کاهش نرخ سود بانکی عامل تحرک در بازار سرمایه
اینکه شاخص بورس چند واحد کاهش یا افزایش یابد در بازار طبیعی است، اما در این ایام عوامل زیادی بر بورس تاثیرگذار است، ولی یکی از عواملی که بهشدت بورس و حتی سایر بازارها را تحت تاثیر میگذارد، موضوع نرخ سودهای بانکی است که متاسفانه روند نزولی انتظار خود را طی نکرد. از طرف دیگر اکثر سرمایهگذاران به دلیل نبود تحول در بازارهای دیگر، باعث شده تصمیمگیری خود را تعویق بیاندازند؛ در این شرایط نرخ سود اوراق مشارکت و سودی که بانکها به سپردهها میپردازند، تاحدود20درصد هم میرسد، لذا باعث شده عمدتا اصل پول و سود آن دوباره در همان نظام بانکی به عنوان سپرده باقی میماند. نرخ تورم تک رقمی و حتی به زیر 6درصد هم در حال وقوع است و تا زمانی که مابهتفاوت زیادی بین نرخ سود بانکی و تورم باشد، و اکنون یک حاشیه سود بین 10 تا 15درصد در بخش اوراق یا سپرده بانکی نسبت به تورم وجود دارد و در نتیجه در سایر بازارها به این دلیل، اتفاقی خاصی رخ نداده و صورت نخواهد گرفت.
عمده سرمایهگذاران و حتی مصرفکنندگان اگر میخواهند کالایی خریداری و مصرف کنند، آن را به تعویق میاندازند و سرمایهگذاران هم برای سرمایهگذاری چه در بازار اوراق بهادار و چه بازارهای دیگر مانند مسکن و...، آن را به تاخیر میاندازد و ایجاد رونق اقتصاد و رشد بازار سهام باید یک اقدام خیلی جدی میطلبد و تا زمانی که نرخ سود بانکی حداقل به زیر 12درصد کاهش پیدا کند نباید انتظار تحول در بازارهای دیگر داشته باشیم.
از طرفی دیگر اگر تمام بانکها را که به اجماع بررسی کنیم، سود عملیاتی آنها که ناشی از سود فعالیت بانکی است، عمدتا صفر یا منفی بوده که نشان میدهد هزینه تامین مالی آثار بهشدت منفی بر بانک گذشته است. همچنین حدود 70 الی80درصد سپردههای کشور در برای زیر یک میلیون حساب است.
در نتیجه تعداد قلیلی از حاشیه سود بزرگ بانکها سود را میبرند و بهشدت تاثیر منفی بر بازارهای دیگر میگذارد و این باعث تولید منفی در تولید و رشد بیکاری خواهد شد. راهحل مشخص این است که باید تصمیم جدید در بخش سود بانکی گرفته شود تا اثر مثبتی و حرکتی در اقتصاد و سایر بازارها و حتی خود بانکها داشته باشد و و حتی خود بانکها بگذارد.
کاهش نرخ سود بانکی باید در وهله نخست باید ادامه داشته باشد، که متاسفانه نه در حوزه تورم و نه نرخ سود بانکی هیچ گونه برنامه مشخصی مشاهده نمیشود و نهادهای مسوول بایستی یک تارگت هدف هم برای نرخ سود بانکی و هم تورم داشته باشند که حداقل در یک دوره کوتاهمدت (6ماه یا یک سال آینده) برنامههای دولت به چه سمتی است، بر فرض مثل اعلام شود که نقطه هدف برای نرخ تورم، نرخ 8 یا 9درصد و برای سود بانکی حدود 12درصد خواهد بود که اگر به این سمت حرکت کنیم و برنامهها و دستورات آن را به صورت هرفصل اعلام و مشخص شود و مورد ارزیابی قرار گیرد، اگر نقطه هدف تورم و سود بانکی مشخص شود سرمایهگذاران حداقل مسیر را خواهند دید و میتواند روی بازارها اثرگذار باشد؛ البته نیاز است که هر سه ماه مورد بررسی قرارگیرد.
البته تا جایی که اطلاع دارم، احتمالا حتی شاهد برگشت نرخ سود بانکی به سمت بالا خواهیم بود و رفتار برخی بانکها این موضوع را نشان میدهد و اینکه یک هدفگذاری مشخص در این زمینه وجود ندارد. تقریبا تعداد زیادی از افراد اعتقاد دارند حتی کاهش مختصر نرخ سود بانکی که اتفاق افتاده، مقطعی است و دوباره رو به بالا حرکت خواهد کرد.
امروز شاهد خروج پول از بازار سرمایه نیستیم، اما ورودی جدیدی هم رخ نداده است و خلق پولهای جدید و سودها حاصل آن به دلیل انتظار سود خوبی که وجود دارد، عمدتا در نظام بانکی میماند، پول از بانک خارج نمیشود.
اگر بخشی از پولهای خرد وارد بازارهای مثل بازار سهام و... و سرمایهگذاری شود یا سرمایهگذاران در افزایش سرمایه مشارکت کنند باعث رونق تولید، مسکن، سهام و. خواهد شد، اما زمانی که همهچیز در رکود و نرخ تورم تک رقمی و حتی در برخی ماهها منفی و نزدیک به صفر است و نرخ سود بانکی ثابت مانده و بدون دردسر وجود دارد، رفتار سرمایهگذاران و مصرفکنندگان باعث ایستایی پول در بانکها خواهد شد، بدون کوچکترین تحول و تحرکی در اقتصاد.