آثار اقتصادی توافق کی نمایان میشود؟
روزهای پس از توافق، روزهای عجیبی است. بزرگترین شوک مثبت سیاست خارجی پس از انقلاب در حالی رخ داد که منتقدان سیاسی از آن به عنوان ترکمانچای یاد میکنند و اتفاقا دست بالا در رسانههای رسمی کشور را هم دارند. دستآویز اصلی انتقادات پس از توافق بر این واقعیت متمرکز است که مشکل ما فقط تحریم نبوده است و مشکلات سیاست داخلی هم داریم! گویا قرار بوده با رفع شدن تحریمها، فقر ریشهکن شود، رشد اقتصادی یکشبه به 8درصد برسد، تورم از بین برود و رونق به زندگی و کسب و کار مردم برگردد. اما پیش از تحریمها هم ما این مشکلات را داشتیم. هرچند درجه مشکلاتمان کمتر بود. رشد اقتصادی اگر 8درصد نبود 4درصد بود. تورم اگر 5درصد نبود در سالهایی به زیر 20درصد رسیده بود و فقر اگر کم نبود اما اینچنین گسترده هم نبود.
اگر بخواهیم تمثیلی بیابیم، میتوان گفت اقتصاد ایران مانند مریضی بود که از نوعی سرطان خوشخیم رنج میبرد. سرطانی که هرچند او را نمیکشت اما اجازه این را هم نمیداد که بتواند در سطح مسابقات جهانی شرکت کند. نفت همانند داروهای شیمیدرمانی هم درمان موضعی و موقت این اقتصاد بود و هم دردش. اما عدم ظرافت و دقت در سیاست خارجی سبب شد تا این مریض تصادف هم بکند؛ یعنی تحریمها مانند یک شوک سیاست خارجی با اقتصاد ایران برخورد کرد و اقتصاد ایران به کما رفت و ارتباطش با خارج قطع شد و کنترلش را بر اجزای خود از دست داد. توافق هم قرار نبود معجزه کند. توافق مانند داروی شفابخشی بود که اقتصاد ایران را از حالت بیهوشی خارج کرد. خب، طبیعتا این گام بسیار خوب و مهمی در راستای بهبودی بود و قطعا گام اول. اما یادمان نرود که این اقتصاد قبل از تصادف هم سرطان داشت. قرار نبود داروی شفابخشی که اقتصاد ایران را از کما خارج کرد، سرطانش را هم درمان کند. قرار نبود داروی توافق، مشکلات سیاست داخلی ما را حل کند. مشکلات سیاست داخلی از توازن قوای سیاسی داخلی، از تاریخ و نهادهای ریشهدار اقتصادی و سیاسی کشور، از سیاستهای اقتصادی داخلی و از فرهنگ جاری و
ساری در میان اکثریت مردم نشات میگیرد. قرار نبوده و نیست که با ایجاد یک تعادل خوب در عرصه سیاست خارجی، مشکلات سیاست داخلی هم حل شود. همانطور که قرار نیست داروی ضدبیهوشی، سرطان را درمان کند.
اما توافق قطعا آثاری در اقتصاد داخلی خواهد گذاشت. همین که چشمانداز روشنی روبهروی فعالان اقتصادی داخلی و خارجی باز شد تا بتوانند پیشبینی کنند سال آینده اقتصاد کشور به کجا میرود، همین که کابوس تحریمهای بیشتر از سر اقتصاد ایران برداشته شد، همین که پولهای بلوکهشده کشور به مرور به کشور باز میگردند، همه و همه اقتصاد ایران را در مسیر بهبود و پیشرفت قرار میدهند. همانند همان بیمار بیهوشی که تحرک اندکش هم باعث میشود تا از زخمبستر رهایی یابد و روند بهبود عضلانی را شروع کند. اما این امر یکشبه اتفاق نمیافتد. خیلی عجیب است که حتی کارشناسان نیز انتظار داشتند که فردای توافق اتفاقات بزرگ در اقتصاد کشور روی دهد در حالی که توافق هنوز حتی به مرحله اجراییشدن نیز نرسیده است.
به نظر میرسد آثار همین تحرک اندک، از فصل چهارم سال94 در اقتصاد ایران پیدا شود. صنایع مرتبط با نفت و گاز و پتروشیمی، خودروسازی، بانک و حملونقل رونق سریعی را تجربه خواهند کرد و به تدریج این رونق به سایر صنایع هم تسری پیدا خواهد کرد. اما آثار این رونق در سال95 برای تمام اقتصاد ایران روشن خواهد شد. اگر بتوانیم عاقلانهتر برخورد کنیم، روزهای خوبی در انتظار اقتصاد ایران خواهد بود. حال تصور کنید اقتصاد ایران هنوز در حال کما بود و توافق نشده بود...