مطالعه، کالای بدون متقاضی
رییس اتحادیه دکهداران تهران میگوید: دکهداران عضو این اتحادیه مجوزی برای فروش روزنامه ندارند
گروه اقتصاد اجتماعی|
بازار نشر در ایران مثل بسیاری از بازارهای دیگر این روزها حالتی نزار دارد و با این همه، تفاوتی عمده هم میان این بازار و بازارهای دیگر دیده میشود: بازار و صنعت نشر در ایران تقریبا هیچگاه روزهای خوبی را از سر نگذرانده و اگر هم هستند روزهایی نوستالژیک و مثال زدنی، تنها در قیاس با روزهای کم رونق این سالهاست که به چشم میآیند. حالا چند روزی پس از پایان یافتن بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و با اعلام فروش حدودا 110میلیارد تومانی کتاب در مدت 10روزه نمایشگاه، آمارهای تازهیی هم در مورد بازدیدکنندگان از نمایشگاه کتاب منتشر شده است. به این بهانه سرکی کشیدیم به بازار کتاب در ایران و برخی حواشی آن.
نشر ماهی، یکی از ناشرانی است که در چند سال گذشته به دلیل چاپ رمانهای متعدد و ذوق و سلیقهیی که در چاپ کتاب به خرج میدهد، مورد توجه کتابخوانها قرار گرفته و البته شلوغی غرفهاش در نمایشگاه نشان از استقبالی میدهد که از فعالیتش وجود دارد. این ناشر تهرانی از جمله ناشرانی هم هست که وب سایت نسبتا فعالی دارند و با شفافیت کامل اطلاعاتی را در مورد میزان فروش کتابهایشان روی وب سایت خود قرار میدهند. نشر ماهی البته تا زمان نوشته شدن این گزارش آمار فروش کتابهایش را روی وب سایت قرار نداده اما با نگاهی به آمار فروش سال 1394 این ناشر معروف میتوان دریافت که فروش کتاب در ایران لقمه دندانگیری نیست.
بر بساطی که بساطی نیست
پر فروشترین کتاب نشر ماهی در سال 1394، کتاب «دوستش داشتم» نوشته آنا گاوالدا است که تنها 876نسخه فروش داشته و بعد از آن هم «زندگی عزیز» نوشته آلیس مونروی کانادایی، که 855نسخه فروش داشته است. قیمت پشت جلد کتاب دوستش داشتم، به روایت سایت ناشر 8000تومان است و زندگی عزیز هم 13500تومان قیمت دارد. به این ترتیب، این ناشر در نمایشگاه کتاب تهران در سال 1394 از این دو کتاب گردش مالی حدودا 18.5میلیون تومانی داشته است و احتمالا رقم بسیار کمتری سود. یک محاسبه سرانگشتی از 15کتاب پرفروش نشر ماهی در سال 1394 نشان میدهد که گردش مالی این 15کتاب حدودا 73میلیون تومان بوده است، رقمی که شاید معادل فروش ماهانه یک مغازه خوار و بار فروشی یا یک دکه در شهر تهران باشد.
مژگان رییسی امجد، مدیر فروشگاه مرکزی شهر کتاب که در خیابان شریعتی و به دور از پاتوقهای کتاب فروشی تهران قرار گرفته، چند روز پیش در مصاحبهیی گفته بود: «بالاترین عدد پرفروشترین کتابمان در ۱۰روز نمایشگاه، عدد ۳۸ و مربوط به کتابهای کودک بوده است؛ عددی که معمولا در پایان یک هفته کاری به دست میآید. بعد از آن هم، کتابهای ادبیات داستانی و مجلات، پرفروشترین آثار بخش کتابفروشی شهر کتاب مرکزی بودهاند.»
به گزارش مهر، وی در ادامه این گفتوگو، گفت: «در این ایام، فروشگاه بطور ملموسی خلوت بود و حجم سفارش کتاب به یک سوم مواقع عادی کاهش پیدا کرده بود. همین میزان سفارشات، مربوط به کتابهایی بود که در حوزه ادبیات داستانی منتشر شده و با اقبال بیشتری نزد مخاطبان مواجه بودهاند.»
امجد ادامه داد: «مجموع کتب فروخته شده مان در ایام برپایی نمایشگاه، 7هزار ۶۲۰نسخه بود که در مقایسه با روز اول تا دهم فروردین امسال، با فروش ۱۴هزار نسخه کتاب، کاهش چشمگیری به حساب میآید. تقریبا میتوانم بگویم فروش کتاب در روزهای نمایشگاه، نسبت به ایام عادی به نصف تقلیل پیدا کرد.»
