تخریب زیرساختها به جای قطع دست خریداران نفت داعش
داریوش کاشانی|
تروریسم و مقابله با آن واژهیی است که در ادبیات سیاسی و امنیتی جهان در طول یک دهه و نیم اخیر کارکردی گسترده یافته، به گونهیی که بسیاری از تحولات جهانی را تحت تاثیر قرار داده است. پس از حوادث 11سپتامبر 2001 واژه مبارزه با تروریسم بهانهیی شد تا قدرتهای بزرگ جنگافروزیهای خود را توجیه کنند به گونهیی که ناتو در نخستین ماموریت خارج از اروپا به اشغال افغانستان پرداخت. پس از آن در سال2003 نیز امریکا اشغال عراق را رقم زد. البته نتیجه این رفتارها نهتنها مقابله با تروریسم نبوده بلکه به گسترش و توسعه آن منجر شد که بحرانهای جاری در غرب آسیا با محوریت سوریه و عراق نمودی از آن است؛ بحرانهایی که دامنه آن اکنون به اروپا نیز رسیده که تحولات پاریس از آن جمله است.
آماری از درآمد نفتی داعش
آمارها نشان میدهد غارت اموال مردم، فروش آثار باستانی، تجارت زنان و کودکان در قالب برده و مواد مخدر ازجمله منابع مالی این گروههای تروریستی است. در این میان یک منبع مهم برای منابع مالی داعش مطرح است و آن فروش منابع نفتی سرقتی از عراق و سوریه است. منابع خبری اعلام کردهاند، داعش از محل فروش نفت مناطق تحت کنترل خود در سوریه و عراق، ماهانه حدود 50میلیون دلار درآمد کسب میکند. داعش نفت خود را با قیمتی حدود 10دلار پایینتر از قیمتهای جهانی به فروش میرساند.
تخمینها حاکی از آن است که داعش روزانه حدود 30هزار بشکه نفت در سوریه استخراج میکند که آن را از طریق واسطهها در ترکیه به فروش میرساند. در عراق، میزان استخراج نفت این گروه روزانه حدود 10 تا 20هزار بشکه است که از میادین اطراف موصل استخراج میشود. کشورهای غربی بهویژه امریکا، انگلیس و فرانسه با استناد به همین گزارشها بر لزوم خشکاندن منابع نفتی داعش تاکید کردهاند بهعنوان نمونه جکلو وزیر خزانهداری امریکا اعلام میکند که زیرساختهای نفتی داعش باید نابود شود. اوباما رییسجمهور امریکا نیز در سخنان متعددی در تشریح اقدامات امریکا علیه داعش ادعا میکند که امریکا در حال نابودی زیرساختهای نفتی داعش است تا زمینهساز تضعیف آن شود.
براین اساس همین ادعاها نیز پنتاگون بارها از عملیات هوایی امریکا در سوریه و عراق خبر داده که درنتیجه آن در مناطقی مانند دیروالزور و حسکه مناطق نفتی هدف قرار گرفتهاند. فرانسه و انگلیس نیز در ماههای اخیر در توجیه حملات هوایی به سوریه تاکید کردهاند که منابع نفتی داعش را هدف قرار دادهاند تا بهزعم خود اقدامی عملی برای مبارزه با تروریسم صورت داده باشند.
ابهام در صداقت غرب
مجموع این تحرکات در حالی صورت میگیرد که یک نکته اساسی مطرح است و آن اینکه برای هر تولیدی باید بازار مصرفی وجود داشته باشد و به عبارتی خریداری برای عرضه کالا باید ایجاد شود تا تولید مقرون به صرفه باشد. براین اساس برای نفت تولیدی داعش قطعا باید خریداری وجود داشته باشد که آنان در طول این سالها نهتنها کاهش تولید نداشتهاند بلکه دایما در حال افزایش استخراج نفت هستند. با توجه به اصول اقتصادی، نبود بازار مصرفی برابر با قطع تولید به دلیل به صرفه نبودن تولید است، پس راهکار مقابله با منابع نفتی گروههای تروریستی ازجمله داعش، قطع بازار فروش آنان است لذا یافتن خریداران نفت دارای اهمیت بسیاری است حال آنکه غرب هیچ اقدامی در این زمینه نداشته است. بررسی اسناد و مدارک نشان میدهد که عمدهترین خریدار و محل ترانزیت نفت داعش، ترکیه است. این امر چنان آشکار است که حتی پوتین رییسجمهور روسیه در نشست گروه 2 در آنتالیا عکسهای ترانزیت نفت داعش و حتی نزدیکان مقامات ارشد ترکیه ازجمله اردوغان رییسجمهور را به حاضران نشان داد. در همین چارچوب، وزارت دفاع روسیه از تصاویر ماهوارهیی خبر داد که براساس آن تانکرهای نفتی داعش با استفاده
از ۸هزار و500 کامیون روزانه ۲۰۰هزار بشکه نفت به ترکیه قاچاق میکنند.
هدف واقعی غرب چیست؟
با توجه به این حقیقت این سوال مطرح میشود که چرا غرب به جای فشار به ترکیه به تخریب آنچه منابع نفتی داعش نامیده میشود اصرار دارد و همچنان تخریب زیرساختهای نفتی سوریه و عراق را محور برنامههای خود دارد؟ در پاسخ به این پرسش یک اصل بسیار مهم را باید در نظر داشت و آن اینکه، آنچه منابع نفتی داعش نامیده میشود متعلق به این گروهها نیست چراکه تروریستها گروههایی هستند که ماموریتشان اشغال سرزمینهای دیگران حتی حاکمیت بر آنهاست و سرزمینی برای آنان وجود ندارد؛ لذا آنچه غرب بمباران میکند منابع نفتی سوریه و عراق است که تحت اشغال تروریستهاست. استمرار حمایت هوایی از گروههای تروریستی با ایجاد منطقه امن برای آنان به بهانه عملیات علیه زیرساختهای نفتی داعش که عملا اخلال در عملیاتهای مبارزان واقعی با تروریسم شامل جبهه مقاومت و روسیه است، نابودی زیرساختهای نفتی و تاسیساتی عراق و سوریه که وابستهسازی این کشورها به غرب در دوران بازسازی را رقم خواهد زد و غرب به بهانه احیای زیرساختهای نفتی آنان اقدام به غارت منابع آنان خواهد کرد؛ چنانکه در لیبی این سیاست پس از سرنگونی قذافی اجرا شد. حمایت از عربستان که به هر ابزاری به
دنبال حفظ برتری نقطه خود در منطقه است و نابودسازی زیرساختهای نفتی سایر کشورها از این ابزارهاست و...
لازم به ذکر است قبل از ورود داعش به عراق، این کشور در حال تبدیل شدن به رقیب بزرگ عربستان در اوپک و بازار نفت جهان بود که تهدیدی برای سلطهگری نفتی سعودی بوده است.
با توجه به آنچه ذکر شد به صراحت میتوان گفت اقدامات غرب که به نام خشکاندن منابع نفتی داعش صورت میگیرد، صرفا یک بلوف برای توجیه اقدامات نظامی و اهداف پنهانی آنان برای نابودسازی منطقه است که عدم مقابله آنان با ترکیه بهعنوان مقصد اصلی نفت داعش، سندی آشکار بر این فریبکاری و نگاه کاسبکارانه است.