پیششرط موفقیت صندوق پسانداز مسکن
طرح مشترک راهاندازی صندوقهای پسانداز مسکن که توسط بانک مرکزی بهاتفاق وزارت راه و شهرسازی مطرح شد، طرح بسیار خوبی است. به این دلیل که باعث میشود بانکها و موسسات مالی بیشتری در بهبود بخش مسکن مشارکت داشته باشند و منابع خود را در اختیار این بخش بگذارند. البته بانک مسکن در گذشته دور و از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هم چنین نقشی داشت. یعنی بیشتر بهعنوان نهاد ناظر صندوقهای پسانداز مختلف که بانکها داشتند عمل میکرد. آن زمان هم صندوقها انحصاری نبود و بانکها مجاز بودند چنین صندوقهایی را شکل بدهند و بانک مسکن بر این صندوقها اعمال نظارت میکرد. الان هم تلاش این است که ارایه تسهیلات مسکن از انحصار بانک مسکن خارج شود و هر بانک و موسسه مالی، درصورت تمایل بتواند صندوق پسانداز مسکن ایجاد کند که به نظر من این موضوع مثبت ارزیابی میشود. از این جهت که رکودی که درحالحاضر در بخش مسکن حاکم است، با منابع بیشتری که به این بخش تزریق شود، میتواند برای خروج از رکود بخش مسکن تاثیرگذار باشد.
درعینحال در بلندمدت، منابع بیشتری به حوزه مسکن تزریق میشود. صندوقهای پسانداز مسکن نوعی ابزار برای صاحبخانهشدن افراد بهصورت برنامهریزی شده است. یعنی یک برنامه مالی مناسب برای خانوار است که در یک دوره پسانداز میکند و در مقطعی که نیاز دارد میتواند از آن تسهیلات استفاده کند و در دوره طولانی 10سال به بالا هم میتواند اقساط را بازپرداخت کند. این روش هم برای سپردهگذار و متقاضی و هم برای بانک خوب است، چون باعث میشود یک منبع مالی مستمر و دایمی ایجاد شود و بعد از محل انباشت همین منابع، تسهیلات را پرداخت کند. همه اینها مشروط بر این است که مدل تامین مالی این صندوق، یک مدل خودکفا باشد. یعنی منابع آن بتواند مصارف آن را جوابگو باشد و توازن کافی میان منابع و مصارف آن برقرار باشد تا بتواند موفق عمل کند.
اما باید توجه داشت که این صندوقها بههرحال تابع شرایط رکود و رونق اقتصاد و بخش مسکن هستند. معمولا در دوره رونق، تمایل به سپردهگذاری در این صندوقها کمتر میشود چون اغلب اعضای صندوق و مردم تمایل به خرید دارند. درمقابل در دوره رکود تمایل به سرمایهگذاری بیشتر میشود و میل به خرید کاهش مییابد. همین سیکلهای تجاری گاهی صندوقها را تحت فشار قرار میدهد و باعث میشود با کسری یا افزایش منابع مواجه شوند. این موضوع که دولت کسری منابع اینها را تامین کند هم بههمین موضوع برمیگردد. چون بههرحال این صندوقها در سیکلهای تجاری، حتی اگر دارای مدل خودکفای تامین مالی باشند، تحت فشار قرار میگیرند و باید تحت حمایت دولت باشند و دولت باید کسری منابع مالی اینها را تامین کند. چون بانکها نمیتوانند به کسی که سپردهگذاری کرده، تسهیلات پرداخت نکنند. اما باتوجه به اینکه منابع مالی بانکهای تجاری معمولا منابع کوتاهمدت هستند، درحالی که تسهیلات مسکن بهصورت طولانیمدت پرداخت میشود، بهخصوص در شرایط فعلی ممکن است این بانکها تمایلی به تشکیل این صندوقها نشان ندهند. منابع بانکهای تجاری معمولا کوتاهمدت است و این بانکها عمدتا تمایل دارند که مصارف کوتاهمدت داشته باشند و منابع و مصارفشان باید متوازن باشد جوری که با کسری منابع مواجه نشوند. بانکهای توسعهیی و بانکهای تخصصی هم از این لحاظ که با تکالیف و فشارهای زیادی مواجه هستند و از نظر تامین منابع مالی شرایط مساعدی ندارند، احتمالا تمایل زیادی به تشکیل صندوق پسانداز مسکن نشان نمیدهند. پس اگر دولت بخواهد بانکهای زیادی را به تشکیل صندوق پسانداز مسکن ترغیب کند، باید مشوقهایی را ایجاد کند. مشوقهایی مانند تعهد برای تامین کسری منابع بانکهایی که این صندوق را ایجاد میکنند. بنابراین نباید از طرف صندوق، فشاری به بانک وارد شود و صندوق باید بتواند بهصورت خودکفا و خودگردان باشد و اگر در سیکلهای تجاری هم با مشکلی مواجه شود، دولت کمبودها را جبران کند. طبیعی است که بخش مسکن یک بخش تخصصی است که خیلی از بانکها در این بخش کار نکردهاند.
