صندوق نوآوری و شکوفایی کافی نیست
محمد ملکیان|
حمایتهای دولتی از طرحهای نوآورانه و دانشبنیان
با تاسیس«صندوق نوآوری و شکوفایی» موضوع ماده ۵ قانون «حمایت از شرکتها و موسسات دانش بنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات» با سرمایهیی ۳هزار میلیارد تومانی به مسیر خود ادامه میدهد.
هماکنون بیش از ۲۵۰۰شرکت دانش بنیان در کشور ثبت شده و عمده فعالیت صندوق مذکور ارائه تسهیلات کم بهره به طرحهای مصوب این شرکتهاست؛ مقدار این تسهیلات در سال ۹۴ رقمی حدود ۵۰۰ میلیارد تومان برای ۱۹۰۰طرح عنوان شده است.
با این وجود اگرچه اساسنامه صندوق نوآوری و شکوفایی به سرمایهگذاری خطرپذیر و مشارکت موثر در طرحهای نوآور در کنار خدماتی چون ارائه تسهیلات و صدور ضمانتنامه توجه کرده اما هنوز خروجی مشخصی در این زمینه از سوی این صندوق مشاهده نشده است.
برای پوشش این مساله همچنین دخیل کردن مشارکتهای مردمی در این قبیل سرمایهگذاریها، صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه بورسی با هدف مشارکت در طرحهای نوآورانه و هدایت سرمایههای مردمی به سمت توسعه کارآفرینی در کشور شکل گرفتند.
عدم رغبت کارآفرینان به مشارکت، عدم اعتماد سرمایهگذاران به مدیران کلیدی صندوقهای جسورانه، غلبه نگاه کوتاهمدت در سرمایهگذاری و نبود موسسات رتبهبندی طرحهای نوآورانه، اهم مسائل پیش روی صندوقهای جسورانه است که میتواند موفقیتشان را تحتالشعاع قرار دهد که در ادامه به شرح این معضلات و راهکارهای مقابله با آنها میپردازیم:
۱- عدم رغبت کارآفرینان به مشارکت با VCهای بورسی: بررسیها نشان میدهد یکی از عوامل اصلی پا نگرفتن سرمایهگذاری خطرپذیر در کشور، عدم تمایل صاحبان ایدههای نوآور برای مشارکت با سرمایهگذاران خطرپذیر است. سه دلیل عمده برای این بیمیلی را میتوان اینگونه برشمرد:
الف) دسترسی به منابع و تسهیلات رایگان دولتی: همانگونه که اشاره شد، صندوق نوآوری و شکوفایی و دیگر نهادهای مالی دولتی جهت حمایت از طرحهای دانش بنیان، تسهیلات ارزان قیمتی در اختیار شرکتهای دانش بنیان قرار میدهند. در این میان صاحبان ایده، دریافت وام کم بهره را بر شراکت با سرمایهگذار و زحمات مترتب بر آن ترجیح داده و حاضر به مشارکت نیستند؛ حتی اگر احتمال دهند که اواسط کار با مشکل مواجه شده و از پس تعهدات خود برنخواهند آمد. همچنین شرکتهای دانش بنیان
در صورت اطمینان به موفقیت طرح حاضر به مشارکت با سرمایهگذار نبوده و به دنبال دسترسی به تسهیلات ارزان قیمت خواهند بود. در واقع کارآفرینان VC را نه برای شکست و نه برای موفقیت میخواهند.
ب) نبود فرهنگ مشارکت و کار تیمی: در فرهنگ حاکم بر فضای کسب و کار، مشارکت و کار تیمی با ملاحظات زیادی همراه است. نداشتن آگاهی و تجربه کافی از شراکت با نهادهایی همچون صندوقهای جسورانه سد راه توسعه شرکتهای نوآور است. در واقع عدم اعتماد متقابل، مانع شکلگیری کار تیمی در این ساختار میشود.
ج) نگرانی از مالکیت معنوی ایده نوآورانه: دانش فنی صاحبان ایدههای نوآور، مهمترین دارایی آنها محسوب میشود. VCهای بورسی، استفاده از توانمندی مدیریتی و مالی صندوقهای جسورانه را در کنار توانمندی فنی کارآفرین فراهم میکند؛ این همکاری، نگرانی صاحبان ایده را از لو رفتن دانش فنی طرح به دنبال دارد.
۲- عدم اعتماد سرمایهگذاران به تیم مدیریتی صندوقهای جسورانه: اعتماد به تیم مدیریتی و افراد کلیدی صندوقهای جسورانه، موتور محرکه جذب سرمایههای مردمی به سمت این صندوقهاست. هر چه صاحبان صندوق از سابقه درخشانی برخوردار بوده و تجربههای موفقی را از دید سرمایهگذاران پشت سر گذاشته باشند، مسیر حرکت این نهادها هموارتر بوده و امید بیشتری به آنها وجود دارد. با توجه به سازوکار صندوقهای جسورانه که معمولا تا انتهای عمر صندوق (حداکثر۷سال) دسترسی به اصل سرمایه وجود ندارد و نیز تقسیم سودی هم در این مدت انجام نمیپذیرد، میتوان انتظار داشت افرادی وارد چنین فعالیتی میشوند که به سرمایه خود تا چند سال نیازی نداشته و پس از آن به دنبال سودهای بالا هستند. علاوه بر این، موفقیت پروژههای اولیه ورودی به صندوقهای جسورانه در شکلگیری اعتماد عمومی سرمایهگذاران به این صندوقها نقشی تعیینکننده خواهد داشت.
۳- غلبه نگاه کوتاهمدت به سرمایهگذاری: فضای حاکم بر سرمایهگذاری کشور همچنین بازار سرمایه، کسب سود در کوتاهمدت و نپذیرفتن ریسک بالا در سرمایهگذاری است. با توجه به نگاه بلندمدت (حداقل ۳سال) صندوقهای جسورانه به سرمایهگذاری و کسب سود، مشکلاتی در جذب سرمایه به وجود خواهد آمد.
۴- نبود موسسات رتبهبندی طرحهای نوآورانه در کشور: بررسی طرحهای نوآور و اولویتبندی طرحها براساس میزان موفقیت در مدل سرمایهگذاری خطرپذیر از مهمترین فعالیتهای صندوقهای جسورانه است. در کشور موسسات حرفهیی ارائهدهنده خدمات پشتیبانی برای طرحهای نوآورانه وجود ندارد لذا اعتماد به طرحها از طریق تخمین میزان موفقیت آنها کمتر اتفاق میافتد.
با توجه به مسائل ذکر شده، برای رسیدن به جایگاه شایسته ایران در اقتصاد دانش بنیان و نیز تقویت صندوقهای جسورانه بورسی، ضروری است نگاهی جدی به انگیزههای ورود کارآفرینان و سرمایهگذاران در این حوزه صورت گرفته و سیاستهای انگیزشی مرتبط توسط سیاستگذاران به کار گرفته شوند.