شوروی علیه بهرهبرداری نفت
دکتر مهدی عسلی
معاون پژوهشی موسسه مطالعات بینالمللی انرژی
حتی قبل از پایان جنگجهانی دوم نیز مقامات دولتی ایران از طرق مختلف سعی داشتند تا با ترغیب شرکتهای نفتی امریکایی برای سرمایهگذاری در ایران ضمن شکستن انحصار نفتی انگلیسیها در کشور با علاقهمند کردن امریکا به سیاست ایران، موازنهیی بین شوروی و انگلیس از یک سو و امریکا از سوی دیگر ایجاد کنند. امریکاییها هم تمایل زیادی داشتند تا در منابع نفت ایران شریک شده ضمن تحصیل امتیازهای اقتصادی نفوذ خود در خاورمیانه را افزایش دهند. این واقعیت که در اثر قرارداد 1933 انحصار انتقال نفت به خلیجفارس از دست شرکت نفت انگلیس- ایران و در واقع انگلیسیها خارج شده بود نکته مثبتی بود که در ترغیب شرکتهای امریکایی به مشارکت در نفت ایران بیتاثیر نبود. مذاکرات بین مقامهای دولت ایران با برخی از شرکتهای نفتی امریکایی مانند «استاندارد واکیوم» و سینکلر حتی قبل از پایان جنگجهانی نفت شروع شده بود و دولت امریکا هم از این گفتوگوها حمایت میکرد. در همان زمان شرکت انگلیسی-هلندی شل نیز نمایندگانی به ایران برای مذاکره و سنجش امکان اخذ امتیاز اکتشاف و تولید نفت در ایران فرستاده بود. با نشر شایعاتی در مورد این مذاکرات نخستوزیر وقت «ساعد»
ناگزیر شد بهطور رسمی در جلسه مرداد1323 مجلس شورای ملی به سوالهای نمایندگان در این باره پاسخ دهد. وی در این جلسه اظهار کرد که از سوی سه کمپانی نفت امریکایی و انگلیسی-هلندی پیشنهادهایی برای کسب امتیاز نفت به دولت تسلیم شده است و دولت کمیسیونی از افراد مطلع تشکیل داده موضوع را بررسی میکند.
با طرح موضوع فعالیت شرکتهای امریکایی در صنعت نفت ایران حزب توده، که در سالهای اشغال ایران توسط قوای متفقین با پشتیبانی دولت شوروی و ارتش سرخ در کشور فعالیت آزاد داشته و فراکسیونی در مجلس شورای ملی آن را نمایندگی میکرد، با اعطای امتیاز به دولتهای غربی برای اکتشاف و تولید نفت در کشور مخالفت کرد. حزب توده ادعا میکرد که برای افشای قرارداد استعماری 1933 بین شرکت نفت و ایران، در زمان قدرت رضاشاه، فعالیت کرده است و فراکسیون آن حزب در مجلس هم با اعطای امتیاز به هر کشور قبل از پایان جنگ و خروج نیروهای اشغالگر از ایران مخالف بود. اما با وجود این موضعگیری اولیه، هنگامی که شوروی با اعزام هیاتی به ریاست سرگئی کافتارادزه (S. Kaftaradze) مصرانه در پی کسب امتیاز اکتشاف و بهرهبرداری از نفت مناطق شمالی کشور برآمد، حزب توده ناگزیر به حمایت از این خواسته شوروی برخاسته و برای مدتی با بحران توجیه شعارهای پیشین خود مواجه شد.
هدف شوروی از تغییر سیاست خود درواقع جلوگیری از انعقاد قرارداد بین دولتهای ایران و شرکتهای نفتی غربی بهخصوص امریکایی و نیز بهدست آوردن بهانهیی برای دخالت در امور ایران بود. بسیاری معتقدند شوروی در آن زمان، که به منابع نفت سیبری و آذربایجان دسترسی داشت و در جنگی تعیینکننده، که موجودیت او را تهدید میکرد، با آلمان نازی درگیر بود، نمیتوانست در پیشنهاد خود برای سرمایهگذاری در اکتشاف و تولید نفت شمال ایران جدی باشد زیرا منابع مالی و انسانی و ماشینآلات مورد نیاز را در اختیار نداشت. از طرفی حکومت شوروی بسیار نگران بود شرکتهای غربی بهخصوص امریکایی در مرزهای جنوبی آن کشور مستقر شده کارایی سیستم سرمایهداری امریکا با عقبماندگی سیستم سوسیالیستی شوروی مورد مقایسه قرار گیرد. یک دلیل این مدعا ماهیت درخواست شوروی برای اخذ امتیاز بود. کافتارادزه در مذاکرات خود هیچ تصویر روشنی از مابهازای مالی امتیاز نفت مورد درخواست دولت متبوع خود ارایه نداد. معلوم نبود در ازای این امتیاز دولت ایران چه دریافت خواهد کرد. بندهای مربوط به پرداختهای مالی شوروی (بهره مالکانه، حقالسهم، مالیات و سایر دریافتها) کلا خالی بود درعوض
کافتارادزه از انتفاع ملت ایران از ایجاد کارخانهها و گشوده شدن راهها و احداث تاسیسات در نتیجه امتیاز نفت شمال البته در زمانی موهوم در آینده سخن میگفت.
درهرحال با تغییر سیاست شوروی حزب توده نیز بهناچار به دفاع از اعطای امتیاز به شوروی برآمده و آن را ایجاد موازنه مثبت بین قدرتهای خارجی در کشور دانست. در شماره19 آبان1323 (1944میلادی) روزنامه مردم که توسط حزب توده منتشر میشد موضع حزب مزبور به روشنی بیان شده بود. «با عدم اعطای امتیاز نفت از نفوذ اقتصادی دولت شوروی جلوگیری میشود ولی نفوذ و قدرت سیاسی دولتهای دیگری که ریشههای کهنه و سوابق ممتد دارند همچنان باقی خواهد ماند... باید یک بار برای نخستین و آخرین بار به این حقیقت پی برد که نواحی شمالی ایران در حکم حریم امنیت شوروی است و این دولت هرگز حاضر نخواهد شد که درآنجا بهنام نفت دستگاه خصمانه مفصلی علیه او چیده شود. بههمانترتیب که ما برای انگلستان در ایران منافعی قایلیم و علیه آن صحبتی نمیکنیم باید معترف باشیم که دولت شوروی هم از لحاظ امنیت خود در ایران منافع جدی دارد». این عبارت کاملا روشن بیان شده و نیاز به توضیح بیشتری برای پیبردن به طرزفکر سران حزب توده در آن زمان ندارد.
