این است که چگونه دانش تولیدی و نوین خود را به جریان بازده اقتصادی برای موسسان، سرمایهگذاران و کارکنان تبدیل کنند. به عبارت دیگر، مشکل اصلی اختراع نیست بلکه تجاریسازی آن است. ورود موسسات تحقیقاتی به عرصه تجارت و بازاریابی محصولات خود و توجه به نیازمندیهای بازار و معیارهای مشتریان، منجر به پیدایش فرصتها و پیامدهای مثبتی است. پیامدهایی که در کمترین سطح بهرهوری کمک به خودگردانی موسسات و در بالاترین سطح، انتظار افزایش استانداردهای زندگی (ایمنی و امنیت)، کیفیت زندگی، تولید ثروت و رشد اقتصادی را در پی خواهد داشت. در حقیقت تجاریسازی موتور رشد اقتصادی است. در تغییرات سریع امروزی سازمانهایی موفق خواهند بود که بتوانند خود را با این تغییرات انطباق داده و از قدرت نوآوری لازم برخوردار باشند. در دانشگاهها و نهادهای آموزش عالی نیز نوآوری و خلاقیت از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین جهت تحقق این هدف، این نهادها باید در زمینه اشاعه، نشر دانش و انتقال آن به جامعه و نسلهای جوان بیش از پیش تلاش و کوشش کنند.
سود اقتصادی عامل گرایش به نوآوری
اینگونه میتوان گفت که علت اهمیت روزافزون به نوآوری سود اقتصادی است. در کسب و کار امروز تحقیقات، مبدل به عاملی اقتصادی شده است و تجاریسازی نیز بخش مهمی از فرآیند نوآوری است و هیچ محصول، خدمت و فناوری جدیدی بدون تجاریسازی امکان ورود موفق به بازار را ندارد. ایجاد بستر مناسب برای عرضه دانش و فناوری، علاوه بر فراهم کردن ارزشهای اقتصادی، منجر به رشد و توسعه اقتصادی نیز در جامعه میشود. با نگاهی به تحقیقات انجام شده میتوان دریافت که تحقیقات بنیادی بدون چشمانداز روشن از آینده، انگیزه کافی برای پژوهشگر و کاربر را ایجاد نمیکند، همچنین عدم استفاده از نتایج تحقیقات در کسب و کار و صنایع باعث هدررفت سرمایه و وقت صرف شده در راه پژوهش میشود.
با توجه به موارد ذکر شده اینگونه میتوان گفت که ارتباط بهینه صنعت و دانشگاه نیازمند پلی ارتباطی است. پلی که از استحکام لازم برخوردار باشد بنابراین با توجه به اهمیت تجاریسازی نتایج تحقیقات آموزش عالی بر رشد صنعت و تاثیر آن بر اقتصاد کشور، این پژوهش تلاش دارد تا با بیان دقیق مفاهیم تجاریسازی و مدلهای آن و همچنین بیان فرآیند و ضرورت فرآیند تجاریسازی در ارتباط موثر صنعت و دانشگاه، زیرساخت تئوریک مناسبی را برای رسیدن به این مهم فراهم کند. در ادامه لازم است مفهوم تجاریسازی به صورت دقیق مورد بررسی قرار بگیرد.
در تعریف تجاریسازی میتوان گفت: «تبدیل یافتههای جدید و ایدههای پژوهشی به محصولات و خدمات و فناوریهای قابل ارائه به بازار.»