مدیر شهر کتاب مرکزی گفت: «البته میزان رفت و آمد علاقهمندان کتاب پس از ایام نمایشگاه تغییر چندانی نکرده ولی در روزهای پایانی هفته یعنی پنجشنبه و جمعه، رفت و آمد به شهر کتاب بهبود پیدا کرده و فروشگاه، به اصطلاح شلوغ است. ولی از نظر میزان فروش، تغییر چندانی به چشم نمیآید و حتی میتوان گفت که فروش پایینتر هم آمده است. میزان فروش شهر کتاب مرکزی در روزهای بعد از نمایشگاه، 7هزار و ۱۵۹نسخه بوده است.»
بزرگترین رویداد فرهنگی کشور اما گویا آنچنان که تصور میشود به مذاق اهالی کتاب و فرهنگ خوش نمیآید. محمود آموزگار رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران گفته بود گفت: «نکته اصلی این است که نمایشگاه کتاب، تبدیل به پیشخوان بزرگ و موقتی شده و با توجه به یارانههایی که دولت به نادرست میدهد، یک رقابت نابرابر در این حوزه ایجاد شده که متاسفانه با حذف کتابفروشی از چرخه نشر، در مدت برگزاری نمایشگاه، شاهدش میشویم.»
وی افزود: «چنین شرایطی مانع از این میشود که بازار نشرمان ریخت و قواره درست خود را پیدا کند. به این ترتیب همواره اتکای بیشتری به دولت و آن یارانهها پیدا میکند و نهادهایی که در ترویج مطالعه بین مردم موثرند، از این چرخه حذف میشوند. باید یقین داشته باشید که نصف بیشتر کتابهایی که توسط مردم خریداری میشود، با تصمیم از پیش گرفته شده، خریده نمیشوند و این تواناییها و دانش و اطلاعات فروشندههای کتاب است که خریدار را ترغیب به خرید میکند.»
آموزگار گفت: «فکر میکنم واقعا نمایشگاه باید در جای واقعی خودش بایستد. منتهی نمایشگاه، عمدتا به اتکای یارانهها، تا حد زیادی فضای نشر ما را تحت تاثیر قرار داده و ناشران هم به نقدینگی زمان نمایشگاه احتیاج دارند و متاسفانه نمیشود با یک تصمیم آنی، کاربری نمایشگاه را تغییر داد. ولی خوب است که مسوولان وزارت ارشاد این آسیب را ببینند و جهتگیری شان به سمتی باشد که نمایشگاه در جایگاه واقعی خود قرار بگیرد.»
رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران درباره رخوت بازار نشر در ایام پس از نمایشگاه گفت: «درست مشابه این وضعیت را در نمایشگاههای کتاب استانی میبینیم. این وضعیت دقیقا برای کتابفروشیهای استانی به وجود میآید. بهطور کلی اگر فلسفه نمایشگاه، ایجاد دسترسی برای مردم باشد، به نظرم باید به عنوان یک موضوع موقتی به آن نگاه کرد و درست در کنارش تلاش شود تا امکان دسترسی مردم به کتاب فراهم باشد. در نمایشگاه بیست و نهم، نگرانی ریزش مخاطب وجود داشت ولی این اتفاق نیفتاد و به نظرم، بازدیدکنندگان استانی و شهرستانی سهم بیشتری از حضور در نمایشگاه داشتند. این مساله نشان میدهد که دولت در طول سال، امکان دسترسی مناسبی را به کتاب، برای مردم به ویژه مردم شهرستانها فراهم نکرده است.»
مردم راضی بودند
بیست و نهمین نمایشگاه کتاب تهران برای نخستین بار در یکی از جنوبیترین نقاط این شهر برگزار شد و البته بر خلاف آنچه تصور میشد، استقبال از آن در قیاس با دورههای پیشین افزایش داشت. بر اساس یک نظرسنجی از 1300نفر از بازدیدکنندگان این نمایشگاه در طول روزهای برگزاری آن در زمینه مکان برگزاری نمایشگاه کتاب امسال ۶۲.۸درصد وضعیت مکان را خیلی بهتر یا بهتر از قبل ارزیابی کردهاند و در مقابل ۹درصد اعلام کردهاند که مکان برایشان با سالهای قبل فرقی نداشته است. نکته قابل توجه اینکه در این بخش و در مجموع بیش از ۷۱درصد مکان برگزاری جدید را منفی ارزیابی نکردهاند. به گزارش مهر، در موضوع رضایتمندی نیز ۶۰.۷درصد از مخاطبان از اطلاعرسانی درباره زمان و مکان برگزاری راضی و خیلی راضی بودهاند و 38.4درصد نیز از اطلاعرسانی محیطی راضی و بسیار راضی بودهاند. در موضوع زمان برگزاری نیز ۵۸درصد از افراد راضی بودهاند و درباره تاریخ برگزاری نیز ۵۴درصد اظهار رضایت کردهاند.
