بازخورد تحولات اتحادیه اروپا در اقتصاد ایران
خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا همراه با همهپرسی دموکراتیک، فصل جدیدی از اقتصاد جهانی را رقم زد. بریتانیا
با تولید ناخالصی حدود 2600میلیارد دلار یکی از بازیگران اصلی اتحادیه اروپا بود و اینک که ساز جدایی آن از این اتحادیه به گوش رسید باید عواقب و پیامدهای آن را بررسی کرد. رهاورد جدایی انگلیس از همپیمانان قبلی خود، تقویت قدرت اقتصادی چین و امریکا در عرصههای اقتصاد بینالملل خواهد بود. با این حال تغییر چیدمان اتحادیه اروپا که یکی از شرکای اصلی ایران در مسائل اقتصادی است نه تنها استراتژیهای جهانی اقتصاد ایران را دستخوش تغییرات خواهد کرد بلکه در بلندمدت باید منتظر عواقب این جدایی در اقتصاد و روابط تجاری بینالمللی کشور باشیم. بر همین اساس نخست باید تاثیرات جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا را مورد ارزیابی قرار داد.
نخستین تاثیر این جدایی بر قیمت یورو خواهد بود. نوسان یورو با توجه به کارکرد آن در تجارت بینالملل ایران، تاثیر قابل توجهی خواهد داشت. جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا در وهله نخست ارزش یورو را کاهش میدهد. اگرچه ارز مورد مبادله انگلیس پوند است اما خروج انگلیس از اتحادیه اروپا خسارت چندین میلیاردی را به برخی کشورها نظیر آلمان و ایتالیا وارد میکند. بنابراین تولید ناخالص ملی آلمان میتواند در سال آینده به جای 1.7درصد رشد تنها 0.5درصد رشد داشته باشد و در سال جاری نیز به جای 1.8درصد رشد تنها 1.4درصد رشد اقتصادی محقق شود. از این رو بازارهای مالی اروپا دستخوش تغییرات بسیاری خواهد شد. این خسارات وارد شده ارزش یورو در اروپا را با کاهش قابل توجهی همراه خواهد بود.
کاهش ارزش یورو برای اقتصاد ایران تاثیر منفی زیادی بر اقتصاد ایران خواهد گذاشت چراکه حجم بزرگی از مبادلات ایران با واحد پولی یورو انجام میشود و کاهش ارزش این واحد پولی موجب کاهش قدرت خرید ایران میشود. در این حال نزول ارزش یورو، کشورهای اروپایی را دچار تلاطمهای ارزی و قدرت خرید این کشورها را با تنگناهای اعتباری مواجه میکند. از این رو اتحادیه اروپا تقاضای خود را برای مواد انرژی و نفت کاهش میدهد که این نیز مانع جدی برای توسعه فروش نفت ایران خواهد بود.
تاثیر منفی دیگری که از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا ایجاد میشود به هم خوردن ثبات اتحادیه اروپاست. با جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا برخی دیگر از کشورها نیز وسوسه خروج از اتحادیه را خواهند داشت. بنابراین تلاش و زمزمههای خروج دیگر اعضا از اتحادیه اروپا، ثبات نسبی اتحادیه را با مشکل روبهرو میکند.
نخستین پیامدی که از بیثباتی اتحادیه اروپا به وجود میآید، افزایش ریسکهای سرمایهگذاری و کاهش درآمدهای ملی است. این بیثباتی، بازار طلا و دلار را تحتالشعاع خود قرار میدهد و بر وخامت اوضاع میافزاید. افزایش قیمت طلا در بازارهای جهانی و کاهش ارزش یورو، اقتصادهای اروپایی را در تنگنا قرار داده و از این رو انسجام بیشتر اتحادیه اروپا میتواند به دامنه مبارزه با نوسانات بازار طلا، پاسخ
بهتری دهد.
در غائله خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و بیثبات شدن اقتصاد قاره سبز، مسائل نگرانکننده دیگری نیز به وقوع میپیوندد. شرایط رقابتی این منطقه با کشورهای چین و امریکا، اتحادیه اروپا را در فاز جدیدی از تحارت بینالملل قرار خواهد داد به طوری که یکی از مهمترین این پیامدها، کاهش قدرت اروپا در اقتصاد بینالملل و کاهش قدرت چانهزنی در مقابل سیاستهای اقتصادی چین و امریکا خواهد بود. شاید از این پس امریکا و چین بازیگران اصلی اقتصاد جهانی باشند که سیاستهای اقتصادی را بر جهان دیکته میکنند. در آینده نزدیک به نظر میرسد آلمان، فرانسه و ایتالیا که نقش اساسی اقتصاد اروپا را بازی میکنند به صورت انفرادی سیاستهای خود را پیش ببرند تا از طریق اتحادیه اروپا و این درحالی است که بحرانهای اقتصادی یونان و پرتغال و به طور کلی نوسانات اقتصاد کلان اتحادیه اروپا بخشی از مشکلات اقتصادی آلمان و فرانسه را پوشش میدهد.
بر این اساس کاهش قدرت شریک اصلی ایران، نوسانات و تاثیرات بسیاری از اقتصاد کشور خواهد داشت. اما خروج انگلیس از اتحادیه اروپا تنها پیامدهای منفی برای ایران نخواهد داشت بلکه کشورهای عضو اتحادیه برای جلوگیری از گسترش دامنه بحران ناگزیرند به بازار 400میلیونی منطقه هدایت شوند و با تاکید بیشتری بر همکاری اقتصادی با ایران در مقابل مجامع بینالمللی پافشاری کنند. حال باید به انتظار نشست و راهکارهای کشورهای اصلی اتحادیه برای مقابله با بحران پیش آمده را بیشتر بررسی کرد.