به عبارت دیگر تجاریسازی تحقیقات مجموعه تلاشهایی را که برای فروش کارهای تحقیقاتی با هدف کسب سود و ارتباط هرچه بیشتر آموزش و پژوهش با اهداف اقتصادی و اجتماعی صورت میگیرد را گویند. با توجه به تعاریف بالا تجاریسازی را میتوان به بازار رسانیدن یک ایده یا یک نوآوری دانست. تجاریسازی فناوری، خلق محصول، خدمت یا فرآیند جدیدی مبتنی بر رفع تقاضای جدید است و رفع آن مستلزم تلاش مستمر در راه تبدیل نتایج محصولات و خدمات جدید و بازاریابی موفق آنهاست. تجاریسازی به انتقال فناوری بسیار نزدیک است. به عبارت دیگر فرآیند تجاریسازی، همان فرآیند انتقال دانش و فناوری از مراکز تحقیقاتی مانند مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری به صنایع موجود یا کسب و کارهای جدید است. در واقع تجاری کردن فرآیندی است که از طرح کردن و پروردن یک ایده آغاز میشود و به سمت تولید (کالا و خدمات) و در نهایت فروش آن به مشتری (صنعت یا استفادهکننده نهایی) میانجامد. لغتنامه کمبریج واژه «تجاری کردن» را به معنای «سازماندهی چیزی برای کسب سود» و واژه «تکنولوژی» را مطالعه و دانش عملی در استفاده از اکتشافات علمی خصوصا در حوزه صنعت تعریف کرده است. فرآیند
تجاریسازی را میتوان به چهار مرحله مجزا تفکیک کرد که عبارتند از: سرمایه که باید برای انجام پژوهش ایده پرورش یافته تامین و سپس خطمشی بازاریابی تعیین و تعریف شود، این ایده در مرحله توسعه به فناوری مورد نظر تبدیل میشود. هنگامی که یک دستاورد قابل ارائه به بازار حاصل شود، مرحله اجرای تجاریسازی شروع میشود. هنگامی که یک محقق، یک یا چند فناوری قابل ارائه به بازار را توسعه داده است، باید برای تجاریسازی آنها وارد مرحله تجاریسازی شود.
اقتصاد دانشی؛ ابزاری برای رقابت
اما در باب روند تجاریسازی تحقیقات دانشگاهی باید گفت: در سالهای اخیر موسسات آموزش عالی در جوامع غربی و در حال توسعه، با تغییرات زیادی مواجه بودهاند. با ظهور اقتصاد دانشی، خطمشیهای ناظر بر آموزش عالی، متحمل فشارهایی شدهاند که سبب شده، به عنوان ابزاری برای رقابتهای اقتصادی در بازارهای جهانی ایفای نقش کنند. این بدان معناست که ارزشیابی و نگاه به آموزش و تحقیق دانشگاهی بهطور فزآیندهیی از زاویه اقتصادی امکانپذیر شده است. در تطابق با این تغییر خطمشیها و تغییر زاویه نگاه به دانشگاه، الگوهای تامین سرمایه و سبکهای مدیریت دانشگاهها با تحولات کثیری مواجه شده در بسیاری از کشورها ادارهیی تحت عنوان دفاتر انتقال فناوری، جهت تسهیل انتقال دانش تجاری شده از دانشگاهها به صنایع تاسیس شده است. نقش عمده این دفاتر، حفاظت از داراییهای فکر دانشگاه و نتایج پژوهشهای دانشگاهی و انتقال تجاری دانش از طریق واگذاری حق امتیاز اختراعات یا سایر انواع داراییهای فکری ناشی از پژوهشهای دانشگاهی به صنعت است.
تجاریسازی چه اهمیتی دارد؟
تجاریسازی نتایج تحقیقات، یکی از گامهای مهم نظام نوآوری است که پایداری و استمرار امر تحقیق را تضمین میکند و متناسب با آن علاوه بر فراهم آوردن ارزشهای اقتصادی قابل توجه برای سازمانها، رشد اقتصادی دانشمحور جامعه را نیز تسریع میکند. تجاریسازی تحقیق فرآیندی است که هنگام ورود به بازار میتواند، ایجاد درآمد کند و در مرحله توسعه از نظر درآمدزایی هیچگونه ارزشی ندارد. فناوری اگر در قفسه بماند (وارد بازار نشود) هیچ درآمدی ایجاد نمیکند. این موضوع در مورد فناوریهایی که از طریق داخلی به دست میآید به مراتب برای حمایتکننده آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. علم زیر بنای توسعه فناوری را فراهم میکند و توسعه فناوری به سهم خود بازارهای جدیدی خلق میکند. بدیهی است علم به خودی خود و بدون در نظر گرفتن چارچوب و فرآیندی کارآمد در چرخه توسعه فناوری، نخواهد توانست بازار جدیدی را خلق کند.