در میان بخشهای نمایشگاه بخش ناشران عمومی با ۸۲درصد بیشترین رضایتمندی را داشته و بخش ناشران بینالملل با ۳۴درصد کمترین رضایتمندی را داشته است. موضوع مهم دیگر در این پژوهش مساله رضایت از قیمت کتاب و توان خرید کتاب بوده است. بر این اساس ۲۷درصد از بازدیدکنندگان از قیمت کتابها بسیار راضی بودهاند و در مقابل ۴۰درصد از قیمتها کم و بسیار کم راضی بودهاند.
در نتیجه دیگری از این پژوهش ۶۶درصد از حاضران مجرد و ۳۱ درصد نیز متاهل بودهاند که آمار قابل توجهی درباره گروههای اجتماعی علاقهمند به کتاب به شمار میآید. نتیجه دیگری که از این نظر سنجی حاصل شده نشان میدهد دانشجویان در میان مشاغل سهم بیشتری در بازدید از نمایشگاه کتاب داشتهاند. بر اساس این اطلاعات بیشترین جمعیت حاضر در نمایشگاه را دانشجوبان و کمترین جمعیت از حاضران را طلاب تشکیل میدهند. در نتیجه دیگری از این پژوهش این نتیجه حاصل شده که بیشترین سن در میان بازدیدکنندگان از نمایشگاه متعلق به دو گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال و ۲۵ تا ۲۹ سال است که به ترتیب 31.5 و ۲۶درصد را شامل میشود. از نقطه نظر تحصیلات نیز ۷۵درصد از بازدیدکنندگان در نمایشگاه دارای تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد بودهاند. یکی از نکات جالب دیگر در این نظرسنجی، محل زندگی افراد بوده است: 57درصد از بازدیدکنندگان تهرانی بودهاند و 8درصد از آنها نیز از استان البرز به نمایشگاه آمده بودند.
گل، تنقلات، صنایع دستی و کتاب
وقتی دکههای روزنامه فروشی در سطح شهر بیشتر سیگار میفروشند تا روزنامه، مجله و احیاناً کتاب، یعنی دیگر نباید برای شنیدن خبرهای خوش در مورد مطالعه دندان تیز کرد. حتی اگر اصرار به پایان گرفتن عصر کاغذ و جایگزینی بیتها با صفحات کاغذی را هم جدی بگیریم-که احتمالاً به این شدت هم نیست-باز هم هنوز هستند مجلات تحلیلیای که تنها در نسخههای کاغذی عرضه میشوند و بنابراین دیده نشدنشان ربطی به تکنولوژی زدگی ندارد. نکته اینجاست که این موضوع تنها به ایران اختصاص ندارد و بسیاری از نشریههای جهانی هم یا همچنان کاغذیاند یا افزون بر نسخههای دیجیتال، نسخههای
کاغذی هم دارند.
نادر فداکار، رییس اتحادیه دکهداران تهران در گفتوگو با «تعادل» میگوید فروش مطبوعات اعم از روزنامه و مجلات در دکههای شهری در واقع نوعی تداخل صنفی است که اتحادیه دکهداران در مورد آن سکوت کرده است: «شهر تهران 1500 دکه قانونی دارد که طبق قانون میتوانند تنقلات، گل و گیاه، صنایع دستی و کتاب بفروشند.» او ادامه میدهد: «درواقع دکههای فروش جراید، صرفا مجاز به فروش مطبوعات هستند، اما ما در مورد فروش محصولاتی که عرض کردم در این دکهها که زیرنظر اتحادیه ما هم نیستند سکوت کردهایم.» فداکار البته درآمدهای کلان دکهها از فروش سیگار و تنقلات را شایعه میخواند و میگوید 80درصد از کسانی که در این صنف کار میکنند به نان شبشان محتاجند.