ظرفیتهای بالقوه؛ قربانی زیرساختهای ضعیف
با گشایش درهای ارتباطی پیرو توافقی که در نیمه جولای صورت گرفت هر روز شاهد ورود مقامات کشورهای مختلف برای دستیابی به بازار پرظرفیت ایران هستیم. نکتهیی که درخصوص این سفرها و دیدارها قابل توجه بوده، جنبه نمایشی این دیدارهاست که جنبه عملیاتی آنها را تحتالشعاع قرار داده و ما را آنقدر به خود مشغول کرده که از ضعفها و نواقص زیرساختهایمان غافل شدهایم، ضعفها و نواقصی که مانع از عملیاتی شدن قول و قرارها در راستای فعالسازی ظرفیتهاست. هماکنون در منطقه خاورمیانه بیشترین حجم پروازهای عبوری منطقه از کشورهای حوزه خلیج فارس انجام میشود چراکه زیرساختهای موجود در آن مناطق اصولی است و ظرفیت پذیرش پروازهای متعدد را داراست. به طور مثال فرودگاه دوبی در منطقه 70میلیون نفر مسافر را سالانه جابهجا میکند و درحال افزایش این میزان به 90میلیون در سال است. اما فرودگاه امام تنها برای 6 میلیون مسافر در سال ظرفیت پذیرش دارد که درحال حاضر نیم میلیون نفر از این ظرفیت خالی است. در آنسو نیز کشور ترکیه، فرودگاه استانبول را به هر نحو که توانسته یا به قول قدیمیها با وصله و پینه سرپا نگه داشته و با حجم مسافری 50میلیون در سال در منطقه اعلام حضور و هویت کرده است. این نمونهها گویای آن است که وضعیت بالفعل ما در منطقه بسیار ضعیف است که به آماده نبودن زیرساختها بازمیگردد. به عنوان مثال در هیچ جای دنیا برج مراقبت فرودگاه در خارج از فرودگاه قرار ندارد اما برج مراقبت فرودگاه امام با هدف توسعه بسیار زیاد در خارج از محدوده فرودگاهی قرار دارد زیرا قسمتی از فرودگاه را به پارکینگ اختصاص دادهاند. در سال 54 کار ساخت این فرودگاه توسط شرکتهای امریکایی و ایرانی آغاز شد و حال با گذشت قریب به نیم قرن به بهرهبرداری کاملی که در افق توسعه خود داشت، دست پیدا نکرده است. با فرض اینکه طرح توسعه فرودگاه امام تا 10سال آینده به اتمام برسد و تا آن زمان جمعیت کشور به 120میلیون افزایش پیدا کرده باشد ما باید تا میزان 100میلیون مسافر را در سال پوشش دهیم و این مهم نیازمند اکتساب قدرت و ممارست در تکمیل زیرساختهاست.