تحقیقات بسیاری در کشورهای پیشرفته صنعتی در موضوع تجاریسازی نتایج تحقیق صورت گرفته است. کارلوس در مورد ارتباط دانشگاه و صنعت در امریکا دارای سابقه طولانی است که عوامل اصلی آن قانون موریل (1862) مبنیبر اعطای تاسیس سیستم کالج، دفاع مبتنی بر تحقیق و توسعه در طول جنگ جهانی دوم و رقابت با اتحاد جماهیر شوروی در طول سالهای جنگ سرد است
جایگاه تجاریسازی در فرآیند نوآوری
تکنولوژی و تجاریسازی، قسمتهای مهم فرآیند نوآوری هستند که باعث میشوند اختراعات، به تولیدات دارای بازار تبدیل شود. بازاریابی و فرآیند تجاریسازی، مرحله نهایی فرآیند نوآوری هستند این دو برای دستیابی به موفقیت هر اختراعی لازم و ضروری هستند. از روشهای تجاریسازی میتوان به سرمایهگذاری مشترک، فروش و انتقال فناوری، فروش حق اختراع، حق امتیاز و خدمات مهندسی اشاره کرد. در انتها باید گفت: ثبت اختراع دانشگاهی اغلب بهعنوان شاخصهای کلیدی از فعالیتهای مربوط به انتقال تکنولوژی در حوزههای تکنولوژی از قبیل زیستشناسی، داروشناسی، الکترونیک و شیمی در نظر گرفته میشوند، در حالی که سودمندی کمتری در رشتههایی از قبیل مهندسی مکانیک و کالاهایی برای مصرفکننده دارند. یکی از ضرورتهای نظام پژوهشی کشور، توجه پژوهشهای کاربردی به نیازهای جامعه و بومیسازی آن متناسب با شرایط کشور است. بدین منظور لازم است، مدیران شرایط لازم را برای فعالیتهای علمی استادان و دانشجویان فراهم کرده و از ایدههای نوآورانه آنها در زمینه حل مسائل جامعه حمایتهای لازم را بهعمل آورند. بهطور کلی تجاریسازی را میتوان به بازار رسانیدن یک ایده تا نوآوری
دانست که باید با مطالعه دقیق بازار و استخراج نیازهای بازار، انجام تحقیقات و آزمایشهای لازم، تهیه نمونه، استانداردسازی فرآیند توسعه محصول و هماهنگیهای مدیریتی برای عرضه آن به متقاضی یا بازار توام باشد. فناوری به تنهایی عامل خلق ثروت نیست؛ بلکه استفاده موثر و مناسب از آن است که باعث خلق ثروت میشود. خلق ارزش افزوده ناشی از استفاده فناوری در عرضه محصولات و خدمات مورد نیاز، موجب افزایش ثروت میشود. دانش و فناوری میتواند در قالب محصولات تولید، خدمات یا حتی بازاریابی باشد، اما به هر حال استفاده از فناوری یا تجاریسازی فناوری در خلق ثروت و رشد اقتصاد مهم است. تجاریسازی دانش و فناوری برای تبدیل فناوری به کالا یا خدمات قابل استفاده و ارائه و انتشار آن در سطح جامعه نیازمند تحقیق و توسعه، خلاقیت و نوآوری، منابع خطرپذیر و زنجیرهیی از فعالیتها و اقدامات متعدد و مختلف است. زنجیره اقدامات تجاریسازی فناوری از اعتبار سنجی اولیه و امکانسنجی فنی شروع و با مطالعه بازار، تامین منابع مالی و سرمایه اولیه مورد نیاز، مدیریت و شناسایی خطرها و... ادامه مییابد. طی کردن این زنجیره پیچیده و طولانی است و عرضه یک نوآوری به
بازار میتواند سالیان زیادی به طول انجامد، اما این زنجیره سبب میشود تا یک دلار سرمایهگذاری در تحقیقات، منجر به کسب هزار دلار در کارخانه شود. البته فقط تعداد کمی از نوآوریها قادر به طی کردن کل زنجیره ارزش و رسیدن به بازار هستند و بیشتر آنها در میانه راه و گردنههای مسیر جامانده و به سرانجام نمیرسند لذا تعامل مناسب بین صنعت و دانشگاه از طریق برگزاری سمینارها تحقق نخواهد یافت و باید عزمی جدی در این راه وجود داشته باشد.